گزارش خبرگزاری ايسنا-
راهپيمايی روز كارگر امسال هم برگزار شد، كارگرانی كه جمعه
گذشته از ساعتهای اوليه صبح به ميدان بهارستان رفته بودند، تا
ظهر ماندند تا حرف
جديدی گفته شود، كسی بيايد و حداقل حرفهايشان را كه بر روی
پلاكاردهای بالای سرشان
افراشته بودند، ببيند. آنها به سخنرانيهای نمايندگان گوش
دادند و در چهرههای منتظر آنان اميد به اقدام موثر مسوولان
امر به خوبی آشكار بود.
كارگران از همان ابتدا منتظر بودند تا ببينند كه در روز
تعطيل چه كسی از سازمان مديريت و برنامهريزی و يا تامين
اجتماعی و يا وزارت كار
ميآيد، اما با آمدن يك خودرو حمل بار در مقابل خيابان و بستن
خيابان صفيعليشاه
اين احتمال منتفی شد و نگاه كارگران روی جايگاه خانه كارگر
ماند.
تعدادشان بيشتر و بيشتر ميشد، بخصوص كه امسال تعداد زنان و
جوانان بيشتر شده
بود. يكی از كارگران گفت:« تا چند ماه پيش سردرگم بودم تا
اينكه
بالاخره كارخانه ما منحل شد و بيكار شديم.»
دوستش كه با صدای بلند اما نگران صحبت ميكرد و توجه ديگر
كارگران را به خود جلب
كرده بود، نيز گفت:« هر روز تعدادمان كمتر ميشود. يا
بازخريدمان ميكنند يا
بازنشسته و يا اخراج.»
او از اينكه كسی را ديده كه ميتواند مشكلاتش را مستقيم به او
بگويد، خوشحال بود
و سريع سراغ مشكلاتش رفت و نگاهش به نوشتههای خبرنگار ما
دوخته شد.
كارگران با ديدن خبرنگار ايسنا از هر سو دور او جمع شدند و از
خود، مشكلات،
بيكار بودن، تعطيلی و نامهربانيها سخن گفتند.
كارگری از يك شركت توليد دستمالكاغذی گفت: كارخانهمان تعطيل
شده و ما
هشت ماه است حقوقی نگرفتهايم.
كارگری كه در يك شركت وابسته به بنياد كار ميكند، نيز گفت:«
شركت ما درحال حاضر
سوددهی دارد، چرا بايد اين شركت خراب شود.»
كارگری از استان گلستان كه با لباس سبز باغبانی در مراسم حاضر
شده با اشاره به
قراردادش گفت:« قراردادهايمان سفيد است و ما بين امروز و
فردايمان
ماندهايم.»
كارگر ديگری كه از استان اراك آمده بود، گفت:« 350 نفر كارگر
واحد ما سه سال است
حقوق نگرفتهاند و 11 ماه هم تحت پوشش بيمه بيكاری بودهاند،
نميدانم كارخانهای كه روزی چهار تن نخ بيرون ميداد چطور به
اين شدت ورشكست شده است.»
كارگری از يك شركت نساجی در قم رشته صحبت را لحظهای گرفت و
تاسف خورد كه
«حقوقمان
مثل صدقه و در چند نوبت ميدهند مگر ما انسان نيستيم.»
كارگری كه در كارهای سخت و زيانآور تازه بازنشسته شده بود به
29 سال سابقه خود
اشاره كرد گفت:« كارگری كه اين همه سال در مشاغل سخت و
زيانآور فعال بوده نبايد برای گرفتن حداقلها برای ادامه
زندگی به همه جا التماس
كند.»
او صدايش را بلندتر كرد و فرياد زد:« كدام مسئول را ميشناسيد
كه كارخانه
نداشته باشد؟ كارگران بردههای رامی شدهاند كه با هر فشاری دم
بر نميآورند.»
وی به جايگاه سخنرانان اشاره و اضافه كرد:« اينها نمايندگان ما
نيستند، اگر
نماينده ما بودند، امروز اينجا نبوديم، بايد در زمان تصويب
قوانين اعتراضمان را به
گوش مسئولان و نمايندگان مجلس در مقابل مجلس ميرساندند تا
بدانند ما كوتاه نخواهيم
آمد، اما امروز چه ميبينيد، يكجا جمع شدهايم و فقط شعار
ميدهيم و اين كار هر
سالمان شده است و تازه همين را هم به زور بايد بگيريم.»
كارگر ديگری از يك شركت توليد كفش حمايت نكردن از كارگران را
عامل فرار سرمايه
عنوان كرد و گفت:« تنها فرار مغزهای اهميت ندارد، نبود امنيت
شغلی برای كارگران
سرمايهها را هم فراری دهد.»
كارگر ديگری جلو آمد و از شركتهای متعدد كارفرمای خود و از
اينكه هنوز بعد از
شش سال، نميداند كارمند كدام شركت است، گله كرد.
كارگران برای دقايقی حرفها و درد دلهای خود را با خبرنگار
ايسنا بازگو كردند.
آنها اعتقاد داشتند كه در اين راهپيمايی بايد توجه بيشتری به
مشكلات و مطالبات
كارگران صورت بگيرد.
راهپيمايی تجمعگونه كارگران صبح جمعه گذشته در ميدان بهارستان
با همكاری محسوس
نيروی انتظامی پايان يافت و برخی از كارگران با چند ساعت تاخير
به سركارهايشان
بازگشتند تا با چند ساعت اضافهكاری اين مدت را جبران كنند.
روز كارگر به دلايل متعددی يك روز
قبل از روز جهانی كارگر انجام شد و كارگران
ايران امسال جدا از ساير كارگران جهان برای خواستههايشان
فرياد زدند. اين در حالی بود
كه رسانهها كه گاه گزارشهای مفصل پرشور و پرهيجان از آنچه
خود ميخواهند
ميسازند، تنها به گزارشهای كوتاه اكتفا كردند. |