جان را ديگران باختند
مجلس را مدعيان جانباری اشغال کردند
سيد
محمدعلی ابطحي
امروز مجلس ششم پايان يافت. چهار سال تلاش اين مجلس با سربلندی
در تاريخ پارلمانی ايران باقی خواهد ماند. بعد از آنکه کارهای
رسمی مجلس و کار روزانه اش پايان يافت، احمد بورقانی جای آقای
کروبی نشست و آقای کروبی و رضا خاتمی آمدند پايين تا به
نمايندگان لوح پايان کار بدهند. البته لوح مستضعفانه ای بود،
بی قاب و خشک و خالی. يکی يکی را صدا می زدند تا لوح را از
رئيس و نائب رئيس دريافت کنند. خانم حقيقت جو که آمد برايش دست
زدند. خوشبختانه رضا خاتمی در سال پيش چشمش را عمل کرده بود و
عينک نداشت ولی عينکی ها در تصادف دائم عينکی با آقای کروبی
بودند. وقت تنگ بود. بورقانی هم از پشت جايگاه رئيس و از پشت
بلندگو مدام اصرار می کرد دوتا بوس کافی است! مرعشی هم که آمد
چون عادت داشت در مجلس داد می زد مخالف، مجلسی ها صدا زدند
مخالف. دست بالای دست ما هم زياد بود، خيلی ها موبايل های
دوربين دار داشتند و عکس های يادگاری می گرفتند. آقای احمد
ناطق نوری هم داشت آواز قشنگی با صدای بلند و به زبان گيلکی می
خواند.
در هر حال مجلس ششم پايان يافت و خداحافظی کردند و انصافاً
مظلوم بودند. بيش از هشتاد نفری هم که رد صلاحيت شده بودند،
آنها هم رفتند. مجلس ششم نامی پر افتخار در دفاع از حقوق مردم
برای خود باقی گذاشت. گرچه بسياری از کارهايشان با مخالفت
قانونی و حقوقی روبرو شد و به نتيجه نرسيد. لابد برای مجلس
هفتم اين مشکلات نخواهد بود.
******
امروز با آقای خاتمی عقد پسر آقای هاديزاده نماينده جانباز
مردم محلات را می خوانديم. پس از پايان خطبه، آقای هاديزاده
گفت من می خواهم جلوی شما از همسرم تشکر کنم. دو روز بعد از
عقد خداحافظی کردم و به جبهه رفتم. سه روز پس از عروسی باز هم
خداحافظی کردم و به جبهه رفتم. اين پسرها را همسرم بزرگ کرده،
دوران مجروحيت را هم گذراندم. يکی از بچه های رياست جمهوری
پرسيد که ايشان اين دور هم نماينده است، گفتم نه، رد صلاحيت
شده است. پرسيد با اين سابقه؟ خداحافظی کردم. جلسه تمام شده
بود.
*******
پشت سر همه نمايندگان دور ششم مجلس شورای اسلامی و رئيس صادق و
پرتلاش آن دعای خير مردم خواهد بود.
|