کنفرانس سالانه و جهانی داووس، که امسال وزرای خارجه امریکا و
انگلستان نیز در آن نه تنها شرکت، بلکه سخنرانی کردند، مهم تر
از اجلاس روز گذشته لندن و اجلاس چند روز آینده شورای حکام
اتمی بود. در واقع، آنجا که باید تصمیم نهائی در باره نوع
رفتار با ایران گرفته میشد، همین کنفرانس بود. کنفرانسی با
شرکت بزرگترین تجار و سرمایه داران جهانی که هر سال با هم
دیدار میکنند تا روند اقتصادی – سیاسی سالی را که گذشته بررسی
و روند سیاسی- اقتصادی سال آینده را تدوین کنند. کارگزاران
اقتصادی آنها، برجسته ترین اقتصاد دانان جهان اند که در موسسات
مختلف مستقر در کشورهای بزرگ سرمایه داری جهان کار میکنند. آن
هسته مرکزی که در کنفرانس داووس حضور مییابد( جدا از میهمانان
و کارگزاران سیاسی – اقتصادی که در همه جلسات این سران شرکت
ندارند) درواقع رهبران فراماسونی جهان اند و لژهای اعظم در
کشورهای مختلف زیر نظرآنهاست. آنها نخست وزیر میآورند و رئیس
جمهور میبرند، با کودتا در فلان نقطه موافقت میکنند و حتی
هزینه آن را تقبل میکنند و یا با گسترش یا خاتمه فلان جنگ
داخلی با یکدیگر به تفاهم میرسند. همه این تصمیمات آنها
برمحور منافع جهانی و هدایت و رهبری بورسهای بزرگ جهانی است.
درواقع، آنها رهبران اصلی جهان اند و این یا آن رئیس جمهور و
وزیر خارجه دراین و یا آن کشور بزرگ اروپائی و یا امریکا، در
حد کارگزاران آنها هستند.
با این شناخت است که باید کنفرانس امسال داووس، که درابتدای
سال 2006 تشکیل شد و ایران در دستور آن قرار داشت، کنفرانس و
همایش اصلی برای تصمیم قطعی در باره ایران دانست. سخنرانی جک
استرا در همین کنفرانس را در شماره دیروز منتشر کردیم و هنوز
در صفحه اول پیک نت قابل دسترسی است. سخنرانی وزیرخارجه امریکا
در این کنفرانس را نیز امروز و با عنوان "کنفرانس سرنوشت
ایران" در شماره امروز منتشر کرده ایم. این دو سخنرانی در
حقیقت جهت گیری اصلی رویدادهای آینده ایران را نشان میدهد. |