ايران در جدول شمار خودكشی ها درجهان، در رتبه 58 قرار گرفت.
رايج ترين نوع خودكشی در ايران حلق آويز كردن تشخيص داده شده
است. بموجب آماری كه اعلام شده 5ر42 در صد خودكشی ها با
استفاده از حلق آويز كردن صورت گرفته است. اين درحالی است كه
30 در صد از خودكشی ها ناشی از به آتش كشيدن خود بوده و 5ر13
درصد نيز كه دسترسی به قرص های كشنده داشته اند با استفاده از
به زندگی خود خاتمه بخشيده اند.
در هفته های گذشته بحث بر سر نا اميدی مردم و بويژه جوانان و
بالا رفتن شمار خودكشی در كشور تا سطح مطبوعات نيز ادامه يافت.
گرچه اين بحث را كنترل كرده اند، اما گهگاه كارشناسان اجتماعی
كه به آمار رسمی و نتيجه تحقيقات دسترسی دارند، با آمار و
اطلاعاتی كه دراين گزارش می خوانيد ادامه فاجعه گسترش نا اميدی
در جامعه جوان ايران را منعكس
می كنند.
اسدبيگی كارشناس دفتر امورآسيب ديدگان اجتماعی سازمان بهزيستی
كشور، كه اطلاعات بالا نيز به نقل از اوست، می گويد:
مردان ايران در مجموع ٢ برابر
زنان خودكشی می كنند، اما در
استانهای ايلام، بوشهر، خوزستان، كهگيلويه و بويراحمد، فارس و
كرمان زنان بيش از مردان خود را می كشند.
بالاترين ميزان خودكشی در سال، با ٧٠ مورد منجر به مرگ، از
مجموع ٣٤٠ مورد اقدام به خودكشی در
ايلام ثبت شده است.
تعداد خود كشی در تهران، با توجه به جمعيت آن بيش از ساير
استان های كشور است اما درمقايسه آماری (با توجه به جمعيت)
شمار خودكشی درتهران برابر است با ميزان خودكشی در سيستان و
بلوچستان.
در سال ٨٠، در ايران ٣ هزار ايرانی خود را كشته اند، كه ٦٥
درصد آنها مرد و ٣٥ درصد زن بوده اند. ( اين در شرايطی است كه
طی سه سال گذشته براثر تشديد نا اميدی مردم و گسترش فقر و
سركوب آرزوهای مردم برای تحولاتی كه به اميد آن در انتخابات
رياست جمهوری سال 76 شركت كردند، اين آمار قطعا افزايش داشته
است)
در برخی از استان های كشور كه دسترسی به سلاح گرم آسان است،
موارد خودكشی با گلوله زياد تر از نقاط ديگر است. در برخی
موارد سربازانی كه دسترسی به سلاح داشتهاند خود را گلوله كشته
اند.
بر اساس تحقيقات انجام شده، بيش از ٧٥ درصد كسانی كه خود را
كشته اند،
در روز، هفته يا چند ماه پيش از مرگ كارهايی كرده و چيزهايی
گفتهاند كه حاكی از
نااميدی شديد و احتمال خودكشی آنها. |