ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

بیانیه جدید جبهه اصلاحات- شلیک تیرهوائی
مجلس خبرگان
هموار کننده راه استبداد دینی- سیاسی

 
 
 
 
 

شورای هماهنگی جبهه اصلاحات همزمان با برگزاری پانزدهمین اجلاسیه خبرگان رهبری با صدور بیانیه‌‏ای مواضع خود را در این خصوص اعلام کرد.

مجلس خبرگان رهبری بر اساس اصل یکصد و هفتم قانون اساسی مسوولیت تعیین و برگزیدن رهبر، نظارت و ارزیابی و کنترل بر سیاست‌‏ها و عملکردهای رهبری و در صورت لزوم برکناری او را بر عهده دارد.

یکی از مهمترین فسادهایی که احتمال رخداد آن وجود دارد، مسأله استبداد سیاسی به علت بسته شدن مدار چرخه قدرت و عدم امکان رقابت رقبای سیاسی و ممانعت از ورود نخبگان جدید بیانگر اعتقادات، فرهنگ، مطالبات و منافع مردم در ساخت قدرت است. استبداد سیاسی انحرافی است که تاریخ انقلابات بزرگ سیاسی در جهان، و به ویژه تاریخ اسلام، و نیز متفکرین بزرگ مسلمان نظیر ابونصر فارابی، خواجه نصیرالدین طوسی، عبدالرحمن ابن خلدون، علی ابن طباطباء، علامه طباطبایی و امام خمینی(ره) نسبت به قطعیت وقوع آن هشدار می‌‏دهند و هر انسان آزاده و مسلمان مسوولیت‌‏پذیری را به مقابله با رویش این انحراف بزرگ فرامی‌‏خوانند. شرط مصون نگهداشتن این انقلاب بزرگ و نظام سیاسی جمهوری اسلامی در برابر فسادهای سیاسی، فراهم آمدن شرایط و زمینه‌‏های پالایش مستمر آن از آلودگی سیاسی از طریق مکانیزم‌‏های نظارت و کنترل مستمر قدرت و نهادهای سیاسی و حذف فاسدان و نالایقان از قدرت و جایگزینی نخبگان و شایستگان به جای آنان و نیز عدم انسداد دایره قدرت بر روی نخبگان جدید برخاسته از متن مردم­است. این امر در نظام جمهوری اسلامی بر عهده نهادهای مختلف و در راس آنان مجلس خبرگان رهبری است و مجلس خبرگان نیز در صورتی می‌‏تواند از عهده این مسوولیت و نقش بسیار مهم برآید که مکانیزم گزینش اعضای­آن صحیح و ترکبیب نمایندگان آن از افراد توانمند، آگاه، با تقوا و متکی به اراده مردم و موکلین خویش باشند. تقویت این نهاد منوط به آن است که دارای وسیع‌‏ترین پایگاه مردمی، وجاهت عقلانی و شرعی باشد .

 در فرایند فعلی، نامزدهای نمایندگی این مجلس توسط اعضای شورای نگهبانی تعیین صلاحیت می‌‏شوند که خود منصوب رهبری به مدت شش سال هستند، که این نامزدها، در صورت برگزیده شدن، مسوولیت نظارت و ارزیابی صلاحیت و عملکردهای همان رهبری را بر عهده خواهند داشت. طبیعی است که این چرخه مسدود و زمینه‌‏ساز انحرافات اساسی سیاسی خواهد بود. این چرخه مسدود زمینه‌‏ساز پیدایش الیگارشی قدرت فاقد پایگاه مردمی و وجاهت عقلانی است. برخورداری از پایگاه مردمی منوط به آن است که فرایند تعیین صلاحیت نامزدهای ­انتخاباتی به گونه‌‏ای باشد که همه شایستگان نمایندگی این نهاد بتوانند از طریق ساز و کارهای مصون از دخالت هیأت حاکمه، خود را در معرض گزینش و انتخاب مردم قرار دهند و در یک رقابت عادلانه و مشارکت حداکثری توسط مردم برگزیده شوند. اما فرایند فعلی این گمان و باور و نیز امکان را ایجاد می‌‏نماید که شورای نگهبان صلاحیت افرادی را تایید نماید که موید وضع موجود و فاقد توانایی ارائه نظریات جدید و نظارت، ارزیابی و نقادی جدی هستند. لذا از تمامی نیروهای سیاسی متعهد و وفادار به اصول اساسی اسلام، انقلاب و امام خمینی (ره) و در رأس آنان از رهبری، مراجع عظام، نمایندگان فعلی مجلس خبرگان رهبری­، روحانیت روشن­بین، شخصیت‌‏های ذی‌‏نفوذ سیاسی، اساتید دانشگاه‌‏ها، جنبش‌‏های دانشجویی­ و تشکل‌‏های ­سیاسی و اجتماعی می‌‏خواهیم نسبت به تصحیح این فرایند حساسیت لازم را نشان دهند و از موضع خیرخواهی و ممانعت از خطر وقوع انحرافات و بازگشت به نظام‌‏های فاسد گذشته اقدامات لازم را انجام دهند، به صورتی که تعیین صلاحیت نامزدهای انتخاباتی خارج از مکانیزم شورای نگهبان انجام گیرد.

 دومین شرط ایجاد مجلس خبرگان قدرتمند، عقلانی و دارای حقانیت و مقبولیت ترکیب نمایندگان این مجلس است. این نهاد باید دارای ترکیبی جامع و تبلور حاکمیت­خبرگان بر آمده از همه اقشار اجتماعی به تناسب نیاز این نهاد در انجام مسوولیت خود به نحو مطلوب باشد. مسوولیت این نهاد تشخیص مواد مندرج در اصل یک‌‏صدو نهم قانون اساسی در فرد یا افرادی معین با نظارت و ارزیابی مستمر برای ­احراز تداوم این ویژگی‌‏ها در رهبر منتخب است. طبق این اصل شرایط و صفات رهبر عبارتند از : 1- صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه 2- عدالت و تقوای لازم برای رهبری­امت اسلام 3- بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری.اندک توجهی به مفاد این اصل نشان می‌‏دهد که فقط تشخیص صلاحیت افتاء منحصرا"در حوزه تخصص دارندگان تحصیلات عالی حوزوی است ولی تشخیص سایر موارد مستلزم آگاهی و بصیرت در زمینه‌‏های سیاسی، اجتماعی، مدیریتی و روانشناختی است که از طریق تحصیلات در حوزه­های مختلف­ علوم انسانی، اجتماعی یا سوابق تجربی ــ مدیریتی حاصل می‌‏شود که غیر حوزویان مسوول و متعهد نیز می‌‏توانند از عهده آن­ برآیند. لذا در اینجا یک بار دیگر تقاضای اصلی خود را اعلام میکنیم که به نظر ما زمان آن فرارسیده است که نمایندگان محترم مجلس خبرگان، آیین­نامه­ را به نحوی اصلاح نمایند که بر اساس آن ترکیب مجلس از تخصیص به تخصص خاص به ترکیبی جامع مرکب از مجتهدین، حقوقدانان، متخصصین رشته‌‏های مدیریت، جامعه‌‏شناسی، اقتصاد، روابط بین‌‏الملل و علوم سیاسی و... و نیز مدیران ارشد و طراز اول با تجربه در ربع قرن حیات سیاسی - مدیریتی جمهوری اسلامی تبدیل شود و بانوان حائز شرایط نیز بتوانند به عنوان کاندیدا و نماینده در این مجلس شرکت نمایند.

مسأله دیگری که مبین توانایی و کار آمدی مجلس خبرگان خواهد شد، موضوع مقبولیت و مشروعیت سیاسی این نهاد، است. این نهاد که دارای حق تعیین رهبری و نظارت و ارزیابی او است باید در نزد قاطبه مردم دارای مقبولیت باشد. مقبولیت این مجلس علاوه بر فرایند گزینش و ترکیب اعضاء آن، به میزان آراء مکتسبه نمایندگان آن نیز بستگی دارد. اقتدار و مشروعیت این مجلس به میزان مشارکت رای‌‏دهنگان در انتخابات و آراء به دست آمده برای کاندیداهای منتخب در یک انتخابات رقابتی، عادلانه و قانونی بستگی دارد. بنابراین در خصوص این مسأله دو شرط اساسی وجود دارد.
اولاً ؛ امکان رقابتی بودن انتخابات وجود داشته باشد، بدین معنی که چند برابر نماینده‌‏های مورد نیاز از هر منطقه، کاندیدا با گرایش‌‏های فکری مختلف در عرصه رقابت حضور داشته باشند، تا مردم بتوانند از بین آنان برگزینند. ثانیاً حد نصاب قابل قبولی برای انتخاب شدن منظور شود. باید مشخص شود که حضور چند درصدی مردم پای صندوق‌‏های رای، انتخابات را مشروع می‌‏سازد. متاسفانه بر اساس ضوابط موجود اگر حتی کمتر از 5% دارندگان حق رای نیز در انتخابات شرکت نمایند، انتخابات صحیح است.در پایان اعلام می‌‏داریم که نگرانی ما بیش از آنکه مربوط به وضعیت کنونی باشد، در خصوص آینده است. در اینجا از نمایندگان فعلی مجلس خبرگان، که مسوولیت قانونگذاری در این زمینه را دارند، به جٌد می‌‏خواهیم که به عنوان باقیات صالحات و برای سرافرازی نزد مردم ­و رستگاری در آخرت به سهم خود در اصلاح امور و فرایند مذکور بکوشن
د.