ايران

پيك

                         

نسل جوان درديدار با خاتمی:

عمو يادگار!

خوابی يا بيدار؟

روزنامه نگاران به كارگران فصلی تبديل شده اند

 

 

بمناسبت روز جوان. مراسم ديدار نخبگان برگزيده جوانان با رياست جمهوری برگزار گرديد. در ابتدا به طرز كاملا مشهودی تلاش در نمايشی كردن اين جلسه بود تا جايی كه مسئولين برنامه رديف اول و دوم را برای جوانان چهره، از جمله مهناز افشار . شيلا خداداد. محمد رضا گلزار. نصراله رادش و برخی ديگر از ورزشكاران و هنرمندانی كه خوشبختانه يا متاسفانه بنده نام آنها را نمی دانم. خالی كرده بودند.

اين كار خيلی برای ديگر ميهمانان مراسم خوشايند نبود. من هم كه به عنوان فعال دانشجويی در اين مراسم بودم به قدری عصبی شدم كه در متنم خطاب به آقای خاتمی اين عصبانيت مشهود بود. البته به زعم نظر ديگران

در اين مراسم كه در حدود 150 نفر از جوانان برگزيده- البته توسط سازمان ملی و بدون معيار درست و حسابي- حضور داشتند 20 نفر به نمايندگی از اقشار مختلف جوانان صحبت كردند.

مسئله دختران ايرانی كه بواسطه ازدواج با مردان افغانی مجبور به ترك ايران هستند توسط نماينده دختران جوان. مسئله نبود فضای مناسب اجتماعی در جامعه برای جوانانی كه در عمر خود خلافی انجام داده اند بعد از رهايی از كانون اصلاح و تربيت توسط يكی از نمايندگان آنها . مسئله فيلترينگ سايتها توسط وبلاگ نويس جوان. مسئله كم توجهی به موسيقی پاپ در كشور توسط تهيه كننده موسيقی جوان. مسئله مشكلات پژوهشی و آموزشی كشور نوسط نخبه علمی. مسئله عدم توجه به ورزش قهرمانی توسط جودوكار جوان. مسئله عدم توجه به هنرمندان پيشكسوت با ذكر نامی از مهدی فتحی توسط هنرمندان جوان. مسئله فراموشی روستا و كاهش تعلق روستايی در بين جوانان توسط نماينده روستا. مسئله عدم توجه به جوانان نقاط محروم توسط نماينده ای از زاهدان. مسئله از دست رفتن ارزشها توسط نماينده بسيجيان تهران. مسئله عدم تغيير كتب درسی دانش اموزان خصوصا كتب معارف عليرغم تغيير در مفاهيم جامعه جديد توسط نماينده دانش آموزان در مجلس دانش آموزی. مسئله كمبود امكانات تشكل های غير دولتی جوانان در نقاط مختلف توسط نماينده ايشان. مشكلات صنفی روزنامه نگاران و تبديل شدن آنها به كارگران فصلی به علت عدم ثبات كار روزنامه نگاری در كشور توسط نماينده روزنامه نگاران. مسئله نبود فضای نقد برای روزنامه نگاران خصوصا كاريكاتوريست ها توسط كاريكاتوريست جوان. و بسياری مسائل ديگر كه در اين جلسه مطرح گرديد.

از نكات جالب اين جلسه صراحت لهجه برخی از اين پرسش گران بود. به عنوان مثال نماينده نويسندگان جوان خانم حديث غلامی مطالب خود را كه بيشتر مربوط به مشكلات عظيم اجتماعی و اقتصادی كشور بود با شعر نويی شروع كرد كه اين بند آن را خطاب به خاتمی خواند.

عمو يادگار! مستی يا هوشيار؟ خوابی يا بيدار؟

و يا نماينده ديگری از سازمانهای غير دولتی به طعنه 3 دقيقه فرصت حرف زدن جوانان را بعد از 7 سال انتظار يادآور شد. نماينده جوانان سياسی آقای غريقی كه از جوانان حزب مشاركت بود به اين نكته اشاره نمود كه انتظار حرف زدن زياد از شما كه در منصب اجرا قرار داشتيد نداشتيم اما می خواستيم عمل كنيد. اما دائم به ما گفتند نمی توانيد!. اگر نمی توانستيد چرا از منصب خود كنار نرفته و استعفا نداديد.

مسئله فعالين دانشجويی را من مطرح كردم كه متن كامل آن را روی وبلاگ گذاشتم . خودم هم باورم نمی شد انقدر مورد استقبال قرار گيرد و تا اين اندازه تشويق شود . اما شد و نشان داد كه شايد حرف خيلی ها بوده .

تلاش من نشان دادن سكوت خاتمی و موجب ياس دانشجويان شدن بود. تا جايی كه خاتمی در پاسخ به حرف های من سوالش را مبنی بر اينكه چرا در جامعه ما اميد مانند انفجاری می آيد و مانند انفجاری می رود؟ مطرح كرد. و يا اينكه گفت من اين همه حرف زدم كی ساكت بودم!!!!!!!!!!

يكی از روزنامه نگاران ويژه نامه های جوان خانم ليلی نيكونظر با ذكر مواردی خواست به خاتمی بقبولاند كه نه تنها سكوت كرديد و در مواقعی خلاف انتظار عمل كردی و گفتی فقط سايت های سياسی فيلتر می شود و يا ما زندانی سياسی نداريم و ... كه خاتمی در پاسخ وی به ذكر استدلال از عدم صحت اين گفته ها برآمد. خانم نيكو نظر به عنوان تنها سوال خود از خاتمی خواست كه بگويد آيا شبها به راحتی خوابش می برد؟

هر چند جای بسياری از نمايندگان واقعی جوانان در اين جمع خالی بود اما فضای نقد ايجاد شده نمايانگر جو غالب جامعه بود لذا رضايت از جلسه تا حدودی در بين جوانان هويدا بود. هرچند خاتمی به سوالات و انتقادات و درددلها پاسخی نداد و آنرا به آينده و نامه ای كه می نويسد موكول نمود، اما تمرين شنيدن نقد در جامعه ای كه در بخشی از آن نقد كردن را جرم می دانند بسيار ارزنده بود

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی