حدیث بزرگی و کوچکی
نمی دانم تا چه حد به تیتر روزنامهها دقت میکنید. اگر از
دسته افراد دقیق باشید، شاید دو تیتر هفته گذشته
«شرق»
برایتان جلب توجه کرده باشد. یکی
تیتر
«تشکیل
اتحاد بزرگ برادران لاتین و ایران»
و دیگری
«موافقت
نامه بزرگ ایران و چین»
.
در این مدت سه سالی که «شرق» منتشر شده، به خاطرم نمی آید در
تیترهای
روزنامه صفت به کار برده باشیم؛ چه رسد به تیتر اول. آن هم دو
روز
پیاپی.
اما به دلایلی (!) این «اتفاق ناگهان» رخ داده است.
اما براستی،
دولت جدید چرا علاقه دارد، اقدامات ضعیف و بعضا
تمسخرآمیزش با صفاتی چون «بزرگ» تحلیل شود و حتما هم این صفات
از سوی
مطبوعات و رسانههایی نصیبش شود که وابسته به دولت شناخته نمی
شوند.
این «سر دلبران» که خوش داشته میشود در حدیث دیگران بیاید، چیست؟
فکر میکنم، سرّی وجود ندارد؛ جز کوچک و حقیر بودن اقدامات
دولت جدید.
مثلا در مورد همین دو تیتر، فکر نمی کنم یک تحلیلگر مستقل
سیاست خارجی را
بتوان پیدا کرد که سفر
«غلامعلی
حداد عادل»
به کوبا و ونزوئلا را مسأله ای مهم قلمداد کند؛چه رسد به آنکه
از
«اتحادی
بزرگ»
سخن گوید. یا در مورد قراردادی که در تیتر «شرق» ادعا شده که
با چین بسته شده و از آن بعنوان
«قرارداد
بزرگ»
یاد شده، حتی محتوای خبر «شرق» هم نشان میدهد اصلا چنین چیزی
وجود نداشته
و سفیر چین هم بصراحت همسویی کشور خود با آمریکا و اولویت
داشتن روابطش با
غرب نسبت به ایران را اعلام کرده است.
با آنکه بشدت منتقد عملکرد
«سید
محمد خاتمی»
بوده و هستم و در سالهای آخر مسؤولیتش به الحان مختلف این مطلب
را در
مطبوعات (و از جمله همین «شرق») اعلام کرده ام، اما با دیدن
چنین فضای
تبلیغاتی وارونه و بزرگنماییهای مطبوعات برای دولت بشدت کوچک
وبیبرنامه
احمدی نژاد،
مظلومیت خاتمی و حتی دولتش برایم آشکارتر میشود.
رییس دولتی که شکوهمند ترین سفرها را به کشورهای مهمی چون
فرانسه،ایتالیا و آلمان
داشت و نه تنها در وصف اهمیت اقداماتش تبلیغی نمی شد، که هربار
سفری داشت،بحرانی برایش میآفریدند و مزد زحمتش را میپرداختند.
اما جای نگرانی نیست. رسانه گرچه مهم است؛اما بزرگی نمی بخشد.
خاتمی با همه خطایای فراموش ناشدنی اش بزرگ است و بزرگ میماند
و احمدی نژاد با همه پشتوانه تبلیغاتی اش،کوچک است و کوچک میماند. |