ماجرای اعتراضات برخی از مسلمانان در نشر کاریکاتورهای حضرت محمد اگر در همه کشورهای مسلمان امری خودجوش ویا سازماندهی شده از طرف رهبران مذهبی و مفتیان وامامان بود, اما در ایران و سوریه مسئله ای کاملا دولتی وطرح ریزی شده بود . در واقع جمهوری اسلامی قصد آن داشت که با دست آویز قرار دادن کاریکاتورها به شرق و غرب بفهماند که : همچون فتوای قتل سلما ن رشدی پیش آهنگ امر تروریسم در " جهان اسلام " است، بویژه که در تلاطم بحران هسته ای جمهوری اسلامی نیاز شدیدی بدینگونه بازی‌ها دارد.
رفسنجانی در نماز جمعه گفت" احساسات یک میلیارد و ششصد میلیون مسلمان جریحه دار شد " از این تعداد مسلمان، که‌هاشمی رفسنجانی 600 هزار نفر را از طرف خودش به آن اضافه کرد، شیعیان کم و بیش در حدود صد میلیون است و نگارنده نه جزو این است و نه آن که خواسته باشد جانبداری فرقه ای کرده باشد.

اگر کشیدن کاریکاتور شخصیتهای مذهبی"‌بی‌احترامی به ادیان " و " زیر پا گذاشتن اصول انسانی و گناهی نا بخشودنی است" که فتوای قتل ترسیم کنندگان را می‌طلبد ، چگونه است که شیعیان ایران هر ساله در سالروز کشته شدن عمر، پیشوا و امام " یک میلیارد و پانصد میلیون مسلمان " غیر شیعه آنچنان جشن و پایکوبی می‌کنند که گوئی بلیط بخت آزمائی به بهشت را برنده شده اند؟

سالروز کشته شدن عمر بدست ابو لولو ( پیروز نهاوندی ) را شیعیان ایران مستمسکی قرار داده اند تا در این روز با براه انداختن تئاتری بنام عمر کشون و توهین ونفرین به عمر تحت عناوین مختلف به جنگ دیرینه هفتاد و دو ملت دامن بزنند و شیعه گری را صیقل دهند .
آدمک پوشالی ساختن، گردنبند از مدفوع الاغ درست کردن و به گردن آدمک آویختن، از پشگل گوسفند تسبیح تهیه کردن و به دست آن دادن، سپس با شعر و شعار رقصیدن و عمرعمرو هو هو کردن و آدمک را به آتش کشیدن، بسیار بطور رسمی و غیر رسمی در ایران دیده شده است و بسیاری شاهد این به اصطلاح جشن عمر کشون بوده اند. شعبده بازی مسخره ای که پس از بقدرت رسیدن جمهوری اسلامی ابعاد تازه تری بخود گرفته است. در نزد ترتیب دهنده گان و شرکت کننده گان ، فحاشی به عمر پیشوای اهل سنت هیچگونه مرز اخلاقی و انظباطی ندارد، تو گویی در این روز استفاده از رکیک ترین لغات وگسترش کینه و نفرت نسبت به اهل تسنن وبخنده در آوردن خلایق نیز خود نوعی ثواب است.

برخی روحانیون درسالروز کشته شدن عمر در مجالس روزه خوانی خانگی زنان را تشویق به تخمه شکستن و نقل و شیرینی خوردن می‌کنند و به آنها توصیه میشود در این روز به " خود"حنا ببندند.

این کینه توزی بیمارگونه در مورد پیشوای اکثریت مسلمانی که پس از پیامبر اسلام در مقام دوم اهمیت و ارج و احترام است را چگونه می‌توان توجیه کرد؟ همان عمری که حضرت محمد به او لقب فاروق داد. (تشخیص دهنده حق از باطل) .

برخی مدعی میشوند این دشنام گوئی‌ها بدلیل کینه ایست که ایرانیان از حمله اعراب به ایران به رهبری عمر در دل دارند. آیا واقعا این اشغال و ویرانگری بدست سردار اسلام آن دوران عمر ابن خطاب و یا سالها بعد از آن بدست عمر ابن سعد وقاص بوده است؟( خلاصه شده از وبلاگ چشمه)