محمد خاتمی، رئیس جمهور دوران اصلاحات، درگفتوگو با روزنامه
قطری الشرق گفت:
ذهنیت ایرانیها در قبال ارتباط با آمریکا کاملا
منفی است و آمریکاییها نیز از تحول عمیقی که در جامعه ایران
ایجاد شده عصبانی
هستند. من
کوشیدم تا طی دو دوره ریاست جمهوریام شرایط
را تغییر دهم که البته بیل کلینتون، رییسجمهور وقت آمریکا نیز
کوشید تا
واقعبینانهتر با مسائل ایران برخورد کند و مادلین آلبرایت،
وزیر امور خارجه
آمریکا، اعتراف کرد که 50 سال در قبال ایران اشتباه کردهاند؛
اما با روی کار آمدن
نئومحافظهکاران وضعیت تغییر کرد. معتقدم شما از چگونگی
دیدگاههای نئومحافظهکاران
نسبت به ایران، منطقه و جهان و حتی معادلات بین المللی مطلع
هستید.
- کار به مقابله نخواهد رسید؟
خاتمی:ما نباید بهانه به دست
آنها بدهیم. نباید چیزی بگوییم و کاری بکنیم که موجب چیرگی
بیشتر آنها بر ما شود،
اما باید بگوییم که
تکرار آنچه در سال 1953
( نقش آمریکا در ایجاد کودتا علیه محمد
مصدق، نخست وزیر وقت ایران) رخ داده است؛ ممکن نیست و شرایط
برای ایجاد
انقلابی رنگین
علیه جمهوری اسلامی ایران نیز وجود نخواهد داشت. اما آنچه
میتوانم بر آن تاکید بسیار داشته باشم این است
که جنگ علیه ایران آسان نیست؛ چرا که غوطهور شدن آمریکا در
باتلاق عراق موجب
شده تا این کشور دیگر به فکر اقدام نظامی علیه کشوری به ویژه
ایران نباشد.
ما صریحا به آنها اعلام کردیم که
گذاشتن عراق به عنوان یک طعمه در دهان اگر چه کار آسانی است،
اما
بلعیدن
آن کاری بس
دشوار است و نتیجه اقدامات آمریکاییها که به بهانه مبارزه با
تروریسم وارد عراق
شدهاند چیزی جز افزایش اقدامات تروریستی، تندرویها و شعلهور
شدن خشونتها نبوده
است. آمریکاییها اکنون میکوشند از طریق مزدورانشان و یا از
طریق
احمقان تندرو
به سوی فتنهانگیزی میان شیعیان و اهل سنت حرکت کنند. آمریکا
میلیاردها دلار در عراق هزینه میکند و هر روز جوانان بیشتری
را از دست میدهد و به
رغم اعلام جنگ مهلکی که علیه بنلادن و القاعده داشته است، اما
با اشتباهات مکرر و
سیاستهای نادرست خود موجب شوق بیشتر عدهای از جوانان برای
پیوستن به القاعده و
بنلادن میشود.
آنچه آمریکاییها اکنون در اختیار دارند اعمال فشار بیشتر
علیه ایران است؛ همان طورکه با مساله پرونده هستهیی ایران
برخورد میکنند و چه بسا
که به سوی اعمال
تحریم
علیه کشور ما حرکت کنند که این البته به ضرر ایران خواهد
بود؛ ولی معتقدم با این کار همه زیان خواهند کرد.
درحال حاضر نفت قیمت بالایی دارد و امروز هم بیش از 70 دلار
است و این امر معضلات زیادی را برای کشورهای بزرگ صنعتی ایجاد
میکند؛ مطمئنا تحمیل
هر گونه تحریمی موجب افزایش قیمت نفت خواهد شد و معلوم نیست که
کشورهای بزرگ صنعتی
با پیامدهای این امر چگونه مواجه خواهند شد. به رغم همه اینها
ما باید در
قبال
برنامههایی
که از سوی آمریکا علیه ما انجام میشود
بیدار و هوشیار
باشیم و به خصوص
باید به
وضعیت داخلی
خود و این که چگونه آن را از آسیبها مصون نگه داریم توجه
کنیم. نزدیک به
70 درصد
از قشر جامعه ما
زیر
35 سال
هستند؛ بیش از
4 میلیون
دانشآموخته دانشگاهی و
2 میلیون و 300
هزار دانشجو داریم که
60 درصد
از آنها
را
زنان
تشکیل میدهند. این موجب میشود که جامعه زندهتر و شادابتر
باشد و به
همین نسبت گرایش به علم و یادگیری هم بیشتر میشود و جامعه ما
روز به روز نوتر و
نوخواهتر میشود و ما نمیتوانیم این
حقایق
را نادیده بگیریم، سیاست و برنامههای
ما بسیار در آینده ایران نقش دارد.
وی درباره این که آیا این پایگاه علمی موجب حرکت به سوی
اصلاحات در جامعه ایران
میشود، بیان داشت:
ما خواهان پیشرفت در مسایل دینی به منظور
پاسخگویی به نیازهای واقعی جامعه هستیم و باید این سوال را
مطرح کنیم که آیا میشود
نیازهای جامعهای پویا را براساس نگرشهای سنتی به دین رفع
کرد؟ به نظر من دین امری
ثابت و انسان موجودی متغیر است؛ ما باید فهم و نگرش خود را
تغییر دهیم تا بتوانیم
همگام با تحولات زمان حرکت کنیم. حال این سوال مهم مطرح میشود
که بگوییم
چه کسی
نماینده اسلام است
و به اسم اسلام حرف میزند؟ آیا نماینده اسلام همان جناح
تندروی
رادیکالی است که از خشونت استفاده میکند و یا آن که در عین
وفاداری به متن و اصل
همگام با زمان پیش میرود و از پایگاه اسلام خواهان آزادی
استقلال و پیشرفت است،
سخنگوی اسلام است؟
« هم بعد از دوره ریاست جمهوری به
این فکر میکنم که چگونه میتوان تعریفی جامع از نوسازی و
نوآوری در جهان فکری و
عینی اسلامی ارایه و به سوالات معاصر پاسخ داد که این امر
نیازمند تلاش بسیار است.»
- میزان نفوذ امریکا درایران، تا پیش از انقلاب ایران؟
خاتمی: برای نشان دادن میزان حضور و نفوذ
آمریکا در ایران مثالی میزنم. زمانی که شاه سقوط کرد، تعداد
40 هزار مستشار نظامی
آمریکا در ایران فعالیت میکردند؛ چرا که آنها به هیچ افسر
ایرانی با هر درجهای
که بود اجازه نمیدادند که در تدابیر امنیتی و دفاعی حضور
داشته باشد و به رغم این
که ایران در آن زمان تجهیزات نظامی سنگین و پیشرفتهای در
اختیار داشت، اما افسران
ایران و فرماندهان نظامی حتی از مکان آنها و چگونگی استفاده
از آن مطلع نبودند.
بعد
از انقلاب ما در جنگی که به ایران تحمیل شده بود قرار داشتیم و
سخت نیاز به
سلاحهایی داشتیم که میدانستیم در ایران است ولی نمیدانستیم
کجاست و در جریان جنگ
بود که بطور تصادفی گاهی کشف میکردیم که فلان سلاح مهم در کجا
انبار شده است و تا
آن موقع بسیاری از آنها برای ما نا آشنا بود. هرچند که فرزندان
توانای ما در جریان
عمل نه تنها کاربرد آن سلاحها را کشف کردند بلکه در صنایع
نظامی و غیر نظامی به
پیشرفتهای بزرگی نائل شدند. این مثال برای بیان میزان نفوذ و
سیطره آمریکا بر
ایران بود. به هر حال سابقه اختلاف ایران و
آمریکا طولانی است و متاسفانه بعد از انقلاب به خصوص در دوره
حاکمیت
نومحافظهکاران نه تنها سوء تفاهمات مرتفع نشده است بلکه
شدیدتر شده است. هرچند که
من معتقدم اگر عقل و انصاف به کار گرفته شود و به خصوص
آمریکاییها از اشتباهات بزرگ
خود دست بردارند، میتوان به وضعیت بهتری اندیشید که برای همه
مفیدتر خواهد بود. |