ايران

پيك

                         
   
 

اخبار جنبش كارگري

خودكشی كارگران

قراربود دستشان را ببوسند

اكنون، لب مرگ را می بوسند

 
 

سال‌‏هاست كه اخبار موثقی مبنی بر خودكشی های منجر به مرگ و يا نجات كارگران، از كارخانه‌‏های سراسر ايران به گوش مي‌‏رسد كه در دست سانسور و حتی خودسانسوری روزنامه‌‏نگاران گم مي‌‏شود. طبيعتا انتظاری هم از تلويزيون نمی رود .... كه خود حديث مفصلی است؛ اما با رشد امكانات رسانه‌‏ای ديگر جايی برای پنهان كاری در اين باره باقی نمي‌‏ماند؛ چرا كه كمتر كاربر اينترنتی را مي‌‏توان در اين روزها سراغ گرفت كه خرده علاقه‌‏ای به سايت های خبری داشته باشد و از خودكشی دو كارگر كارخانه " بافكار" بی اطلاع باشد. اتفاقی كه در عرض يك هفته روی داد، با پيشينه‌‏ای كه " آزاد علي‌‏زاده" سال گذشته در اين كارخانه برجای گذاشته بود، قابل بررسی است؛ ماجرای " آزاد" هم از اين قرار است كه ميهمانی ناگهانی برايش رسيده بود و او برای حفظ آبرو، طلب 2 هزار تومان مساعده مي‌‏كند و وقتی با مخالفت رو به رو می شود، در اقدامی جنون آسا و ناگهانی، خود را در كارگاهی متروكه حلق آويز كرده و ساعتی بعد آمبولانس جنازه او را از مقابل ديدگان ساير كارگران از كارخانه خارج می كند؛ در ميان كارگرانی كه سال گذشته شاهد خودكشی " آزاد" بودند، دو نفر، ظرف دو هفته گذشته اقدام به خودكشی كرده‌‏اند.

اگر انگيزه های خودكشی را در طبقه كارگر ايران صرفا اقتصادی بدانيم راه را به اشتباه رفته و به دام ساده انگاری افتاده‌‏ايم، نمي‌‏توان تنها يك عامل را برای چنين پديده گسترده ای در نظر گرفت.

عوامل مخدوش كننده كرامت كارگران !

در سال‌‏های پس از جنگ، در عرصه اقتصاد تمام مفاهيم انقلابی از فيلتر اقتصاد بازار گذشت؛ چرا كه به يك‌‏باره تصميم گرفتيم خصوصی شويم و آن‌‏هم در عرض چند سال؛ نتيجه چنين اقدام عجولانه‌‏ای برای كارگران، بي‌‏كاری دسته جمعی در واحدهايی بود كه توسط بخش خصوصی چپاول شده و يا در آستانه بحران‌‏های مصنوعی قرار داشتند. همان‌‏طور كه واضح است، كارگر صنعتی يا" تكنسين "، بدون ابزار توليدش تقريبا هيچ است؛ يعنی هم‌‏چون دلاكان نمي‌‏تواند تيغ اصلاحش را بردارد و به جای ديگری برود يا هم‌‏چون نويسندگان و روزنامه نگاران جايی ديگر قلم بزند، بنابراين او مجبور است، برای زنده ماندن دست به اقداماتی بزند كه مخدوش كننده كرامتی است كه سال‌‏ها لااقل با خيال آن خوگرفته بود.

زمان زيادی از اقدام دسته جمعی كارگران كارخانه " كفش شادانپور" نمی گذرد كه درحركتی نمايشی به نشانه اعتراض، بساط فروش تنقلات را در مقابل كارخانه تعطيل شده خود به راه انداختند؛ اگر چه اين اقدام " نمايشی” بود، اما واقعيت اين است كه بسياری ار آنان پس از همين اقدام نمادين مجبور بودند، بساط خود را در جايی البته دور از آشنايان دائر كرده و از اين راه زندگی خود و خانواده را تامين كنند. اين شغل بي‌‏شك چيزی نيست كه يك تكنسين پس از 20 سال كار مداوم انتظارش را دارد.
گفتنش شرم آور و سخت است؛ اما يكی ديگر از عوامل مخدوش شدن كرامت كارگران،
نفوذ فحشاء در خانواده های آنان است؛ تا پيش از اين سعی مي‌‏كرديم فراموش كنيم؛ اما لااقل يك بار در عرصه حرف و كلام بايد رو راست بود، اگرچه نمي‌‏توان اين موضوع را كاملا باز كرد.

در اين رابطه به ذكر اتفاقی كوتاه بسنده مي‌‏كنم:

در حدود 2 سال پيش برای تهيه گزارشی به يكی از كارخانه‌‏های بحران زده سری زديم؛ در اوج احساسات كارگرانی كه عموما در اوهام خيال مي‌‏كنند ذكر مشكلشان در يك رسانه، مسوولين را به فكرحل مشكل وا مي‌‏دارد، به مرد ميان‌‏سالی برخوردم كه خواست در خلوت حرف بزند.

می گفت: كارخانه 11 ماه است كه تعطيل است و من تنها با بيمه بي‌‏كاری، كه رقمی در حدود 140 هزار تومان است، سر مي‌‏كنم؛ ماهی 120 هزار تومان كرايه خانه می دهم و مابقی برای خرج خانه صرف می شود و بعد در عين ناباوری و با كلماتی غير قابل انتشار گفت كه دخترش دانشجوی دانشگاه آزاد است و او به خوبی می داند كه دخترك خرج تحصيلش را چگونه درمی آورد ....
اين افسانه نيست؛ نفوذ فحشاء در خانواده‌‏های كارگران از اين جهت دردآور و غير قابل باور است كه كارگران حتی اگر خودشان هم منكر باشند، افرادی سنتی هستند و از اين روی قابل درك است عمق اندوه يك فرد سنتی از چنين موضوعی و الا اشاعه فحشاء در ايران موضوعی بديع نيست و ديگر حيرت آور نيست!


 ديگر عامل مخدوش كننده كرامت انسانی برای كارگران، قائل نبودن حداقل حق اعتراض برای آنان است؛ به محض وقوع يك اعتراض ساده كارگری، گاردهای ويژه پليس وارد عمل مي‌‏شوند و به هر قيمتی سعی دارند تا معترضان را پراكنده سازند؛ اين در حالی است كه چنين برخوردی مطلقا در مورد معترضين ساير اقشار اتفاق نمی افتد؛ در اجتماع‌‏های حتی غير قانونی ديگر اقشار سعی می شود تا از بهترين تكنيك‌‏های روانی جهت متقرق ساختن آنان استفاده شود؛ اما نيروهای تصميم‌‏ساز در حكومت، گويا نفس اجتماع كارگران را خطرناك قلمداد كرده و برای مقابله با آنان از تمامی ابزارهای لازم بهره می برند؛ اگر چه ترديدی نيست كه وظيفه پليس مقابله با اجتماعات غير قانونی است، منتها بايد ديد اساسا قانون اجازه برپايی اجتماع به كارگران را مي‌‏دهد يا خير؛ مگر سال گذشته راه‌‏پيمايی هرساله روز جهانی كارگر كه حتی در شرايط جنگ هم لغو نشده بود، مطابق تفسيری خودخواسته غير قانونی برشمرده نشد و آيا برخورد با معترضين در اقشار مختلف واقعا به يك شيوه است؟
تبعيض موضوع دردآوريست !

عواملی كه ذكر آن رفت و بی شمار عواملی كه به ميان نيامد، همگی زمينه ساز از بين رفتن كرامت كارگران ايرانی است؛ حفظ كرامتی كه مخصوصا در مورد اين قشر در قانون اساسی بر آن تاكيد ويژه‌‏ای شده است؛ با اين حال اگر چنين عامل روانی را در كنار عوامل مشهود اقتصادی قرار دهيم، نتيجه آن انگيزهای می شود برای اتفاقاتی كه اين روزها شاهد آن بوده‌‏ايم؛ فراموش نكنيم كه با چنين دشواري‌‏هايی همه چيز آماده است، برای گشايش راهی كه از پيش نيز رفته شده است؛ " آزاد علي‌‏زاده" اين راه را پيموده بود.( برگرفته از سایت ایلنا)

شركت " سيوان راه‌‏ساز"، كارگران را اخراج ميكند

 شركت " سيوان راه‌‏ساز"درآذزبايجان غربی، به‌‏ علت كمبود مواد اوليه، عدم نقدينگی و تغيير ساختار مديريت، با بحران رو به رو شده است. وامی كه با پي‌‏گيری شورای اسلامی كار به كارخانه تعلق گرفته نيز نتوانسته‌‏است، اين كارخانه را از بحران نجات دهد.

 62 كارگر اين كارخانه همه قرار دادی هستند.اخيرا كارگران به‌‏علت 2 ماه حقوق معوقه خود به اداره كار شكايت كرده‌‏‏ اند، اما اعتراض آنان به جايی نرسيده ‌‏است.

 مديريت جديد قصد تعديل (اخراج) كارگران را دارد و كارخانه در حال حاضر نيمه فعال است.

 

واگذاری شركت‌‏های بزرگ به پيمان‌‏كاران

" اسماعيل ميرزايی”، رئيس كانون هماهنگی شوراهای اسلامی كار استان خراسان، گفت: وجود معضل پيمان‌‏كاران دست دوم و سوم و نقش اين مساله در اشاعه هر چه بيشتر قراردادهای موقت كار در مشاغل دائمی، نشات گرفته از عمل‌‏كردهای خاص دولت است.

در شرايطی كه استثمار نيروی كار قراردادی در كارهای مستمر، هرچه بيشتر به چشم مي‌‏آيد، نمي‌‏توان مدعی عدالت اجتماعی و مدنيت بود. آمار افزايش بي‌‏كاری و عدم نظارت وزارت كار در خصوص قراردادهای موقت كار، باعث استثمار هر چه بيشتر كارگران شده است.

200 كارگر كارخانه" شيفته" بازخريد شدند.

كارخانه" شيفته" توليدكننده محصولات غذايی است. اين كارخانه كه تحت پوشش بانك " صنعت و معدن" مي‌‏باشد ، هم اكنون مديران مسئوليت خودرا رها نموده وكارخانه را در معرض تعطيلی قرارداده اند.

در حال حاضر از مجموع كارگران اين كارخانه، تنها 6 نفر مشغول به كار هستند. حتی اعضای شورای اسلامی كار اين واحد نيز خود را بازخريد كرده‌‏اند. مديران اين كارخانه دولتی مدعی سودده نبودن كارخانه و در نهايت تعطيلی آن هستند.

سركوب كارگران و اعتراض خانه كارگر

" حسين حمزه‌‏ای”، دبير اجرايی خانه كارگر غرب تهران، در جلسه كانون شوراهای اسلامی محور مخصوص كرج گفت: انتظار داشتيم در شركت بزرگی همچون " آما" با كارگران به مهربانی رفتار شود، اما متاسفانه مشاهده می كنيم كه مديران اين شركت در پی سود جويی اقدام به اخراج كارگران مي‌‏كنند. بارها با اعضای شورای اسلامی كار اين واحد برخوردهايی صورت گرفته كه درست نبوده و در بسياری از موارد اقدامات نيروی انتظامی، در مسير برآوردن خواسته های كارفرمايان اين شركت بوده است. مسوول رسيدگی به مشكلات كارگران، ادارات كار و تشكلات كارگری هستند و اين مشكلات ربطی به نيروی انتظامی و نيروهای تامين استان ندارد.

وی گفت: هرگاه كه ماموران نيروی انتظامی در مسائل كارگران دخالت كرده‌‏اند، باعث ايجاد تشنج و مشكل برای كارگران شده و شرايطی هم‌‏چون مرگ 4 كارگر در شهر بابك را به وجود آورده است.
اكنون مديران" آما " برای كسب سود بيشتر، كارگران رسمی را اخراج و با حقوقی كمتر، كارگران قراردادی را به كار می گيرند و اين آينده‌‏ای است كه در مقابل همه كارگران كشور قرار دارد.
 متاسفانه شعار امروز مديران اين است كه كشتی واحدهای توليدی سنگين شده و نبايد بگذاريم به گل بنشيند كه اين بهانه‌‏ای است تا برخی مديران، صنعت كشور را به نابودی بكشانند و هر بلايی را كه مي‌‏خواهند به روزگار كارگران بياورند.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی