توضيح
نويسنده : اين گزارش بصورت بی طرفانه تنها به بررسی آنچه اکنون
به عنوان مبارزه با مظاهرفساد در ايران انجام می شود می
پردازد.لازم به ذکر است که برخی موارد که در اين گزارش ذکر شده
است تنها نقل بوده و نويسنده امکانی
برای تاييد نقل قولهای فوق ندارد.
چند ماهی است که برخورد با جوانان تحت عنوان مبارزه با مفاسد
اجتماعی به اوج خورد رسيده است.مقابله
با مفاسد و جرائم اجتماعی تنها خلاصه به مقابله با دختران و
پسرانی که حجاب اسلامي ندارد شده است.
برخورد با دختران و پسران جوان به يک شهر خاص خلاصه نمی شود و
اين نوع برخوردها از نقاط مختلف ايران
گزارش شده است. در مشهد نيز مانند ساير نقاط ايران اين
برخوردها در نقاط مختلف شهر همچنان
ادامه دارد. کلانتری بانوان که چندی پيش در مشهد کار خود را
آغاز کرد در اين زمينه نقش محوری دارد
و گويا تنها در اين زمينه فعاليت ميکند و فعاليت ديگری ندارد.
شيوه برخورد با جوانان اينگونه است که
در خيابان دختران و پسرانی که با هم بيرون آمده اند و يا
دخترانی که حجاب اسلامي ندارد دستگير
ميشوند و پس از مجازات و جريمه و دادن تعهد آزاد ميشوند . در
مشهد همچنين کافی شاپ
ها و حتی کافی نت های محل رفت و آمد پسران و دوستان دختر نيز
از اين برخوردها در امان نماند .
اين روزها روی در ورودی کافی شاپ های مشهد اطلاعيه ای با اين
مضمون نوشته شده است که از پذيرفتن
خانم های بد حجاب و خانم ها و آقايان غير مجرد معذوريم!! اين
در حالی است که پيش از اين اکثراين
کافه ها با حضور افراد مجرد در محيط کسب خود بيشتر مشکل
داشتند. در مورد برخوردهای اخير با
دخترانی که متهم به بد حجابی و فساد هستند با خانم شيرين که
چندی پيش به اتهام بد حجابی دستگير شده
بود به گفتگو نشستم که حاصل اين گفتگو را در زير می خوانيد.
سوال: از چگونگی دستگيری خودتان بگوييد
جواب: يک روز عصر که به قصد خريد از منزل خارج شده بودم در
خيابان توسط دو مرد و يک زن به جرم بد
حجابی دستگير شدم و من را به زور وارد ماشين کردند. بعد به
اداره مبارزه با مفاسد برند که در آنجا
هر کس رد ميشد توهين می کرد و کلآ رفتارشان اصلآ مناسب نبود.
سوال: پوشش شما مگر چگونه بود که شما را دستگير کردند؟
جواب: من يک مانتو و شلوار معمولی داشتم. حتی رنگ مانتو و
شلوار من سياه بود و به هيچ وجه زننده
نبود. تنها اشکالی که از من گرفته شد روسری کوتاه من بود، که
به من گفتند اين چه روسری است که اگر
جلو بکشی گردنت پيداست . اگر عقب بکشی مويت پيدا ميشود.
سوال : استدلالشان برای دستگيری شما و ديگران چه بود؟
جواب : راستش من را پيش آقايی بردند که فکر کنم رئيس آنجا بود.
من به او گفتم که چرا اين همه جرم و
جنايت را رها کرده ايد و به روسری من چسبيده ايد؟ در حالی که
لباسم مناسب بوده است. او هم يک کتابی
را باز کرد و گفت طبق قانون بد حجابی هم جرم است و از نظر دين
اسلام حجاب شرعي يعنی اينکه فقط بايد
دايره صورت پيدا باشد، در غير اينصورت مرتکب جرم بد حجابی شده
ايد و بايد مجازات شويد.
او ميگفت زمانی که شما با اين وضعيت در خيابان راه ميرويد سبب
انحراف دختران و پسران ما ميشويد و
استلال جالب ديگری که داشت اين بود که شما با اين وضعيت، آمار
طلاق را بالا می بريد چون مردها در
خيابان از زن خودشان بهتر را می بينند و وسوسه ميشوند و با
زنان خود بد برخورد می کنند.
سوال: چه مدتی به جرم بد حجابی بازداشت بوديد و بر شما در اين
مدت چه گذشت؟
جواب: من از آقايی که مسئول آنجا بود خواستم که من را آزاد
کند، اما وی گفت که آنها تنها يک رابط
هستند و من بايد دادگاهی بشوم و دادگاه در مورد من تصميم بگيرد
و کاری از دست آنها ساخته نيست. حتی
نگذاشتند که من با منزلمان تماس بگيرم و در برابر درخواست من
برای تماس با خانواده ميگفتند که چنين
اجازه و مسوليتی ندارد. من يک شب در اداره مبارزه با مفاسد
اجتماعی بازداشت بودم. وضيعت
بازداشتگاه بسيار بد و کثيف بود و از نظر روحی برای دخترانی در
سن و سال من بسيار نامناسب بود و تاثير
بسيار بدی روی ما داشت. فکرش را بکنيد که در سن 20 سالگی به
جرم روسری کوتاه پای ما را به
بازداشتگاه باز کردند.
سوال: شما به چه مجازاتی محکوم شدی؟
جواب : روز بعد من موفق شدم بعد از يک شب با خانواده تماس
بگيرم و بعد از آن با پرداخت جريمه
بيست هزار تومانی و امضای يک تعهد نامه با عنوان رعايت حجاب
شرعی موضوع تمام شد .اما گفتند که طبق
تعهدی که دادم اگر دوباره به جرم بد حجابی دستگير بشوم برخورد
شديدتری با من خواهند داشت.
سوال: آيا اين دستگيری و جريمه تغييری در نوع لباس پوشيدن شما
داشت؟
جواب: خير
اين يک نمونه از هزاران نمونه برخورد با دختران جوان در ايران
است. اين درحالی است که از نقاط مختلف
کشور خبرهای متفاوتی در اين زمينه می رسد. خانمی مدعی بود که
يکی از دوستانش در خيابان وليعصر تهران
دستگير شده است و چون شلوار کوتاه (برمودا) داشته است پای وی
را درکيسه مملو از سوسک کرده اند. اين
خبر تکان دهنده بارها از تهران رسيده است. بعد از اعمال اين
مجازات غير انسانی وضعيت روحی اين
خانمها به شدت در هم ريخته ميشود. دختر خانمی در اين زمينه به
من گفت که دوستش بعد از اين مجازات تا
چند روز جيغ می زده و احساس می کرده که سوسک روی بدنش
حرکت ميکند. شلاق هم يکی ديگر از مجازاتهای است که تا
بحال در مورد دختران بی حجاب اعمال شده
است. اما سئوال اساسی اينجاست که با برخوردهای اينچنينی تا چه
حد می توان موفق بود. آمار نشان ميدهد
که اين نوع برخوردها نه تنها نتيجه مثبتی ندارد، بلکه نتيجه
معکوس دارد و تا بحال به هيچ وجهه باعث
کم شدن بدحجابی در جامعه نشده است. و اگر هم اندک نتيجه ای در
اين زمينه گرفته شده باشد، زودگذر و
بخاطر ترس از برخورد بوده است و اين بی حجابی در حد بسيار
حادتری ممکن است در جاهايی ديگری
نمايان گردد. اين نوع برخوردها جوانان را بيشتر خشمگين می کند
و به مقابله به مثل وادار می کند.
متاسفانه تلاش من برای شنيدن صحبتهای مسولين در اين زمينه و
شنيدن حرفهای آنها و يک طرفه نبودن
گزارش و تاييد و يا تکذيب موارد مطرح شده در گزارش بی نتيجه
ماند و به نتيجه نرسيد. اميدوارم که
مسولين در قسمت دوم گزارش در اين زمينه پاسخگو باشند.
|