|
مایک وتینی –
دورم فوریه 2006
دولت بوش
درکمتراز24 ساعت، به دو پیروزی درزمینه داخلی وخارجی دست یافت.
درزمینه داخلی " سام الیتو" نامزد اولترا دست راستی بوش برای
احراز پست دادگاه عالی -علیرغم مخالفت برخی ازسناتورهای
دمکرات- توانست ازسنای آمریکا رای اعتماد بگیرد. این نا باوری
با یک ناباوری دیگر درعرصه بین المللی کامل شد.
دولت بوش موفق شد
تا همیاری روسیه و چین را برای ارجاع پرونده ایران به شورای
امنیت سازمان ملل بدست آورد. این موفقیت درحالی بدست آمد که
البرادعی گفته است که " ما هیچ نشانه ای (قطعی)از وجود برنامه
سلاح هسته ای در ایران بدست نیاورده ایم. " نتیجه تسلیم شدن
روسیه وچین به آمریکا موجب شد تا ایران تلاش گویش را برای
ارائه مذاکره ودیالوگ که می‌توانست اوضاع حساس فعلی را آرام
کند، متوقف نماید.علی لاریجانی دبیرشورایعالی امنیت ملی
درمصاحبه با تلویزیون دولتی ایران گفت: " ما هرنوع ارجاع یا
گزارش ایران به شورای امنیت را پایان دیپلماسی تلقی خواهیم
کرد."
پیروزی دولت بوش
درمورد ایران، درحقیقت پایان مذاکرات دیپلماتیک و هموار کردن
راه برای جنگ بشمارمی رود. حالا باید منتظربود تا
جان بولتون، نماینده آمریکا
درسازمان ملل، درمقابل شورای امنیت حاضرشود و با ارائه ادعای "
عدم همکاری" که بسرعت ازسوی رسانه‌های گروهی آمریکا منتشر
می‌شود، افکارعمومی دنیا را برای عملیات نظامی یکجانبه آماده
کند.
دولت آمریکا امید
چندانی برای بدست آوردن رای کافی به منظورتحریم ایران ندارد.
ارجاع پرونده ایران به شورای
امنیت، پوششی
است برای بدست آوردن مشروعیت بین
المللی برای عدم مخالفت با حمله به ایران.
حال باید
منتظربود و دید که واشنگتن چه طرح
جنگی ای را می‌خواهد دنبال کند، چرا که بنظرمی رسد جنگ اجتناب
ناپذیرخواهد بود.
آنها که درحمله
تیم بوش- چینی- رامسفلد به ایران شک دارند
) مانند
حمه این تیم به عراق (
به اهمیت استراتژی خاورمیانه
ای دولت بوش واقف نیستند.
بوش قصد ندارد
ایران را اشغال کند. هدف وی
نابودی سایتهای اصلی،بی‌ثبات کردن رژیم واشغال
خوزستان است که 90 درصد نفت ایران درآن قراردارد.
درنهایت هدف واشنگتن سرنگونی رژیم وجایگزین کردن آن با رژیمی
طرفدارآمریکاست.
طرح جنگ
توجه دولت بوش به
استانی کوچک درجنوب غربی ایران معطوف است که کمترآمریکائی اسم
آنرا شنیده است. خوزستان جبهه بعدی مبارزه با ترور وسکوی پرش
برای جنگ به منظوربه دست آوردن منابع جهانی خواهد بود. اگردولت
بوش )
به بهانه نابودی برنامه سلاحهای هسته ای ایران(
وارد این منطقه شود و ثروت نفتی ایران را تحت کنترل قراردهد،
رویای انحصاری کردن نفت خاورمیانه
را به واقعیت مبدل خواهد کرد.
البته این رویا
تازگی ندارد، چرا که هدف ازبراه انداختن جنگ علیه ایران توسط
عراق درسال 1980، دستیابی به این رویا ازسوی صدام حسین بود.
صدام درآن تاریخ دردست آمریکائی‌ها بود، به همین دلیل بنظرمی
رسد که برای راه اندازی جنگ، چراغ سبزدولت ریگان را بدست آورد.
بسیاری از مقامات عالیرتبه دولت ریگان دردولت بوش
نیزحضوردارند، افرادی مثل رامسفلد وچینی.
خورستان 90 درصد
نفت ایران را تامین می‌کند. کنترل این منطقه نفتی، کشورهای
وابسته به نفت مثل چین، ژاپن وهند را وادارمی کند تا همچنان
وابسته به دلار بمانند.
حمله به
خوزستان
ازلتان گروسمن،
درمقاله ای تحت عنوان " خوزستان، جبهه نخست درجنگ علیه ایران؟"
منتشره دردیلی استارچاپ بیروت پیش بینی کرده است که " نخستین
قدم درحمله نظامی، اشغال استان نفت خیزخوزستان خواهد بود، تا
از این طریق با محافظت و مراقبت از تنگه حساس هرمز، ضمن قطع
نفت برای ارتش ایران، آنها را وادارنماید تا ازذخایرمحدودشان
استفاده کنند."
این استراتژی
گرفتن مهره خوزستان
نام دارد و ما می‌توانیم منتظرباشیم بخش‌هایی ازاین طرح بدنبال
بمباران هوایی تاسیسات نظامی و سایتهای موشکی ایران به اجرا
درآیند. اگرایران دست به مقابله به مثل بزند، آنوقت آمریکا و
اسرائیل بهانه کافی خواهند داشت تا با سلاحهای مینی اتمی
مخفیگاه‌های زیرزمینی را هدف قراردهند. درحقیقت پنتاگون ممکن
است تمایل به این داشته باشد تا سلاحهای هسته ای اش را برای
استفاده آتی مورد آزمایش قرار دهد وتعداد پرسنل نظامی اش را
درسطحی پائین نگاه دارد تا مجبورنشود اعزام به جبهه را اجباری
اعلام نماید.
ایران قدم به قدم
برای جنگ آماده می‌شود و این درحالی است که امریکا تصمیم برای
باصطلاح محافظت از منابع نفتی ایران را یک دهه پیش گرفته است.
این تصمیم دراسناد مربوط به سیاست خارجی آمریکا و درارتباط با
پروژه قرن تازه آمریکا درج شده است. به این ترتیب، دولت بوش یک
قدم کوچک تا دستیابی به رویایش برای کنترل با ارزش ترین ذخیره
نفتی دنیا فاصله دارد، قدمی به اندازه یک استان کوچک، آنها
حاضر نخواهند بود این فرصت را ازدست بدهند. |
