يكی از مباحث
جالب حوزه سياست در اين روزها اين
شده كه اساساً زندانی سياسی
داريم يا خير؟ آقای خاتمی در
ديدار جوانان اعلام كرد كه
زندانی سياسی داريم! اصلاً
كسی فكر نمی كرد كه اين مسأله
مورد خدشه قرار گيرد ولی در كمال
تعجب و در پاسخ به رئيس جمهور كه اين
خبر مهم!! را اعلام كرد، بخشهايی
از قوه قضاييه از نظر حقوقی
استدلال كردند كه اصلاً زندانی
سياسی نداريم. جدای از نگاه
حقوقی چند سئوال ناخودآگاه به
ذهنم خطور كرد و آن اينكه:
بنا به اصل آرزو
بر جوانان عيب نيست كسی بينديشد
كه اگر قوه قضائيه ای در كشور بود
كه دست جناح ديگرحاكميت بود و زبانم
لال!، الآن آقای فلانی رئيس
فلان روزنامه به جرم سياه نمايی،
اهانت به همه مسؤلان «دولتي»،زدن
اتهام گرفتن پول و دهها اتهام
واهی ديگر به روشنفكران كشور ،
اهانت صريح و تهمت آشكار به
نمايندگان مردم در مجلس، روزنامه
اش تعطيل شده بود و مدير آن در زندان
بود،
و يا اگر فلان نويسنده جوان با كمك
بعضی مراكز دولتی به دليل
انتشار كتابش كه در آن مثلاً آيت
الله موسوی خوئينی ها دادستان
زمان امام و مسئول دانشجويان پيرو
خط امام را عامل سازمان جاسوسی ك.گ.ب
و درس خوانده در مسكو معرفی كرده
و يا در همان كتاب دهها يار انقلاب
را قاتل قلمداد كرده است، محبوس بود
و منتظر محاكمه،
و يا اگر فلان
آدم به دليل دست داشتن و يا برنامه
ريزی كردن برای كشتن
روشنفكران و يا برنامه ريزی
برای انداختن اتوبوس
حامل روشنفكران و نويسندگان
كشور به قعر دره، امروز در زندان
منتظر محاكمه بود،
و يا باز اگر
فلان تئوريسين بدليل تئوريزه كردن
خشونت و برهم زدن نظم جامعه و تحريك
عواطف دينی بعضی از جوانان و
بد دفاع كردنش از اسلام در زندان
بسر می برد،
واگر دهها نوع
ديگر از اين اگرها اتفاق افتاده
بود، كسانی كه امروز می گويند
زندانی سياسی نداريم و
علاقمند بودند برای آزادی
آنها تلاش نمايند چه اسمی بر اين
زندانيان می گذاشتند؟
همان اسم را ما
امروز بر اين زندانيان سياسی
می گذاريم، چون يقين داريم همين
ها از نگاه كسانی كه امروز قبول
ندارند در ايران زندانی سياسی
وجود دارد، زندانی سياسی
تلقی می شدند و جايی هيچ
تشكيك حقوقی نبود. (عناوين
مطالبی كه در پيك نت منتشر می
شود، به انتخاب پيك است)
|