ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  سخنرانی تحلیلی- خبری شکوری راد
بلند پروازی‌های سیاسی
تحکیم وحدت را به زمین زد
 
 
 
 

 

شکوری‌راد، عضو سابق دفتر تحکیم وحدت و عضو کنونی رهبری جبهه مشارکت درباره موقعیت و شرایطی که دفتر تحکیم وحدت در آن قرار گرفته، طی یک سخنرانی گفت:

به نظر من دفتر تحکیم وحدتی وجود ندارد. در حقیقت تنها یک مجموعه این نام را حمل می‌کند. دفتر تحکیم وحدت مورد نظر من مجموعه‌ای از سال 58 تا 77 است که به آن افتخار می‌کنم.

در دهه 60، با انقلاب فرهنگی، جنگ، برکناری اولین رییس‌جمهور، یک دست شدن طرفداران اندیشه‌ای امام(ره)آغاز شد و پایان یافتن این دوره مقارن شد با پایان جنگ، آغاز دوران بازسازی و رحلت حضرت امام(ره) و حاکمیت یک دست جناح راست در کشور. در آن زمان هرچند که شهرهای کوچک دانشگاه نداشتند، اما دانشجویان دارای آینده‌ی روشنی بودند و دغدغه معاش نداشتند.

به لحاظ اجتماعی در دهه‌ 60 دانشجو بودن مقارن بود با عزت در جامعه، به خصوص در دانشجویان مسلمان، اسطوره دانشجویان پیرو خط امام به قدری قوی بود که این افراد به شدت در میان مردم محبوب بودند. به لحاظ سیاسی نیز پس از انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه‌ها عده‌ی کمی از دانشجویان در دانشگاه حضور داشتند و انقلاب فرهنگی ر اپیگیری می‌کردند. عده‌ای دیگر به نهادهای انقلاب رفته و عده‌ای هم که با انقلاب سازگاری نداشتند به دنبال کار خود رفتند. در این دوره دانشگاه فعالی که حرکت دانشجویی در آن وجود داشته باشد نداشتیم. دانشجویان در مراکز مختلف فعالیت می‌کردند؛ دانشجویان سیاسی چپ به مراکز مربوط به خود رفته و برخی دانشجویان مسلمان به حوزه‌ها رفتند و دروس حوزوی خواندند، اما اتفاق مهمی که در این دوره افتاد ورود سازمان مجاهدین خلق به فاز نظامی و برکناری بنی صدر بود که این دو اتفاق همزمان شدند و در نتیجه فضای کشور رادیکال شد. به همراه این سازمان که فعالیت‌های زیرزمینی خود را آغاز کرده بود سایر گروه‌های سیاسی چپ هم زیرزمینی شدند و عده‌ای نیز - مانند چریک‌های فدایی خلق- در این فضا برای تبری از مبارزه مسلحانه از جمهوری اسلامی دفاع می‌کردند.

با بازگشایی دانشگاه‌ها دو بحث مطرح شد؛ یکی پاکسازی دانشگاه از دانشجویانی که وابسته به گروه‌های سیاسی معاند بودند و دیگری گزینش در کنکور برای جلوگیری از ورود دانشجویان معاند به دانشگاه‌ها. لذا در سال 61 با بازگشایی دانشگاه‌ها، فضای دانشگاه به لحاظ سیاسی یکدست شد؛ فعالیت‌های سیاسی به کنار رفت و در این فضا تنها انجمن‌های اسلامی بودند که به همراه نهاد جدیدی تحت عنوان جهاد دانشگاهی فعالیت می‌کردند.

انجمن‌های اسلامی شامل دانشجویان مسلمان و به لحاظ فکری تابع اندیشه حضرت امام(ره) بودند. این انجمن‌ها پایگاه اجتماعی بسیار قویی داشتند اما فعالیت سیاسی نمی‌کردند. اولین رقابت سیاسی دانشجویان با ورود آن‌ها به عرصه‌ی انتخابات شکل گرفت و در انتخابات مجلس دوم دانشجویان برای جامعه‌ی روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی رقیب شدند.

دانشجویان خط امامی پس از تسخیر لانه‌جاسوسی و بازگشایی دانشگاه‌ها به سپاه، بسیج، کمیته‌های انقلاب و برخی دستگاه‌های دولتی رفتند. هنوز مفهوم چپ و راست در جامعه شکل نگرفته بود. دانشجویانی که در انتخابات شرکت کردند گرایش مختصری به چپ داشتند. چون جامعه فضای یکدست سیاسی داشت در آن انتخابات دانشجویان توفیق پیروزی پیدا نکردند، اما فضا برای فعالیت سیاسی بازتر شد. البته نارحتی‌هایی هم به وجود آمد.

سال 67 و با آغاز به کار مجلس سوم دانشجویان عملا در جایگاه رهبری سیاسی اندیشه چپ قرار گرفتند، این با جنگ و برآورده کردن نیازهای این مقطع از سوی دولت هم‌زمان بود. تا این سال دانشجویان حامی نخست‌وزیر تلقی می‌شدند و نخست وزیر نیز از ان‌ها حمایت می‌کرد. در سال‌هایی که وارد فاز انتخاباتی مجلس سوم می‌شدیم، دفتر تحکیم وحدت، خانه‌ کارگر و انجمن اسلامی معلمان برای معرفی کاندیدا برای این مجلس اقدام کردند که خانه‌ی کارگر در ائتلاف با دانشجویان، ائتلافی تحت عنوان محرومین و مستضعفین شکل داده و برای اعلام نام کاندیدا یشان به مجلس سوم آماده شدند.

این دانشجویان ادعای رهبری جنبش چپ را داشتند که موجب شد جریان دانشجویی در سال 70 تا 72 تاوان آن را پس دهد؛ سعی کردند نقش یک حزب سیاسی را ایفا کنند اما چون نتوانستند ضربه خوردند.

گروهی به آزادی بیش از عدالت پایبند بودند. این گروه تحت عنوان راست مدرن برنامه‌های آقای‌هاشمی را پیش بردند که در دوره‌ آن‌ها فاصله طبقاتی رشد کرد. گروهی هم بودند که هیچ کدام - نه آزادی و نه عدالت - را قبول نداشتند و شامل راست سنتی می‌شدند. گروهی نیز هم به آزادی و هم به عدالت معتقد بودند و به عنوان گروه چپ شناخته می‌شدند.

دانشجویان ارتباط نزدیکی با آیت‌الله منتظری داشتند، تا جایی که در سال 67 مطرح شد که شورای نمایندگان آیت‌الله منتظری در دانشگاه یک نفر دانشجو را به عضویت می‌پذیرد؛ لذا دانشجویان نمایندگان خود را معرفی کردند، اما این موضوع با مخالفت آیت‌الله گیلانی، آیت‌الله محفوظی و آیت‌الله جنتی روبرو شد و همان موقع عدم حمایت آیت‌الله منتظری از دانشجویان و سنگ روی یخ شدن دفتر تحکیم وحدت مساله ایجاد کرد.

در آن زمان انتخابات آزاد دانشجویی وجود نداشت و در انتخابات‌ نوعا دانشجویان چپ برنده می‌شدند، البته برخی از انجمن‌های اسلامی مانند انجمن اسلامی دانشگاه علم و صنعت راست بودند و از همان ابتدا ساز مخالف زدند و در تسخیر لانه جاسوسی شرکت نکردند و در برهه‌ای دفتر تحکیم وحدت را با چالش‌های زیادی روبرو کردند. پس از انتخابات سال 62 عقبه تفکر چپ در دفتر تحکیم وحدت آشکار شد. با تشکیل انجمن اسلامی دانشجویی توسط طبرزدی، جامعه اسلامی دانشجویان - که غیررسمی بودند - نیز تشکیل شد و در سال 69 - 70 شورای عالی انقلاب فرهنگی آن‌ها را به رسمیت شناخت.

دفتر تحکیم وحدت از ادعای رهبری سیاسی آسیب دید و هم‌چنین جریان دانشجویی نتوانست همپای فعالیت جامعه پیش برود.

از انتخابات مجلس چهارم دفتر تحکیم وحدت دچار تعارضات درونی شد که با ارائه لیست 30 نفره و عدم موافقت شورای نگهبان به دلیل تصویب نظارت استصوابی ناگزیر به تحریم انتخابات شدند.

پس از دوم خرداد دوباره به ادعای رهبری سیاسی بازگشتیم که انتقاد من به دفتر تحکیم وحدت این بود که اشتباهات گذشته (ادعای رهبری سیاسی) خود را تکرار نکند. دانشجویانی که در دوم خرداد 76 به اوج رسیدند باز با پای خود به جایگاه خود بازنگشته و زمین خوردند.

در قضیه کوی دانشگاه مشاور وزیر بهداشت بودم و تمام تلاش خود را کردم حتی در اولین فرصت در کوی حاضر شدم اما متاسفانه به دلیل اشتباهاتی که بر کوی دانشگاه متردد شد و گروه‌های خودسر محکوم نشدند کاری از پیش نرفت. به قول آقای خاتمی کوی دانشگاه تاوان پیگیری قتل‌های زنجیره‌یی بود.

معتقدم دوم خرداد نو شدن انقلاب اسلامی بود. متاسفانه در آن زمان دفتر تحکیم وحدت گیج شد و با دید بلند نگاه نکرد، شعار عبور از خاتمی و اصلاح قانون اساسی بدترین شعارهایی بود که از دفتر تحکیم وحدت شنیده شد، معتقدم اگر دفتر تحکیم وحدت در جایگاه خود و چارچوب خود قرار بگیرد بهتر است. دفتر تحکیم وحدت امروز شورای صنفی - سیاسی شده است. من این دفتر تحکیم وحدت را به رسمیت نمی‌شناسم.

بدترین کاری که دفتر تحکیم وحدت کرد معرفی کاندیدا برای انتخابات میان دوره‌ای بود. دفتر تحکیم وحدت خود را فدای کسی کرد که می‌خواست کاندیدا شود که کاندیدای خاص او رد صلاحیت و به اعتراضات 11 اسفند کشیده شد، درست در شرایطی که اصلاحات به نرمی پیش می‌رفت.