ايران

پيك

                         
احمد بورقانی:
خاتمی بار دوم نبايد به ميدان می آمد
 
 
 

احمد بورقانی نماينده مجلس ششم و مديركل سابق مطبوعات داخلی وزارت ارشاد در دولت خاتمی، طی مصاحبه با اكبر منتجمی، درباره اصلاحات، مجلس و خاتمی گفت:

«...من از معدود آدم‌هايی بودم كه به شدت با نامزدی مجدد خاتمی مخالف بودم. تصور مي‌كردم اگر خاتمی نامزد انتخابات نمي‌شد شايد وضعيت بسيار متفاوت بود.

- اين مخالفت را به خود آقای خاتمی هم گفتيد؟

- من به ايشان هيچ موقع نگفتم ولی مجموعه دوستانی بوديم كه نظر مشابه‌ای داشتيم كه يكی از ما نظرات را به ايشان منتقل كرد.

- آيا اين همان عملياتی كردن تئوری خروج از حاكميت بود؟

- نه. ما اصلاً بحث خروج از حاكميت را نداشتيم. معتقد بوديم كه كس ديگری بايد در عرصه رقابت و انتخابات رياست جمهوری حاضر شود.

- چرا؟

- چون به نظر ما، آقای خاتمی با اين ويژگي‌هايی كه دارند مطلوب بود كه در دوره جديد نامزد نشوند. يا از ميان اصلاح‌طلبان كس ديگری در صحنه حاضر شود و يا اگر كس ديگری حاضر نشد... تصورمان اين بود كه عرصه در آينده برای خاتمی بسيار تنگ خواهد شد و امكان تحقق برنامه‌های ايشان فراهم نمي‌شود. تا همين جا كه آقای خاتمی صادقانه تلاش كرده و برنامه‌های خود را ارائه داده است، برای همين دوره اول كفايت مي‌كند.

- اما با اين حال آقای خاتمی آمد و شما علي‌رغم مخالفت، در ستاد ايشان فعال شديد.

- به علت اينكه اكثريت مجموعه نيروهای اصلاح‌طلبان، نظر مخالف ما را داشتند و طبيعتاً ما بايد نظر جمع را مي‌پذيرفتيم و به همين علت نيز در ستاد ايشان فعال شديم. اين مزه دموكراسی است. اگر مخالف چيزی بودی ولی جمع نظر ديگری داد، بايد بروی و بكوشی صادقانه كار كنی. اين از محاسن دموكراسی است.

- بعد از انتخابات مجلس، اصلاح‌طلبان تقريباً به دو شاخه تقسيم شدند. عده‌ای معتقدند يا بايد كناره‌گيری كرد و سكوت، عده‌ای نيز برخلاف آنها معتقدند بايد ماند و فعاليت كرد. حالا اين دو شاخه زيرمجموعه مختلفی دارد. قطعاً شما از طيف اول هستيد و برخی نيز به مانند شما، چنين تصميمی گرفتند. به نظر شما در افكار عمومی اين كناره‌گيری، تعبيرش اين نيست كه افراد ذكر شده به علت عدم پرداخت هزينه سياسی ترك مسؤوليت مي‌كنند و جنبش اصلاحات ديگر هيچ بردی نخواهد داشت و به اتمام رسيده است؟

- نه، جنبش اصلاح‌طلبی در درون جامعه ما نهفته بود. مردم با رأی به خاتمی آن را عيان كردند. اين جنبش و مطالبات مردم همچنان جاری است و متوقف نشده است. مردم برای بيان مطالبات خود باز به دنبال راه و نماد ديگری خواهند بود. ممكن است اين راه و نماد، خارج از جريان رسمی جاری در كشور باشد، خارج از دايره اصلاح‌طلبان و محافظه‌كاران. جريان سومی كه ممكن است رخ دهد و بتواند آن را نمايندگی كند. اصلاحات تمام شدنی نيست. بپذيريم كه مطالبات مردم همچنان جاری است. هر كس نيز مي‌كوشد به نوعی با اين مطالبات برخورد كند. يكی فكر مي‌كند با سكوت كردن در قبال مطالبات، بهتر بتواند آنها را محقق كند. ديگری با جراحی خواسته‌های مردم، كمك به تحقق آنها مي‌كند. اما اصل را نبايد فراموش كرد كه مردم خواست و مطالباتی دارند و هر حكومتی نيز سر كار باشد، مردم به نوعی آن خواست‌ها و مطالبات را بيان مي‌كنند. عموماً نيز برای تحقق مطالباتشان تلاش مي‌كنند رفتاری از خود نشان دهند تا آن خواست‌ها برآورده شود. به عنوان مثال اگر مردم در انتخابات شوراها در شهرهای بزرگ شركت نكردند به اين دليل بود كه مي‌خواستند پاسخی بدهند مبنی بر اينكه مطالباتشان برآورده نشده است و البته اين پيام را نيز بفرستند كه آيا گروه بعدی متوجه اين ديالوگ خاص مي‌شود يا خير.

- فكر نمي‌كنيد خالی شدن عرصه سياست از سرمايه‌های اجتماعی، ناگهان منجر به به وجود آمدن گودال‌های عميقی گردد كه پر كردن آنها زمان بسياری ببرد؟

- نه، من چون باورم اين نيست، اصلاً تصور نمی كنم كه اين عرصه خالی بماند. شما خودتان نگاه كنيد به حوزه مطبوعات. چقدر نيروی جوان و كارآمد در حال تولد هست. ستون‌نويس شده يا گزارش‌های جذاب مي‌نويسند، حتی نقد مي‌كنند و مطالب تازه را بيان مي‌كنند.

- با اين حال عرصه سياست قابل قياس با مطبوعات نيست. سياست تجربه‌ای متفاوت است.

- بله، اما ما بايد تجربه و اندوخته‌هايمان را با اخلاص تمام در اختيار همه قرار بدهيم. اين آمادگی نيز وجود دارد. در عين حال در دولت آقای خاتمی اتفاق خوبی نيز رخ داد و آن اينكه از نظرات كارشناسان به عنوان مشاور و... استفاده مي‌شود.

- اما شخص آقای خاتمی به نظرم چنين نمي‌كنند. مدتی پيش خبردار شدم كه چند سالی است آقای خاتمی به مشاورين ارشد خود مراجعه نمی كنند و حتی برخی تأكيد داشتند اين جنبش اصلاح‌طلبی نيز از اين زاويه ضربه خورد كه رئيس‌جمهور خودش را بي‌نياز از بدنه و مشاوره‌های آن ديد. زمانی سعيد حجاريان مشاور خاتمی بود يا امثال او، اما...

- آقای حجاريان كه استثناء است چون مشكل جسمی دارند اما تا جايی كه من مطلع هستم...

- نه، نظرم شخص نيست. به هر حال حجاريان به گفته خود شما در ابتدای صحبت تنها كسی است كه صاحب ايده و فكر است و تئوري‌پردازی مي‌كند...

- به نظرم آقای خاتمی هنوز خيل عظيم مشاورين خود را دارند...

- دارند اما از آنها استفاده نمي‌كنند.

- خب، سبك‌های كار متفاوت است. زمانی آقای ابطحی رياست دفتر خاتمی را داشت. نوع بهره‌گيری از مشاورين خيلی عام‌تر و وسيع‌تر بود. اما بعد از ايشان، مهندس خاتمی آمد و من اطلاع دارم كه همچنان جلسات مشورتی برقرار است منتها شايد طيف افراد متفاوت يا محدودتر شده‌اند. اما اصل مشورت‌گيری همچنان پابرجاست. بله زمانی كه ابطحی رئيس دفتر بود مثلاً شخص من بيشتر در دفتر رئيس‌جمهوری در جلسات مشورتی، شركت داشتم. اما بعد رفتيم مجلس و از اين جلسات محروم شديم. به همان نسبت نيز دستگاه‌های اجرايی نيز از نظرات مشورتی كارشناسان استفاده مي‌كنند.

- اما به هر حال اين بهره‌گيری و استفاده آنچنان نيست كه بتوان از تمام اين سرمايه‌ها استفاده كامل برد.

- البته افراد در حاشيه نشسته مثل من، خيلی كم هستند. برخی از دوستان و شايد غالب آنها در دستگاه‌های مختلف مشغول به كار شدند. برخی از دوستان نيز در صدد هستند نهادهايی را در حوزه بخش خصوصی طراحی كنند تا بتوان اين تجارب را انباشته، آناليز و مكتوب و سپس از آنها استفاده كنند. اين كارها در شرف انجام است.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی