يك سال پيش روز چهارشنبه ای، هيأت منتخب رئيس جمهور گزارش خود
در مورد خانم زهرا كاظمی را به دولت داد. قرار شد شب گزارش
منتشر شود. از آقای خاتمی خواستيم كه اصل اين مطلب را كه خانم
زهرا كاظمی توسط خونريزی ناشی از ضربه به قتل رسيده را وزير
بهداشت اعلام كند، آخر تا روز شنبه كه قرار بود گزارش اصلی
منتشر شود دهها حادثه می توانست جلو انتشار گزارش را بگيرد و
اين بخش قطعی گزارش بود. ايشان هم قبول كرد. بعد از پايان جلسه
دولت، اتفاقاً من و پزشكيان با هم بيرون آمديم. خبرنگاران كه
حمله آوردند، گفتند پزشكيان می خواهد حرف بزند، ولی من را هم
رها نكردند. من هم همان حرف را گفتم. چون من سياسی تر از
پزشكيان تلقی می شدم، با اينكه هردو يك حرف زديم، صحبت من خبر
اول دنيا شد. رويتر هم كه اشتباهی كرده بود و در ترجمه از لغتی
استفاده كرده بود كه از معنای آن خونريزی ناشی از شكنجه مفهوم
می شد. از نادرترين اخباری شد كه مورد توجه همه دنيا قرار
گرفت. من معتقد بودم كه كار درستی كرده ام. اين حداقل وظيفه
ماست كه وقتی فردی خطا كرده بايد آن را گفت، نه آنكه كل نظام و
كشور را پشت سر خطای يك فرد يا افراد قرار داد.
بيشترين فشارهای ممكن را آن روز تحمل كردم كه حرفم را پس
بگيرم. قبول نكردم. قرار شد از طرف من بعضی مقامات رسمی تكذيب
بدهند، ولی چون مال من نبود تاثير بدتری داشت.
من امروز هم معتقدم ماجرای خانم زهرا كاظمی لكه ننگی است كه
بايد عاملان آن بی هيچ دغدغه ای معرفی شوند و مجازات گردند.
هرچه در اين امر شفاف تر عمل كنيم، بيشتر به نفع كشور و مردم
است. جدای از آموزه های دينی ما كه حضرت علی برای بيرون آوردن
خلخال از پای يك يهودی، مردن از شدت غصه را قابل قبول می داند،
از نظر سياسی و نيز به خاطر حرمت نام پر افتخار و پر احترام
ايران، نيز اعتقاد دارم، ماجرای پرونده خانم زهرا كاظمی بايد
هرچه سريعتر و با شفافيت كامل، به نحوی كه نتايج آن مورد قبول
افكار عمومی جهانی و داخلی باشد، پيگيری شود. اگر ابهام ها
باقی بماند و در اين پرونده بجای واقع گرايی، مصلحت انديشی شود
اين پرونده همچنان به حرمت، حيثيت، منافع اقتصادی و سياسی و
اجتماعی حكومت و مردم ايران آسيب می رساند. |