ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  محمدرضا باهنر
اصولگرایان برای جنگ آماده شوند!
این جنگ ارزانی اصولگرایان
مردم ایران صلح را می‌خواهند
 
 
 
 

 

تاج زاده- قطعنامه اخیر شورای حکام آژانس در مورد گزارش پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل دارای پیامدهای گسترده وتاثیرگذار علیه ایران بوده و از جهات عدیده قابل تامل و عبرت آموز است. در این باره نکاتی را به استحضار می‌رساند:

1- از ابتدای طرح این پرونده تاکنون، اصلاح‌طلبان با ارسال چند نامه به مقام‌های عالی، مذاکرات با مسئولان، صدور بیانیه‌ها، انجام مصاحبه و برپایی سخنرانی و پرسش و پاسخ تلاش زیادی کردند تا ضمن دفاع از حقوق ملت، راه دیپلماسی و گفت‌وگو مسدود نگردد و این پرونده به شورای امنیت ارسال نشود. شکست دیپلماسی اقتدارگراها در این زمینه نشانگر بی‌توجهی به این هشدارهای دلسوزانه است.

2- آقای خاتمی و همکارانش با ارزیابی واقع بینانه از شرایط، راه رسیدن ایران به دانش و صنایع هسته‌ای و نیروگاه‌های اتمی را در اعتمادسازی جهانی و جلوگیری از اجماع قدرت‌های بزرگ علیه ایران و ایجاد ارتباط با افکارعمومی اروپا و آمریکا، در همراهی با افکار عمومی ایرانیان و مسلمانان می‌دانستند. تعلیق داوطلبانه بخشی از فعالیت‌های هسته‌ای ایران یعنی غنی‌سازی اورانیوم، هزینه کوتاه مدتی بود که جمهوری اسلامی برای آن سیاست می‌پرداخت. این روند در دوره حکومت یکدست تغییر کرد و حاصل کار تا به اینجا، گزارش پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت است.
3- اگر ارزیابی صحیح از سیاست‌های چند ماه گذشته و عملکرد مسئولان این پرونده صورت نگیرد، این خطر وجود دارد که فکر و برنامه‌ای که کشور را به این نقطه رسانده است، میهن و مردم را درگیر چالش‌های سخت‌تر و پرهزینه‌تر کند که نتیجه آن در بهترین حالت باخت طرفین است. ایرانیان فرصت‌های طلایی رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی را از دست می‌دهند و غربیان نیز متحمل زیان‌هایی خواهند شد که قابل پیش‌‌بینی نیست. پس نقد عملکرد اقتدارگراها در سیاست خارجی در این شرایط نباید به منظور مچ‌گیری یا تضعیف روحیه آنان یا حتی اثبات فکر و برنامه مناسب‌تر خاتمی در عرصه جهانی باشد، بلکه هدف، تغییر و اصلاح این مشی شکست‌خورده است.

4- فهرست کشورهایی که به قطعنامه پیشنهادی اروپا رای مثبت دادند، عدم شناخت‌گردانندگان این پرونده را از روابط بین‌الملل و جایگاه کشورها در نظام بین‌المللی نشان می‌دهد. علاوه بر آمریکا و اروپا، روسیه، چین، هند، ژاپن،‌ کره جنوبی و تعدادی از اعضای غیرمتعهدها از قبیل غنا، یمن، اکوادور علیه جمهوری اسلامی رای دادند. همین مساله به تنهایی میزان ناکامی دیپلماسی جدید را ثابت می‌کند.

5- صدور قطعنامه شدید اللحن ایران در اجلاس مهرماه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، محکومیت سخنان آقای احمدی نژاد در شورای امنیت سازمان ملل و سرانجام گزارش پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت پس از آنکه تمام کشورهای بزرگ جهان علیه ایران به توافق رسیدند، کارنامه دیپلماتیک اقتدارگراها در مدت شش ماهی است که از مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید می‌گذرد. قطعنامه مهر ماه هشدار مهمی به حکومت یکپارچه بود که به آن بی‌توجهی شد. به محکومیت‌ شورای امنیت نیز درباره سخنانی از قبیل ضرورت محو اسرائیل از نقشه جهان، که حتی حماس نیز آن را مطرح نمی‌کند، بی‌‌اعتنایی شد. چنانچه امروز نیز به ابعاد قطعنامه اخیر توجه نکنیم به نقطه‌ای می‌رسیم که آقای باهنر هفته گذشته در اراک ترسیم کرده است. "اصولگرایان باید برای جنگ آماده شوند."

6- اظهارات متناقض اقتدارگراها درباره گزارش پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت بیانگر آن است که حکومت یکپارچه آن چنان که در ظاهر نشان می‌دهد یکدست نیست و نه تنها نمی‌داند چه می‌خواهد و خط قرمزش کجاست، بلکه علائم متناقض ارسال می‌کند و همین مساله آنان را در برابر قدرت‌های بزرگ آسیب‌پذیر می‌کند. زیرا آنان متوجه نمی‌شوند که تا کجا می‌توانند با جمهوری اسلامی همکاری کنند. به چند نمونه از اظهارات اقتدارگراها در 24 ساعت گذشته توجه کنید:
"
عدم اجماع 35 عضو شورای حکام درباره گزارش پرونده ایران به شورای امنیت، نشانگر پیروزی دیپلماسی جمهوری اسلامی است."

"گزارش یا ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت یعنی "پایان دیپلماسی" و "تیر خلاص به گفت‌وگو"."

"به جای مذاکره با روسیه و چین، با آمریکا مذاکره کنیم. روسیه از آمریکا بدتر است."
"
آمریکا برای حمله نظامی نیاز به مجوز شورای امنیت دارد و بعید است کشورهایی همچون روسیه و چین با این مورد موافقت کنند."

"بعد از جنگ ویتنام و لطمه جبران ناپذیری که به حیثیت و پرستیژ آمریکا وارد شد، این کشور جنگی را شروع نمی‌کند مگر از برد آن اطمینان داشته باشد. به خصوص اگر طرف مقابل کشوری همچون ایران اسلامی و انقلابی باشد که بارها موجب بی‌آبرویی آمریکا شده است."

"آمریکا برای تحریم ایران علاوه بر راضی کردن متحدان خود، باید چین و روسیه را هم راضی کند، امری که سخت و پرهزینه خواهد بود."

"شکست اجماع افتضاحی برای بانیان قطعنامه بود."

"قطعنامه اخیر منعکس کننده نگرانی برخی کشورهای معدود علیه ایران است."

"ما آماده مذاکره هستیم و امکان بررسی طرح روسیه یا هر طرح مشابه دیگری وجود دارد."
"
باید اروپا را در ردیف آمریکا قرار دهیم و ضمن تحریم آنها حجم بیشتر مبادلات اقتصادی خود را به کشورهای شرقی سوق دهیم."

"ضرورت خروج از NPT" در کنار "اینکه بهترین اقدام پافشاری بر جایگاه آژانس و معاهده است و اینکه هیچ گونه دلالتی بر انحراف ایران از پرونده صورت نگرفته است."

7- شنیدم مسئولان این پرونده به جای تصحیح برنامه و عملکرد خود، در تلاشند رسانه‌ها را از بحث درباره "ناکامی دیپلماسی اقتدارگراها" و نیز "پیامدهای خطرناک تصمیمات احتمالی شورای امنیت سازمان ملل" بازدارند. خوشبختانه پذیرفته‌اند، هنوز راه مذاکره و دیپلماسی بسته نیست.

8- بارها گفته‌ام این پرونده "ملی" است زیرا علاوه بر منافع ملی، امنیت ملی و عمومی کشور و تا حدودی منطقه به آن وابسته است. به همین دلیل هیچ فردی در هیچ سطحی حق ندارد براساس ذهنیات یا منافع خود به تنهایی درباره آن تصمیم بگیرد و تبعات آن را ملت ایران تحمل کند. این پرونده ملی است پس همه ملت حق دارد و باید درباره ابعاد و جزئیات آن آگاه شود تا بتواند درست و مناسب تصمیم بگیرد. بنابراین لازم است صداوسیما، رسانه‌ها و ... با دعوت از صاحب‌نظران موافق و مخالف دیپلماسی اقتدارگراها در این زمینه ابعاد این مساله را به بحث بگذارند و فضایی فراهم کنند تا مردم بدانند چه مخاطراتی میهن را تهدید می‌کند، چه راه کارهایی پیش رو است و فرصت‌ها کدام است. در آن صورت از تصمیمات عاقلانه حکومت، ولواینکه در حال حاضر یکپارچه در اختیار اقتدارگراهاست، حمایت خواهند کرد. در غیر این صورت تلاش‌های تبلیغاتی برای اینکه "توی دل مردم خالی نشود" راه به جایی نخواهد بود و حداکثر در حد یک مسکن موقت و کوتاه مدت موثر خواهد بود.

9- مهمترین گام, پرهیز از اتخاذ تصمیمات احساسی یا ماجرا جویانه پس از قطعنامه اخیر وبازگشت به سیاست‌های دولت اصلاحات است تا کشور با بحران جدی مواجه نشود.در شش ماه گذشته بسیاری از فرصت‌ها از دست رفت. نباید اجازه داد فرصت اندک پیش رو از کف برود ونتیجه اقدام‌های نسنجیده، تحریم اقتصادی ایران یا بدتر از آن، چالش نظامی باشد. هنوز می‌توان کارهایی در جهت مهار این بحران انجام داد که پس از گزارش احیانا منفی آژانس به شورای امنیت ممکن نخواهد بود.