بوش درتدارک کسب مجوز از شورای امنیت

informationclearinghouse

بمباران و اشغال خوزستان

نقشه کاخ سفید برای ایران

Mike Whitney

ارجاع ایران به شورای امنیت، تنها یک پیروزی برای بوش نبود، بلکه پایان راه حل دیپلماتیک و گشایش دروازه های راه حل نظامی در برخورد با ایران بود.

ما بزودی شاهد حضور جان بلتون نماینده امریکا در سازمان ملل متحد درشورای امنیت با طرح عدم تبعیت ایران از قوانین جامعه بین الملل خواهیم بود. او در این طرح خواهد کوشید جهان را برای ضرورت یک حمله همه جانبه نظامی به ایران آماده کند. کاخ سفید نه تنها راه حل دیپلماتیک را پایان یافته تلقی می کند، بلکه معتقد است تحریم اقتصادی ایران نیز جهان را به آن اهدافی که مورد نظر است نمی رساند و نباید بدان امید داشت. به میان کشیدن پای شورای امنیت سازمان ملل متحد در این ماجرا صرفا یک پوشش حیله گرانه است. کاخ سفید از این طریق می خواهد اعتراضات و مخالفت های افکار عمومی نسبت به حمله نظامی به ایران را زیر این پوشش پنهان کند.

حال که حمله به ایران قطعی به نظر می رسد باید دید کاخ سفید می خواهد این حمله را چگونه پیش ببرد و ایران روی چه چیز سرمایه گذاری کرده است.

ایران فکر می کند گروه رامسلفد درعراق به اندازه کافی درگیر و برای حمله به ایران امکانات کافی ندارد. آنها توجهی به جزییات استراژی دولت بوش درمورد خاورمیانه ندارند.

اما بر خلاف تصور ایران، بوش قصد اشغال ایران را ندارد. او تنها هدفش ازبین بردن تاسیسات مهم ایران ازجمله تاسیسات اتمی ایران و ناپایدارکردن رژیم کنونی ایران و اشغال سرزمین طلائی و نزدیک به عراق " خوزستان " است که 90 درصد نفت ایران را درخورد جای داده است.

درنهایت هدف امریکا تغییر رژیم  ایران و جانشین کردن دوستان و کارگزاران خود در منطقه است. دوستانی که می توانند پلیس مردم خود بوده و بعنوان نماینده دولت مردم ایران نیز شناخته شوند.

 البته این برنامه دراز مدت و چشم انداز آینده امریکا برای ایران است. فعلا بوش نقشه کوتاه کردن دست حکومت از نفت خوزستان را دارد. او می خواهد بورس نفتی ایران را که در ماه مارچ قرار است راه اندازی شود راه نیفتاده متلاشی کند. پیش از آنکه واحد پولی نفت ایران از دلار به یورو تبدیل شود.

دلار ضامن بدهی ملی امریکاست که هم اکنون بیش از 8 بیلیون دلار و کسری بیش از 600 بیلیون دلار درسال است. تنها قدرتی که دلار را شناور نگه می دارد نفت است. یعنی تجارت نفت با پشتوانه سبز. تا زمانی که دلار و نفت با هم در آمیزش هستند سیاست برتری جهانی امریکا برقرار است.

بدین ترتیب است که بوش قصد اشغال خوزستان، ایالتی که برای مردم امریکا نا آشناست اما برای کاخ سفید و کمپانی های نفتی کاملا آشنا را دارد. کاخ سفید خوزستان را خط مقدم مبارزه  با کانون تروریسم جهانی خواهد کرد. کنترل این منطقه یعنی اینکه بوش مونوپول نفت خاورمیانه  را به چنگ خواهد آورد.

کنترل بخش بزرگی از ذخائر جهان برای کشورهای وابسته به نفت نظیر چین، ژاپن و هندوستان بدان معنی است که این کشورها به ذخیره ارزی خود با پشتوانه سبز(دلار) خلاف ارزش ناپایدار و واقعی این واحد پولی ادامه بدهند. دراینصورت دولت امریکا می تواند بدون هیچ نگرانی، علیرغم بدهی و کسری موازنه اش ادامه حیات داده و از اقتصاد شکوفا سخن بگوید.

درحقیقت، امریکا در تدارک تحقق این رویای شیرین است که هزینه تمام جنگ افزار های امریکا- از پایگاه گوانتامانا تا افزارهای پیشرفته جنگی ابرامس تانک- توسط کشورهایی که مجبور به داشتن ذخیره دلاربرای خرید نفت موردنیاز خود هستند تامین شود. این سیستم چنان غیراخلاقی است که حتی ارتباطی به مامبو و جامبوهای اقتصاد آزاد و سرمایه داری هم ندارد. این " دلار سالاری" است که مونوپول تجارت نفت را می خواهد.

حال دوباره بازگردیم به حمله نظامی به ایران و اشغال خوزستان که در چارچوب همین "دلارسالاری" است.

در مقالات اخیراز "گورس من" (1) با عنوان "خوزستان درخط مقدم حمله به ایران" او پیش بینی کرده است که بعد از برقراری امنیت، نیروهای اشغالگر با محروم ساختن نیروی نظامی ایران از سوخت، آنان را مجبور به استفاده از منابع محدود خود خواهند کرد. این استراتژی "مانورخوزستان" نام دارد، که همراه بمباران پایگاههای نظامی ایران خواهد بود. درحقیقت پنتاگون بسیار دقیق برای آزمایش سلاح های اتمی علیه باصطلاح دشمنان آینده را تدارک دیده است. امریکا با بکار بردن همین سلاح ها دیگر نیازی به قانون سربازی اجباری و افزودن بر شمار سربازان ارتش خود نخواهد داشت. 

1- "زولتن گروس من" پروفسور جغرافیا  در  دانشگاه وزیزکنسیس و ارگانیزاسیون صلح پایدار است. او مطالعات گسترده ای درمورد امریکائیان بومی ( سرخپوستان ) امریکا دارد. اشاره نویسنده مقاله، به یکی از نوشته های اخیر وی در باره اشغال خوزستان درجریان تهاجم نظامی امریکا به ایران است.