عده ای از نمایندگان کارگران ایران در یک میز گرد، به بررسی
دلائل سقوط صنایع داخلی پرداختند. آنها، از جمله دلائل تعطیلی
صنایع داخلی را در عوامل زیر اعلام داشتند:
سوء مدیریتها , کمبود نقدینگی و مواد اولیه , عدم فروش
محصولات , وارداتبیرویه و ...
این نوع گفتگوها بارها در سالهای اخیر برگزار شده و اخبار آن
نیز انتشار یافته است اما هیچ گوش شنوائی برای شنیدن این
واقعیات در حاکمیت وجود ندارد و هر گاه که کارگران نا امید از
گفتن و ناشنیده ماندن دست به اعتراض و اعتصاب میزنند با سرکوب
روبرو میشوند، که آخرین نمونه آن یورش جنایتکارانه به کارگران
و رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی تهران است.
درهمین میزگرد گفته شد:
ظرف چند سال گذشته
صدها واحد بزرگ صنعتی فلج شده و خوابیده است. برای نمونه در
همدان
89 واحد بزرگ و کوچک تولیدی
این استان
به دلیل بدهی به بانکها , از ادامه فعالیت بازمانده اند و
اموال این واحدها توسط سیستم بانکی در مرحله توقیف است .
مدیران قادر نیستند وامهای سنگین با بهرههای
سنگین
را پرداخت کنند و به نا چار تعطیلی واحد
تولیدی
و بیکاری
کارگران
در دستور قرار میگیرد.
وقتی
دولت حمایت نمی کند
, سیستم بانکی پولش را میخواهد , فروش نیست و دهها سازمان و
نهاد طلبکار مدیریت میشوند، این مدیر چه باید
بکند؟
در همین میزگرد عوارض روانی- اجتماعی تعطیلی واحدهای تولیدی و
آنچه در خانوادههای بیکاران میگذرد بررسی شد. از جمله گفته
شد:
بعد از تعطیلی شرکت "سامیکوه صنعت" همدان , یکی
از
کارگران
خود را حلق آویز
کرد
و سه
کارگر دیگر نیز
سکته کردند.
برخی بیکار شدگان و اخراج شدگان برای تامین زندگی خود و
خانواده خویش تن به
خلاف قانون
میدهند و حتی بزهکار میشوند.
آیا دولتمردان و مسئولان
به این مسایل
هم
توجه دارند؟
|