اين گزارش دردانگيزه از كوششی كمتر موفق برای جلوگيری از مرگ
معتادان ايران و شيوع ايدز را به قلم "مريم وادی پور" بخوانيد.
آن مقابله لجام گسيخته با جوانان، سركوب اميال و آرزوهای يك
نسل و انحرافی كه در اساس خواست ها و اهداف انقلاب 57 بوجود
آوردند تا هم حكومت كنند و هم غارت، چنين نتيجه ای ببار آورده
است. اينست حاصل آن اقتصاد اسلامی، جامعه اسلامی و 25 سال
موعظه و روضه برای مردم، بر منبر يك چيز گفتن و در خفا آن كار
ديگر كردن...
تهران- 1383
در انتهای يكی از كوچههای بنبست، باريك و پر از همهمه كودكان
جنوب پايتخت،
ساختمانی تنها به وسعت 50 متر كه با دستنوشتهای تحت عنوان
«مركز كاهش آسيب خسارات
اعتياد (انجمن پرسپوليس)» از ساير ساختمانهای فرسوده منطقه
متمايز شده، شاهد
فعاليتهايی بزرگ و شگفتانگيز است؛ به گونهای كه تا كنون
كانون توجه برخی گزارشگران داخلی و خارجی شده است.
پرده پشت در را كنار ميزني؛ حياطی كوچك با ابتداييترين سرويس
بهداشتی ميزبان
جمعيتی از معتادان متمايل به درمان است، 4 پله رو به پايين با
زيرزمينی گرم و نمور
به نام «استراحتگاه»، 4 پله رو به بالا، راهرو باريكهای منتهی
به اتاقی با 3 ميز
تشكيل پرونده، خونگيری و ارائه خدمات مشاوره قرار دارد.
آن سوتر اتاق متادون با پكيجی شامل فيلتر، پنبه، كاندوم، ظرف
الكل، آب، ظرف خالی دفع سرنگ مصرفی، گيره، دستكش، جوهر ليمو،
وسيله بستن رگ، سرنگ، باند، دستمال كاغذی،
ورق آلومينيوم، پنبه الكلی، كبريت و ... خودنمايی ميكند.
اينها وسايلی هستند كه
برای كاهش آسيب خطرات اعتياد، در اختيار معتادان قرار ميگيرد.
پرسنل مركز كه بخشی از آنها را زنان جوان تشكيل ميدهند،
لحظهای از فعاليت و
مراقبت باز نميايستند.
اين مركز كوچك، روزانه پذيرای 100 تا 120 معتاد در داخل مركز و
به همين تعداد در
خارج مركز است. معتادانی كه به اعتقاد خودشان زخمديدگانی
نيازمند درمان و نگران
آفات اعتياد و شيوع خطرات آن به جامعه هستند و بر همين اساس
تمايل به درمان دارند.
(اما كجا؟! و چرا؟)
در ميان راهروی باريك، پزشك جوانی بر چارپايه چوبی كوتاهی
نشسته، پرونده در دست،
پذيرای معتادان است.
سن، تحصيلات، نوع ماده، شيوه و مدت مصرف، وضعيت تاهل و ...
سؤالاتی است كه او
بارها و بارها در طول روز تكرارش ميكند و از معتادی كه رو به
روی او قرار گرفته و
ميگويد: «ميخواهم درمان شوم. از وضعيت موجود خستهام. اما
نميدانم چگونه ؟»
ميخواهد كه به دستورات او كاملا و دقيقا عمل كند.
فعاليتهای مرتبط با كاهش آسيب نه تنها در اين مركز بلكه توسط
گروههای ديگر در
محلها و مكانهای پرخطر ديگر از طريق افراد آموزش ديده و
معتادان بهبود يافته در
محلهای اسكان معتادانی كه تمايل به حضور در مركز ندارند، نيز
صورت ميگيرد.
دكتر نصيريمنش، پزشك درمان اعتياد «مركز كاهش آسيب
خسارات اعتياد»
ميگويد: سالهاست كه در روشهای مقابله با
اعتياد، خود را سرگرم 10 درصد عوامل بيرونی آزاردهنده گسترش
اعتياد كردهايم و از
ياد بردهايم كه 90 درصد
عوامل اعتياد در جامعه، درونی و برخاسته از بطن اجتماع
است.
او ميافزايد: برخی كشورها كه خود توليدكننده مواد مخدر هستند
در برابر اعتياد
آن قدرها آسيبپذير نشدهاند و اين امر دليلی است بر لزوم توجه
به عوامل درونی نفوذ
اعتياد؛ چراكه تصور توقف توليد مواد مخدر، اساسا تصوری
غيرعقلانی است و به همين
دليل است كه كشورها بايد در برابر اعتياد همواره و با شيوههای
بهروز واكسينه
شوند.
امروزه كشورها به
اصل «تخليه هيجان» به عنوان
سدی در برابر نفوذ اعتياد توجه كرده و در بسياری از
موارد موفق عمل كردهاند و در مقابل هر كشوری كه به اين اصل
نپرداخته ضربهپذير شده
است.( به ياد آوريد سركوب هيجان و
شادی مردم هنگام بازی فوتبال و پيروزی های تيم ملی ايران برای
راه يابی به جام جهانی و دستور امنيتی به بازيكنان برای باخت و
جلوگيری از شادی مردم)
انباشت فشارها، افسردگی، پرخاشگری، كنارهگيری از
اجتماع و ... به نحوی از جمله در قالب اعتياد، دامن انسان را
فراميگيرد.( مراجعه كنيد به مقابله
خونين و امنيتی با جنبش دانشجوئی، جوانان و يورش به خوبگاه های
دانشجوئی و بيرون كردن دانشجويان از خوابگاه ها در زمان تعطيل
دانشگاه ها)
كشورهايی كه روشهای تخليه هيجان و انرژی انسان را درك
كردند و به كار بردند، مقاومت در برابر اعتياد را هم تجربه
كردند؛ در حاليكه امروز
وقتی سخن از تخليه هيجان به ميان ميآيد، آن عمل يا شيوه سريعا
به رشته خاص ورزشی تبديل ميشود و رفتهرفته مردم از اين
تحركات كه حق همه آنهاست، فاصله ميگيرند.
جوانی، تيغ دو
لبه است كه اگر از اين فرصت در جامعه استفاده نشود، پتانسيلها
تبديل به آسيب خواهند
شد؛ بويژه اگر جامعه، جامعه جنگديده نيز باشد، جوانها دودستی
و كادوپيچ تحويل
آسيب ها ميشوند.
گفتههای دكتر نصيريمنش در حالی عنوان ميشود كه تحقيقی از
ميزان آگاهی جوانان 15ـ 35 ساله درباره اعتياد و جوانب مختلف
آن در جامعه نشان ميدهد كه عوامل
درونی در جامعه بيشترين نقش را در گرايش به اعتياد دارد.
جوانان مورد مطالعه در اين تحقيق در پاسخ به عوامل رويآوری
جوان به
اعتياد، 4/51 درصد «فقر و بيكاري» ، 3/30 درصد «مشكلات
خانوادگی جوانان»
(بدسرپرستی،
طلاق، جدايی والدين و...) ، 4/16 درصد «عدم تربيت صحيح فرزندان
در
خانواده»، 4/16 درصد «شكست و ناكامی اجتماعي»، 1/14 درصد «عدم
آگاهی جوانان از
مضرات اعتياد»، 1/14 درصد «نداشتن امكانات رفاهی و سرگرميهای
سالم» ، 7/8 درصد
عامل «معاشرت با دوستان ناب» و 4/6
درصد «دسترسی آسان و فراوانی مواد مخدر» را
عنوان كردهاند.
( اين
4ر6
در صد، همان است كه آيت الله دادستان كل و بقيه مقامات جمهوری
اسلامی روی آن تكيه كرده و قصد مقابله با آن را دارند. بقيه
دلائل را به امان خدا رها كرده اند.) |