نامه مسيح علينژاد به محمود احمدينژاد
آقای احمدی نژاد
انتخاب 30 میلیون ایرانی
نیستید
اما رئیس جمهور70 ایرانی
هستید!
جناب
آقاي محمود احمدينژاد
رييسجمهوري
اسلامي ايران!
با
سلام و احترام
اعتراف
ميكنم نخستين بار است كه دوست دارم نام شما
را
به عنوان رييسجمهور خطاب كنم، چون اكنون واقفم كه فقط بار
سنگين
اجراي
قانون اساسي و سوگندي كه براي اجراي كامل آن خوردهايد، كافي
است
تا
كوه هم از زير بار چنين مسؤوليتي شانه خالي كند، توش و توان و
تحمل
برايتان
آرزومندم.
جناب
آقاي رييسجمهور!
چه
اهميتي دارد كه
مانند
بسياري از دوستان روزنامهنگارم در ايام انتخابات در مقابل
عكسهاي
شما بيتفاوت شانه بالا انداختم و پس از انتخاب شما نيز
سخت
گريستم
و گريستيم. مهم اين است كه مسلمانيد و بايد در دولت
به
نام شما با دوستان مروت و با دشمنان مدارا شود.
سخن
دراز نكنم كه
ميترسم
درازاي سخنم موجب ابطال رسالتم گردد و مرگ دختر جواني را به
نظاره
بنشينم كه شرح حالش بر آنم داشت تا قلم گيرم و با توكل بر خدا
به
شما
نامهاي بنويسم كه "حركت كردن بهتر از ماندن است".
جناب
رييسجمهور!
مجبورم
تا
از شخصي ياد كنم كه شايد باري از دوش روزنامهنگاران برنداشت
اما در
تاريخ
خواهد ماند كه" سنگ صبور اين جماعت بود"، خاتمي را ميگويم كه
شما
اكنون
برجايش تكيه زدهايد با قدرت بيشتر و امكانات افزونتر.
انتخاب
من
در سوم تير شما نبوديد اما ترديد ندارم كه براي دختر
بيگناهي
كه از بدحادثه
روزنامهنگار شده- و من مطمئن هستم كه اگر دينار
و
درمي داشت، هيچگاه دست به اين خطر خطير نميزد تا كوس
رسوايياش عالم
و
آدم را بردارد- كاري بكنيد.
جناب
احمدينژاد!
الهام
افروتن را
نميشناسم
اما ترديد ندارم كه نه از سياست سر درميآورد، نه قانون
مطبوعات
ميداند و نه درك درستي از پذيرش مسؤوليت در رسانه داشت كه
اگر
چنين
بود، به راحتي پشتش خالي نميشد تا به عنوان مديرمسؤول پاسخگو
باشد
و
مسؤول روزنامه....،.
ميدانم
21
ساله است، از سوم بهمن در زندان به
سر
ميبرد. به اتهام انتشار طنزي كه تاريخ ورود بيماري ايدز در
ايران را
سال
1357
اعلام كرده بود. اين مقاله پيش از اين بر روي سايت هاي
اينترنتي
انتشار
يافته بود و دست اندركاران نشريه "تمدن هرمزگان" به اشتباه
مطلب را
در
صفحه بهداشت شماره58 نشريه صفحه بندي كرده بودند.
كار
روزنامهنگاري
و رسانهاي طاقتفرساست و شايد طاقت افروتن در مسيري كه
ما
هرروز لمسش ميكنيم، طاق شده و فرسوده گشته كه مرتكب چنين
اشتباهي شده
است،
اشتباهي كه ميدانم قابل توجيه نيست، نه براي او و نه براي
مديرمسؤولي
كه اين گونه مواقع بايد با جسارت مسؤوليت اشتباه رخ داده را
برعهده
بگيرد و پوزش بطلبد.
الهام
افروتن، از جنس مرفهين بيدرد نيست،
از
دار و دسته كوخنشيناني است كه تار مويشان بر كاخنشينان
برتري دارد
و
اينك متهم به توهين به شخصيتي
.او
جوان است ، با هزاران آرزو، آرزوهايي كه جنسشان را حتما در
سفرتان
به اين استان ديده و لمس كردهايد.
آقاي
احمدينژاد!
از شما به عنوان مسؤول اجراي قانون اساسي بخواهم، تلاش
كنيد
بر خطاي الهام افروتن هم به ديده اغماض نگريسته شود تا مبادا
تنها
نظارهگر
غريبنوازي شما باشيم و خود سالها بر اين خانه غريب افتاده
باشيم.
آقاي
رييسجمهور!
من
فقط به مادر پيرش ميانديشم كه چه
كشيده
و ميكشد، وقتي سايه پدر هم بالاي سر آن خانواده نباشد. صداي
من،
فرياد
دادخواهي اوست و اكنون چشم انتظار اقدام از سوي شما كه مهرورزي
را
آيين
گفتوگو قرار دادهايد.
اينك
كه خيليها كمر همت بستهاند تا
چهرهاي
خشن از مسلمانان نشان دهند، نگذاريم كه "ابليس پيروز مست سور
عزاي
ما را به سفره نشيند."
اين
روزها خبرهاي خوبي از الهام افروتن
نميرسد،
و حتي خبر خودكشي او را نيز كسي تكذيب نميكند، الهام افروتن
فرزند
همين نظام است و چشم انتظار مهرورزي، حتي اگر مستحق اين
مهرورزي
نباشد.
مسيح
علينژاد
.تاریخ:۲۹/۱۱/۸۴
|