حوادث اخیر خوزستان این فرضیه را تقویت کرده که امریکا در پی
تبدیل این منطقه به حکومتی عربی و یا حکومت فدرال درایران است!
ایجاد شبکههای رسانه ای قوی ایجاد مبانی فکری و نظری در جدایی
قسمتهایی از جنوب ایران را هدف گرفته اند.
حضور نیروهای نظامی و اِشغالگر در مورد ایران گزینه پردردسر و
هزینه برداری است، اما گزینه دوم که بر مدار تاریخ و فرهنگ
مشترک میچرخد نه عملیاتی نظامی، اما در خدمت همان نتیجه ایست
که از عملیات نظامی میخواستند بگیرند.
تغییر دیپلماتیک در رفتار عربستان و تجهیز قطر به سلاحهای
پیشرفته به عنوان قدرتهای نظامی پس از ایران، تغییر ترتیبات
امنیتی خلیج فارس و استفاده از نامهای ضد ایرانی جهت ساختن
جبهه مشترک فرهنگی در برابر فرهنگ پارسها و فشار مستقیم از
طریق شورای امنیت سازمان ملل به ایران. سناریو اینگونه در حال
تکامل است.
از بین بردن مرزهای دولت ــ ملتهای خاورمیانه و یکی کردن آن
به صورت فدرالیسم، بخشی از طرح خاورمیانه بزرگ دهکده جهانی و
جهانیسازی مدل امریکایی است.
امریکا با استفاده از نفوذ و سیستم عملکردی هم پیمان دیرینه
خود انگلستان، در بخش قومیتی و با استفاده از تشکیل
فدارسیونها، بویژه کردها و اعراب در مرزهای غربی ایران به
دنبال دو منظور است!
کشاندن جمهوری اسلامی به برخورد با تجزیه طلبی و غرق شدن در
جنگ داخلی و سپس کشاندن این برخورد به مراجع بین الملی و سپس
رسانده این دو حلقه، یعنی حلقه اتمی و حلقه سرکوب قومیتها به
شورای امنیت. بدین ترتیب به تقسیم ایران جنبه حقوقی و بین
المللی داده خواهد شد!
طرح آماده باش نظامی در خوزستان، تحت نام "آماده باش سرخ" برای
مقابله با شورشهای قومی (عرب) در خوزستان زمینه ایست که دولت
جدید برای تحقق یکی از دو هدف بالا فراهم میآورد. هدف دیگر،
یعنی مسائل اتمی و نقش دولت نظامی- امنیتی احمدی نژاد و بویژه
نقش خود وی با سخنانی که تاکنون گفته لازم به تکرار و تاکید
نیست. بدین ترتیب است که باید نگران کامل شدن دو حلقه یاد شده
در بالا، برای وصل شدن به یکدیگر باشیم.
|