ايران

پيك

                         
   
 

بخش هائی از مصاحبه مشروح فريبرز رئيس دانا با خبرگزاری ايلنا

فقر- فحشاء - اعتياد

حاصل استبداد، فساد

و غارت حكومتی است

 
 

گروهی از رانت‌‏خواران و سوء استفاده‌‏چي‌‏ها به خاطر منافع خودشان خواسته‌‏های اجتماعی را سركوب مي‌‏كنند و جهان , باورها و ارزش‌‏ها را با ساختن ايديولوژي‌‏های جديد يا با به كار گرفتن سازندگان ايديولوژی، تغيير مي‌‏دهند.

بررسی سياست‌‏ها در كنار كنش‌‏های اجتماعی و حضور نابسامانی , منافع طبقاتی و آسيب‌‏های اجتماعی ناشی از قدرت‌‏ورزی و حضور قدرتمندان غيردموكراتيك در جامعه موجب عدم تعادل اقتصادی و گسترش كادر فقر شده است. اين فقر جامعه را هر چه بيشتر در معرض انحطاط قرار داده است. چنانچه جامعه‌‏ای به مرحله شورش برسد، اين امر منجر به برپايی تظاهرات خيابانی و اوج‌‏گيری اعتراض مردم نسبت به برخی از نابساماني‌‏ها و خون‌‏ريزی و كشتار مي‌‏شود. در مقابل اين شورش، شورشی بي‌‏صدا و انفعالی قرار دارد كه آن را "شورش سپيد" نام گذاشته‌‏ام. اين شورش عبارت است, از متوسل شدن مردم به گروه‌‏های مختلف اجتماعی به ويژه جوانان به راه‌‏های خود ويرانگري‌‏يا انتقام‌‏جويی درحيطه قدرت‌‏فردی مانندحمل اسلحه و حمله به طلافروشي‌‏ها كه منشا اجتماعی آن ظلم و نابسامانی و سلطه‌‏گري‌‏های غيرقابل قبول است.

عدم تعادل اقتصادی و گسترش كادر فقر موجب پديد آمدن "شورش سپيد" در جامعه ما شده است.

دولت‌‏ها در زمان افزايش آسيب‌‏ها به جای اينكه همه وظايف را به عهده مردم بگذارند، وظايف را به ويرانگران و مفسدان محول مي‌‏كنند. اين آسيب‌‏ها باعث تقويت گروه‌‏های فشار، مافيايی و قلدرماب مي‌‏شود, كه آن‌‏ها امنيت اقتصادی و سرمايه‌‏گذاری را به خطر مي‌‏اندازند.
 افزايش و قدرتمند شدن اين گروه‌‏ها باعث ترويج اخلاق و فرهنگ فساد در جامعه مي‌‏شود, كه فرهنگ رشوه خوار از جمله اين فرهنگ‌‏ها است.

دليل رشوه‌‏خواری كارمندان سطح پايين دولت را در حقوق و درآمد آنان و تورم زياد بايد جستجو كرد. فعال شدن منابع انسانی در رشته‌‏های دلالی، شيادی باعث بالا رفتن سطح تورم و افزايش بيكاری مي‌‏شود, كه نمونه بارز آن در ايران به وضوح ديده مي‌‏شود.
 انتقال منابع انسانی و سرمايه‌‏ای به رشته‌‏های غير توليد و فساد آميز از ديگر مصيبت‌‏های اقتصادی است, كه موجب به خطر افتادن فعاليت‌‏های توليدی و توسعه‌‏ای مي‌‏شوند, كه نمونه بارز آن خرج شدن منابع فراوان، در رشته مواد مخدر است.


 وجود
8/2 ميليون معتاد به مواد مخدر در جامعه باعث به خطر افتادن 24 تا 25 نفر به ازای هر معتاد در معرض لختی، بي‌‏هويتی، از هم‌‏گسيختگی و در نتيجه پوسيدگی درونی يك جامعه مي‌‏شود.

وجود اعتياد و مواد مخدر در جامعه باعث سوء استفاده از كودكان و ايجاد كودكان كار و خيابانی مي‌‏شود.

وجود اعتياد و استفاده از مواد مخدر بيماري‌‏های مقاربتی، از جمله ايدز،كزاز و هپاتيت B را در جامعه افزايش داده است. از هم گسيختگی ساختارهای اجتماعی، باعث ناتوانی دولت در جمع‌‏آوری معتادان و مبتلايان به عنوان بيمار و عدم احساس تكليف در مقابل آنان شده است.
 دولت و نيروی انتظامی، وظيفه خود را نظارت و كنترل معتادان نمي‌‏دانند؛ لذا با آن‌‏ها برخورد مقطعي, نظير دستگيری و زندانی كردن، مي‌‏كند كه ناكارآمد است.

دليل ناكارآمدی برخورد مقطعی گستردگی شبكه فساد و انتقال مواد مخدر از ايران به اروپا است.

فرد با درجه بالای اعتياد برای تامين مواد مصرفی خود و انواع بزهكاري‌‏ها دست مي‌‏زند كه آدم‌‏كشی، سرقت خانگی و بانك زنی از جمله اين بزهكاري‌‏ها است.
 در اين شرايط است كه افراد طرفدار جهاني‌‏سازی فرصت مي‌‏يابند تا به دولت‌‏ها بگويند؛" ديگر همه چيز از بين رفته است و
بايد همه چيز را به قدرت‌‏های آمريكايی واگذار كنيد!"
 جرايم طبقاتی صاحبان قدرت انحصاری و غيرقانونی مانع رشد و توسعه جامعه و به هدر رفتن تلاش‌‏های معلمان، كارشناسان، قضات، نيروی انتظامی، استادان دانشگاه و نظريه‌‏پردازان می شود. صاحبان قدرت انحصاری و غيرقانونی همه ابعاد اقتصادی و اجتماعی را در چنگال خويش مي‌‏گيرند، حتی با گسيل كردن سازندگان نظريه، اخلاق و ايديولوژی به نفع خودشان جوانان بي‌‏گناه كه چيزی نوشيده يا با يك نفر غير همجنس صحبت كرده‌‏اند را  تازيانه می زنند و دادگاه و زندان برای آن‌‏ها درست مي‌‏كنند.
درحالي‌‏كه صاحبان قدرت غيرقانونی خود به انواع فسادها آلوده‌‏اند، جوانان بي‌‏گناه را مورد هتك حرمت قرار مي‌‏دهند, كه اين چيزی نيست جز رياكاري‌‏های نهادينه شده ناشی از گسترش فساد و انحراف‌‏های اجتماعی كه منجر به تشكيل لايه‌‏ای قدرتمند و سلطه‌‏گر شده است.

ديدگاه افراطی در رابطه با چگونگی مبارزه با آسيب‌‏های اجتماعی معتقد است سخت‌‏گيری، برخورد، زندانی و سركوب كردن خطاكاران راهی مناسب برای مبارزه با آسيب‌‏ها است؛ در حالی كه اين ديدگاه خواهر دوقلوی ديدگاه ليبرال است كه اعتياد و مصرف مواد مخدر و تخلفات ناشی از آن را مربوط به آدم ها می داند و نه شرايط اجتماعی.

تا زمانی كه مسوولان جامعه ديدگاه ليبرال داشته باشند، يعنی حاضر نباشند كه برای كنترل قدرت‌‏های مالی پديدآورنده تبعيض، فقر، نابسامانی، بي‌‏تعادلی و رها كردن كارگران به امان بازارهای كور و كر و خصوصي‌‏سازی باشند، نمي‌‏تواند كه با نابساماني‌‏های اجتماعی رو به رو شود.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی