فرزانه ابراهيم زاده
خانه هنرمندان
پر از عطر تئاتر بود. از در باغ هنر كه وارد ميشدی گروههای
مختلف
انجمن تئاتر خيابانی در حال آمادهكردن مراسم جشن خود بودند و
در جايی ديگر انجمن
گريم، انجمن كارگردانان و انجمن بازيگران آماده ميشدند تا
برنامههای خود را آغاز
كنند. جابهجا چهرههای آشنا را ميديدی كه كمكم ميرسيدند.
جشن تئاتر امسال با
نام شاهين سركيسيان گره خورده بود، بخش ويژهای كه خانه تئاتر
برگزار ميكرد. كسی كه سالهای زيادی از عمرش تلاش كرد تا تئاتر
نوين را در ايران به راه اندازد.
مراسم ويژه خانه تئاتر با كمی تأخير به دليل همزمانی و تأخيری
45 دقيقهای كه در برگزاری نخستين جشن تئاتر
خيابانی به وجود آمد، آغاز شد. در تالار بتهوون جمعی از
شاگردان و اعضای گروهی كه
سركيسيان اواسط دهه 30 پايه آن را در طبقه سوم خانه كوچكش واقع
در خيابان رشت، نبش
خيابان حافظ گذاشته بود آمده بودند. آنهايی كه از آن جمع باقی
مانده بودند علی نصيريان، فهيمه راستكار، جمشيد لايق، بهزاد
فراهانی و ... و خاطره كسانی كه در جمع
امروز نيستند جميله شيخی، بيژن مفيد، هوشنگ لطيفپور و خود
شاهين سركيسيان و...
مراسم با بخشی از شرفنامه
ناوك تيرانداز از روضه الصفا با اجرای الهام پاوهنژاد و اصغر
همت آغاز شد. «حديث
تكراری افسانهای كه تاريخ جز آن به ياد ندارد. حال كدامين مرد
كدامين سردار كدامين
ناوكانداز نظر كرده شايسته چنين آزمونی است.
...اين
است آخرين فرمان كه
اكنون پهلوانی از ميان شما تير ميكند پرتاب...
سپس نماهنگی درباره تاريخ
تئاتر در ايران از آغاز دوره قاجار با تلفيق موسيقی و تصاويری
پخش شد.
در ادامه برنامه سياهبازی،
موسيقی تلفيقی و فولكلور و پانتوميم از بخشهای ديگر اين
برنامه بود.
با اجرای بخشی از روزنه آبی اكبر رادی، بخش ويژه جشن خانه
تئاتر آغاز شد. نمايشنامهای كه اجرای آن به دور
صحنه آخرين آرزوی شاهين سركيسيان بود و آرزوی آن را به همراه
نسخه تايپی روزنه آبی به گور برد.
علی نصيريان به عنوان يكی از اعضای گروه سركيسيان به مرور
خاطرات خود از او پرداخت و گفت: نخستين كسی از جمع
ما
که
با شاهين سركيسيان آشنا شد و ما را در خانه سركيسيان جمع كرده
فهيمه راستكار
بود.
وی با اشاره به نقش ارامنه در
تئاتر و موسيقی ايران گفت: من ميخواهم از اين اقليت دينی كه
خدمات زيادی به تئاتر
و موسيقی اين مملكت كردند، تشكر كنم.
ما در آن خانه كوچك
اول خيابان رشت دور هم جمع ميشديم، با هم نمايش تمرين
ميكرديم و سركيسيان هر آنچه
از شناختش از اروپا، چخوف، استانيسلاوسكی و هنر تئاتر مدرن را
داشت ميگفت و به گوش
ما ميخواند كه چگونه در هنگام بازی متمركز باشيم و با استفاده
از الهام و حس بازی كنيم.
او افزود: بزرگترين خدمت
سركيسيان اين بود كه ما را دور هم جمع كرد و بنياد تئاتر و
بازيگری را به ما منتقل
كرد. او عاشق تئاتر بود. نديدم كسی اينقدر عاشقانه بتواند يك
گروه را نه با پول و
معلومات آكادميك و مديريتش بلكه با عشق و قلبش دور هم نگه دارد.
فهميه راستكار نيز در بخشی ديگر از اين مراسم گفت: آدمها وقتی
كسی را بشناسند و با آن آدم قاطی شوند
نميتوانند از او جدا شوند. من فكر ميكنم همه ما ذرهای از
سركيسيان را در وجود
خود داريم.
وی افزود: من امروز اينجا به
دعوت خود سركيسيان آمدم. هيچ كس از من دعوت نكرد، من امروز جای
خودش را خالی ميبينم، اگر سركسيسان امروز زنده بود و
استعدادهای امروز را ميديد ناكام از دنيا
نميرفت.
وی در پايان با تشكر از زنان
ارامنه كه در تئاتر ايران بسيار فعال بودند، گفت: من ميخواهم
در اينجا از كسی كه
فرهنگسراها را به راه انداخت تا جايی برای حضور جوانان
علاقهمند باشد، آقای كرباسچی
تشكر كنم.
ميشا هايراپتيان از اعضای گروه ارمنی آرمن كه توسط شاهين
سركيسيان پايه گذاشته شده بود با اشاره به زندگينامه
شاهين سركيسيان از قول او گفت: «تئاتر مدرسه است. راه پيشرفت
يك ملت است. تئاتر
نمايانگر زندگی با «شارژ» است. برای اينكه انسان را تربيت
ميكند.»
در پايان گروه كر زنان ارمنی قطعاتی به زبان ارمنی و فارسی
اجرا کرد.
در كنار اين برنامه انجمن
نمايشگران تئاتر خيابانی نخستين جشن تئاتر خيابانی را در فضای
باغ هنر برگزار
كردند. در اين جشن كه گروههای مختلف تئاتر خيابانی به اجرای
برنامه پرداختند بهزاد
فراهانی يكی از پيشكسوتان تئاتر خيابانی گفت: يكی از گروههايی
كه در اين چند ساله
با خانه تئاتر همراهی كردند و به صورت داوطلبانه و بيادعا
تئائر را به روی صحنه
آزاد خيابان بردند انجمن تئاتر خيابانی بود.
وی تئاتر خيابانی را حدفاصل
تئاتر حرفهای و تئاتر مردمی دانست و گفت: اين تئاتر ميتواند
طلايهدار رشد تئاتر
ملی باشد.
علی نصيريان نيز با اشاره به
اينكه ريشه تمام نمايشهای ايرانی به تئاتر خيابانی
بازميگردد، گفت: يك تئاتر
خيابانی خوب ميتواند تماشاگری كه به عنوان رهگذر است را جذب
تئاتر كن
(وقايع اتفاقيه) |