17 ارديبهشت - خواستگار جوانى با شنيدن پاسخ منفى دخترخاله اش
براى ازدواج به
روی خانواده دختر اسلحه كشيد و صاحب خانه و همسايه را با گلوله
نقش زمين كرد.
-
۲۴ ساعت بعد يك مرد جوان براى انتقامجويى از صاحبخانه خود دست
به يك كشتار جمعى زد و اعضاى خانواده وى را به قتل رساند.
از
اسيدپاشى
به روی دختران رسيده ايم به رگبار گلوله.( سلاح دراختيار
كيست؟)
سردار محمدباقر قاليباف در زمستان ۱۳۸۱
گفت:
«بيشترين حجم شكايات مردم به كلانترى ها و مراجعه آنها به اين
مراكز به دليل نزاع هاى فردى و جمعى است.» همين نكته حكايت از
متوسل شدن افراد جامعه به طور مستمر و عام به خشونت براى احقاق
حق خود دارد.
براساس پرونده هاى تشكيل شده در كل كشور به وسيله پليس، آمار
ضرب و جرح از رقم ۳۶ هزار و ۶۸۹ فقره در سال ۱۳۶۵ به ۷۶ هزار و
۷۱ فقره در سال ۱۳۷۹ افزايش داشته است.از سوى ديگر، تظاهر به
چاقو كشى كه معمولاً براى تهديد و باجگيرى هاى مالى - معنوى
است از ۳ هزار و ۱۳ فقره در سال ۱۳۷۵ به ۴هزار و ۱۱۵ فقره در
سال ۱۳۷۹ افزايش داشته است.
در اين ميان وقوع جرايمى نظير «تهديد»، «اكراه و اجبار» نيز
وقتى كه در كنار اين نوع پرونده ها قرار بگيرد مفاهيم قابل
توجهى دارد. اگر بخواهيم ميزان افزايش خشونت و سير آن را
پيگيرى و تعقيب كنيم بايد به اين جدول، بحث قتل عمد و مرگ هاى
اتفاقى را نيز بيفراييم.
قتل عمد از رقم ۲۹۸ فقره در سال ۱۳۶۵ به رقم
يك هزار و ۴۵۹ فقره در سال ۱۳۷۹ در كل كشور افزايش داشته است.
(اين خشونت از دل بی قانونی و خشونت حكومتی بيرون آمده است. تا
در كل حاكميت خشونت نفی نشده و قانون جانشين زورگوئی نشود، نه
عدالتی در ايران ممكن می شود و نه رشد خشونت متوقف می شود)
سايت حادثه |