ماده
يازده قانون در باره «موقعيت اضطراری» كه اخيرا در فرانسه به
اجرا گذاشته
شده است، حكم ميكند كه مسئولين میتوانند « به هر اقدامی كه در
جهت تضمين
كنترل مطبوعات باشد، دست بزنند». البته اين امرضروری نيست چون
دست
اندركاران برنامههای خبری دو شبكه تلويزيونی مهم فرانسه ، كه
هر شب حدود
چهارده ميليون بيننده دارند ، میدانند چگونه عمل
كنند.....فشار همزمان
تحولات تكنيكی و سودآوری مالی، اين نوع خبرنگاری را، بيش از
پيش، از
محتوای پرخاشگر آن تهی كرده است.
لود ديلان شهردار شهر « كليشی سو بوا» كه
صحنه شروع درگيریهای حومه شهرهای بزرگ فرانسه بود، با تعجبی
صادقانه
اظهار میكند كه « وقتی در يك شهر دو خيابان آتش گرفته تنها
همان دو
خيابان را نشان میدهند و نه بقيه شهر را كه در كمال آرامش به
سر میبرد.
شايد تنها يك كيلومتر از سی و هفت كيلومتر در حال سوختن است.
اما، فقط اين
را نشان میدهند. بسياری از اهالی شهر كليشی، صبح روز بعد، از
طريق راديو
تلويزيون از اتفاقات شب گذشته مطلع شدند» (1). موضوع مورد توجه
رسانههای خبری، قطاری نيست كه به موقع به مقصد میرسد؛ اين
اولين قانونی است كه در
مدارس خبرنگاری آموخته میشود. حومه شهرها، تنها وقتی كه آتش
میگيرند،
مطرح میشوند. آيا خبرنگاران فرانسوی با انتقاد از پوشش خبری
مضحك و
جنجالی تلويزيونهای خارجی كه از « جنگ داخلی» در فرانسه خبر
میدادند،
متوجه نشدند كه اين امر دامنگير آنها هم میشود؟
دوشنبه ۵ سپتامبر ۲۰۰۵ دو خبرنگار، يكی از كانال دو وديگری از
كانال ۳ در گزارش خبری خود، تصاوير آژانسهای بين
المللی را تفسير میكنند. اين تصاوير، كارن، زنی از اهالی نيو
اورلئان را
نشان میدهد كه بعد از حادثه كاترينا به خانه اش آمده و دنبال
خواهرش
«
ژوديت » میگردد. با اينكه هر دو خبرنگار، توضيحات بانك تصوير
را در
اختيار دارند كه بنا برآن، خواهر كارن، به گفته يك همسايه ( كه
اين خبر در
كانال يك هم پخش شد) شنا كنان از معركه فرار كرده است ، اما هر
دو
خبرنگار، برای بينندگان توضيح میدهند كه فريادهای كارن كه از
پشت در به
گوش میرسد (كه توسط فيلمبردار سوئدی فيلمبرداری شده) به اين
علت است كه
جسد خواهرش را كشف كرده است؛ كه اين كاملا ساختگی است . يك بار
ديگر،
رسانهها، به علت ميلی كه برای جلب توجه بينندگان دارند، خبری
جعلی را پخش میكنند. اما برای « لور آن بيرو» خبرنگار كانال ۳
« مسئله اين نيست كه
خواهر كارن زنده باشد يا مرده ، بلكه مهم به وجود آوردن بهترين
قصه برای تلويزيون است »(۱).
كمی پيشتر، آتش اين نوع بازی، پر و بال
گوينده كانال دو، « داويد پوژاداس» را سوزانده بود. وقتی كه در
۳ فوريه
۲۰۰۴
از برنامه « اخبار ساعت هشت »، به طورمستقيم، اعلام كرد: « آلن
ژوپه،
صحنه سياست را ترك میكند...» بدون اينكه چند دقيقه صبر كند تا
خود آلن
ژوپه كه همزمان، مهمان اخبار كانال رقيب بود ، خلاف آن را به «
پاتريك
پواور دارور» كه با او مصاحبه میكرد، اعلام كند. به دنبال اين
«اشتباه»،
داويد پوژاداس، به مدت دو هفته به «تعطيلات» رفت و «اليويه
مازرول» رئيس
خبر كانال دو از سمت خود استعفا داد. پنج ماه بعد، گوينده
مزبور دوباره به
عنوان مسئول خبر ساعت هشت ابقا شد وبرنامه سياسی « مازرول» به
مدت يكسال
تمديد گرديد.
در فرانسه، اين چشم پوشیها سابقه دارد:
مصاحبه دروغی- واقعی با فيدل كاسترو در تاريخ ۱۶ دسامبر ۱۹۹۱
هرگز موجب
تنبيه پاتريك پواور دارور( مجری اخبار ساعت هشت و مسئول بخش
خبر) نشد.
همانطور كه در ماجرای معروف به « ماجرای الگر»، «مارك تلن»
يعنی كارل زرو،
مجری برنامه « روزنامه خبری حقيقی» در كانال پلوس نيز با اينكه
بابت
اظهاراتی كه دومينيك بوديس، رئيس شورای تصوير و صدا را مورد
اتهام قرار میداد، پول پرداخت كرده بود، با مسئلهای مواجه
نشد. اظهاراتی كه بعدا معلوم
شد، شهادتهای دروغينی بوده است؛ و وقتی كه برنامه مورد تهديد
واقع شد، او
از «اليويه بزانسنو» و « ژوزه بووه» ( اولی از رهبران يكی از
احزاب چپ گرا
ودومی از رهبران كنفدراسيون دهقانی و آلترموندياليست .م.) كمك
خواست تا او
را مورد حمايت قرار دهند ؛ « ژوزه بووه» هم از« شيوه خاص اخبار
گويی » وی ستايش به عمل آورد (۲).
اخبار تلويزيونی، قبل از هر چيز میبايستی بالاترين تعداد
بيننده را جذب كند. حال اين از چه طريقی ميسر میشود، هيچ
اهميتی ندارد. مديران اخبار، ديگر خود را در« پروژه اقتصادی
موسساتی كه آنها را به كار میگيرند، سهيم میدانند.« اتين
موژوت»، مدير
كل
TF1(كانال
خصوصی يك) اين را قبول دارد او میگويد:« خرجی كه بخش خبری
برای ما دارد هزينهای است كه ما بايد بپردازيم تا بتوانيم
تلويزيونی برای همگان بسازيم و موقعيت طراز اول را حفظ كنيم .
اگر ما مثل كانال ۶
(M6)
زمان اخبار را به ده دقيقه تقليل میداديم، به نفع كانال ۲
میشد. اگر در
بخش خبری از همه بالاترنباشيم، نمی توانيم در موقعيت طراز اول
قرار داشته
باشيم(۴). از سوی ديگر، خانم «آرلت شابو» رئيس كنونی بخش اخبار
در كانال
۲،
ابقای گوينده معروف خود را با عبارات زير توجيه كرد : « در نظر
سنجی كيفیای كه در ميان بينندگان به عمل آورديم، به اين نتيجه
رسيديم كه
پوژاداس همچنان تصوير محبوب خود را حفظ كرده است».
خانم دومينيك پراداليه، عضو سنديكای ملی خبرنگاران فرانس ۲،
اظهار تاسف میكند كه : « چيزی كه آنها را جلب میكند
، خبر نيست، تصوير است». يكی از همكاران او در كانال ۳، معتقد
است كه حتی میشود « خبری جعلی را اعلام كرد به شرطی كه مثل
ديگران و در همان شكل و
ابعاد عرضه شود». تحول نقش تصوير در ساختن گزارش خبری، در اين
يكسان سازی سهيم است: اريك لوماسون، خبرنگار سابق كانال ۲
ميگويد:« در حال حاضر
بسياری از مشاغل مثل حرفه صدابرداری در حال از بين رفتن است .
در گذشته،
تدوين گران ، اغلب ازتدوين گران سينما بودند و كار تدوين عبارت
از به
تصوير در آوردن يك ماجرا بود. امروز كوچكترين تخصص كاری وجود
ندارد. چرا؟
چون نيازی به آن وجود ندارد : كار تدوين گزارشها، اغلب به وصل
كردن
تصاوير تكان دهندهای كه در فواصل آنها مصاحبه قرار گرفته،
خلاصه شده
است.. تصوير در همه جا حضور دارد. از اواخر سالهای ۹۰، عموميت
يافتن
تدوين مجازی، موجب شد كه جوان بيست سالهای كه هيچ سواد و
فرهنگ تصويری نداشت، بتواند از اين ابزار استفاده كند. كار
تلويزيونی ديگر به شيوه
كانال
LCI
و يا ايستگاه راديويی « فرانس انفو» * انجام ميشود؛ هدف وموضوع
تصوير، جلب توجه و جذب بيننده است ونه اطلاع رسانی به او.
هنگاميكه صحنههای خشونت آميز خسته كننده میشوند از تصاوير
آرامش بخش استفاده میشود ،
مثلا گزارشی در همدردی با شهروندان « خوب » كه در را ه راست
قدم گذاشته و
گاه حتی يك شركت نيز تاسيس كرده اند.
فضای ترس
دربرنامههای اخبار، تعداد سوژههايی كه
به آنها
« off»
میگويند افزايش پيدا كرده است؛ يعنی مجری اخبار، تصاويری را
كه مدت زمان آنها از چند ثانيه تجاوز نمی كند، مستقيما تفسير
مینمايد
، در اين رابطه، يكی از خبرنگاران كانال ۲ میگويد:
گزارشهايمان را در
خلا میسازيم. برای اخبار ساعت هشت، «پوژاداس»، حدود هيجده تا
بيست و سه
« off»
پخش میكند؛ من خبرنگار گزارشگری هستم كه سوژه
« off»
توليد میكند!!
در راهروهای مراكز خبری، به اين میگويند « ترفند ضد كانال
عوض كردن
بينندگان » و نتيجه عبارت است از هر چه سريعتر عمل كردن، و
القا و بازی احساس فوريت و اضطرار .. به قول يكی از مخاطبين ما
در كانال دو: « در عرض
ده سال، مدت زمان پايهای يك گزارش خبری از يك دقيقه و نيم به
يك دقيقه
رسيده است».
در چنين فضايی كه به علت الزامات زمانی،
به شدت فشرده شده است، خبرنگاری كه واكنش منفی خود را نسبت به
اين طرز كار
ابراز كند، و يا بخواهد با فاصله با آن برخورد كند، توسط روسا
كنار گذاشته میشود. خانم پاراداليه يادآوری میكند : « جمله
محبوب آنها اين است، تو میخواهی سوژه را از بين ببری،
میخواهی برنامه اخبار را خراب كنی». تعداد
بسياری از خبرنگاران كانال دو، كه نخواستند نامشان فاش شود،
فضای « ترس»
حاكم را افشا میكنند. در مقابل مسئولانی كه تنها دغدغه شان «
قابليت
واكنش سريع» است، اصول و موازين اخلاقی حرفهای وزنه سنگينی
نيستند.
تصوير، سازمان دهی اجتماعی اش را نيز تحميل میكند. يك خبرنگار
گزارشگر
TF1
میگويد: « اگر خبرنگاری بلد باشد چطور خود را بفروشد، مورد
قبول قرار میگيرد ؛ اگر خوش تيپ باشد بهتر است. در اينجا نيز
استدلال اقتصادی است،
چنانكه موريس اليواری، فرستاده ويژه
TF1
در رم تحليل میكند : « بخش خصوصی آگاه است كه تنها شيوهای كه
توسط آن تلويزيونی برای عموم، بتواند رشد
كند، حفظ هويتی قوی و ايجاد رابطهای مستقيم با بينندگان است.
برای افزايش
وفاداری بينندگان، نبايد كمترين تغييری در چهرههای آشنايی كه
نماد و معرف
آن كانال تلويزيونی هستند بوجود آورد». و اين چهرهها اغلب نه
عرب تبار و
نه آفريقايی نسب و دربيشتر موارد بچه بورژوا هستند تا از طبقه
كارگر.
از آنجا كه دغدغه كانالهای تلويزيونی،
به دست آوردن بيشترين تعداد بيننده است، لذا تلاشهای خود را
بر روی اتفاقات و وقايعی متمركز میكنند كه مورد اتفاق نظر
وموجب اتحاد میشوند.
از اين رو، از مد روز دنباله روی میكنند و يا بر موج تمايلات
روز سوار میشوند؛ موضوعاتی مثل كسوف، اقتصاد جديد... و بعد كه
نوبت به مسئله « نا
امنی» میرسد. تنها در سال ۲۰۰۲، كه سال انتخابات رياست جمهوری
بود،
TF1
حدود نود گزارش در اين باره پخش كرد. و از آن پس، ناامنی
رانندگی در جادهها، كه در ضمن يكی از « طرحهای بزرگ» رييس
جمهور ژاك شيراك بود، به يكی از محبوب ترين موضوعات تبديل شده
است (رئيس خبر
TF1
ربرت نامياس، از طرف
دولت، به رياست كميسيون رسمی انتخاب شد تا راجع به اين موضوع
گزارشی تهيه
كند) مرز ميان گزارش خبری و حقنه كردن با تكرار، بسيار ظريف
است. به جز
مسئله سونامی، مرگ پاپ، كانديدا شدن پاريس برای مسابقات
المپيك، موضوعی كه
بسيار مورد توجه عموم است، هواشناسی است. در طی يك هفته
آزمايشی، در ماه
فوريه۲۰۰۳ اخبار
TF1
بيست و هشت دقيقه و بيست ثانيه را به اين موضوع
اختصاص داد يعنی بيشتر از مقدمات و تداركات جنگ در عراق (بيست
و سه دقيقه
و ده ثانيه) و بدون صحبت از بقيه اخبار بين المللی كه تنها پنج
دقيقه و
پنجاه و نه ثانيه صرف آن شد و اين عليرغم هوای بسيار معمولی
برای فصل بود؛
زيرا سازمان « هواشناسی » وضعيت را معمولی با برف وباران اعلام
كرده
بود.(۵)
شعار مسلط تلويزيونها : نزديكی با مردم
است. آلن شايو، گزارشگر بين المللی
TF1
اين را خوب تجربه كرده است: « وقتی به عنوان خبرنگاراعزامی در
برلن بودم، واقعه حسابهای مالی غير قانونی حزب
دمكرات مسيحي(CDU)
پيش آمد و درحاليكه تلويزيونهای اسپانيولی و سوئيسی سخت تلاش
میكردند تا خبری در اين باره به دست بياورند، مسئولين پاريسی
من
را برای تهيه خبری از جشن آبجو خوری به مونيخ فرستادند و اين
امر به دوران
آغاز سير صعودی برنامه خبری « ساعت يك بعد از ظهر» برمی گردد
كه از اوائل
سالهای نود، بر حول مسئله « نزديكی» با مردم متمركز شده بود .
لذا، غير
از موارد چشمگير و تماشايی، اخبار خارجی، محو میشوند؛ تهيه و
چگونه ساختن
گزارشهای خارجی، بيش از پيش مشكل میشود زيرا بينندگان آشنايی
كمتری نسبت
به اين موضوعات دارند و خبرنگاران نيز برای توضيح موقعيت از
وقت چندانی برخوردار نيستند (۶). در حال حاضر، از چهار دفتر
خبری
TF1
در خارج، كه آلن
شايو برای يكی از آنها كار میكرد، سه دفتر تعطيل شده اند.
مهمترين كانال
تلويزيونی فرانسه فقط پنج خبرنگار دائمی را در خارج از مرزهای
كشور حفظ
كرده است: اورشليم، لندن، واشنگتن، مسكو و رم . در حاليكه
كانالهای دولتی آلمانی بيست وبیبی سی ورلد، سی و هشت
خبرنگار ثابت در خارج دارد.
خبرنگاری از كانال سه میگويد : تمايل
مسلط در برخورد با موضوعات خبری، برخورد روانشناسانه با آن
است. كانال يك،
در اين هنر استاد است. از مجموع ۲۵۰ خبرنگاری كه دارای كارت
خبرنگاری هستند، گروه تهيه خبر ازهشتاد تا هشتاد وپنج نفر
تشكيل میشود. اما اگر
مرخصیها و تعطيلات مختلف را به حساب بياوريم در واقع پنجاه و
پنج نفر از
آنها در روز در پاريس موجود و آماده تفسير پنجاه گزارشی هستند
كه در دو
بخش خبری روز پخش میشود؛ يكی از آنها باتاسف میگويد: « ما در
همه سطوح
با مسئله كاهش خبرنگار مواجهيم و اين امر مسئله عدم فاصله ما
با موضوعات و
تخصصی نكردن آن را توضيح میدهد. نتيجه اينكه هيچ كس نمی تواند
يك موضوع
واحد را دنبال كند.
خبرنگار ديگری نقل میكند كه: «هرچقدر
وسايل و ابزار سريع تر كار كردن را در اختيار داشته باشيم به
همان اندازه
هم ما با سرعت كار میكنيم. اولين گروه خبری كه از تلفن همراه
استفاده
كرد،
TF1
بود. تماسها در اتوموبيل صورت میگيرند و وقتی كه همه ابزاز و
وسايل به محل فرستاده شد تازه میفهميم كه موضوع چندان هم جالب
نيست».
تحقيق قبل از تهيه گزارش الويت ندارد؛ مسئولين ترجيح میدهند
كه با
استفاده از دفترهای خبری شهرستانها توسط خبرنگارهای
قراردادی
TF1
فرانسهای « خيالی » را « پوشش خبری» بدهند :« در شهرستانها
میبايد خود
را با نظر از پيش ساخته شده مسئولين در مركز، تنظيم كرد، مثلا
تصورات
خيالی آنها برای پيدا كردن آخرين كارگر متخصص نقاشیهای مذهبی.
بايد به
آنها بگويی كه اين فكر خيالی است، اما نبايد سريع اين را گفت.
بايدگفت:
باشد، ببينم،.. تا ده دقيقه ديگر زنگ میزنم...... در مورد
بعضی از
موضوعات، آنها حتی به رقابت بين دفترهای مختلف شهرستانها دامن
میزنند؛
بايد بلد باشی خودت را بفروشی».
«اخبارساعت
يك»
TF1
برای تحكيم رابطه اش
با بينندگان، به مسئولان سياسی اعتنايی ندارد. خبرنگاری توضيح
میدهد كه
:«
دستور روشن است، در گزارشها نبايد نماينده و يا وزير را نشان
داد.
مثلا هنگام بسته شدن ژاندارمری در يكی از روستاها، روسای من
میخواستند تا
از طريق مصاحبه خيابانی، بيشترواكنش مردم را نشان دهم، و نه
عكس العمل
شهردار شهر را».
در كانال دو، خانم «شابو»( رئيس كنونی بخش اخبار) اين منطق را
به شيوه
خودش توضيح میدهد: «تماشاگران، در روز، زندگیهای سختی دارند
نبايد شب به
آنها چيزهای پيچيده و كسل كننده عرضه كرد».
مسئوليت خبرنگار، ديگر تهيه و ساختن خبر
نيست، بلكه شكل دادن به خبری است كه خوب فروش میرود.« فرناندو
ملورد»،
مسئول سنديكای
CGT
فرانس ۳ در اين باره چنين میگويد: « تعداد موضوعاتی كه
توسط ما انتخاب نمی شوند، روز به روز افزايش میيابند.. مثلا
وقتی حراج
شروع میشود ما در مورد اهميت اين موضوع بحث نمی كنيم؛ چون
تلويزيونهای ديگر در باره حراج گزارش نشان میدهند، ما هم
بايد از آن حرف بزنيم.
استقبال مردم از ما، هميشه خيلی گرم نيست. سالها ست كه
اتوموبيلهای تلويزيونهای دولتی ديگر نشان و علامتی ندارند؛
زيرا مانع از اين میشوند
كه مورد حمله ويا سنگ باران قرار گيرند».
در گذشته، اختلافات، طی جلسه شورای خبر
نگاران بروز میكرد و روسای هر بخش، از كار گزارشی كه در «محل»
انجام میشد دفاع میكردند، ولی امروز قدرت كاملا در حول
برنامه خبری (ساعت يك و
ساعت هشت) متمركز شده و در انحصار چند رئيس هيئت تحريريه و
بعضی از گويندههای اخبار قرار گرفته است. «پاتريك پواور
دارور»( مجری اخبار ساعت هشت و
مسئول بخش خبر) میگويد: اينجا واقعا، رئيس، من هستم و اين
تصميمی است كه
هجده سال پيش وقتی من دوباره در كانال يك شروع بكار كردم گرفته
شد؛ به اين
علت كه اين امر به من اجازه میدهد كه تصميمات هماهنگ و سريع
بگيرم (۷)
.
يكی از قديمیهای كانال دو، به شيوه خود، اين امر را تاييد
میكند: روسای سرويس، ديگر نيروی پيشنهاد دهنده نيستند، اخبار
و اطلاعات به جای اينكه از
«محل
وقوع آن» حركت كند، در جهت عكس آن میرود. اين پديده در
كانالهای مهم تلويزيون، شدت گرفته و خبرنگارها زير فرمان
روسايشان كاملا غرق شده
اند. اين ديكتاتوری، خواست مسئولين را، به ويژه برای بهترتنظيم
كردن توالی و ارتباط گزارشات با يكديگر، برای آهنگ دادن و زنده
تر كردن برنامهها،
تامين میكند.
بنا برگفته خانم «شابو» مشغله فكری يك
مدير هيئت تحريريه، برنامه اخبار در كليت آن است؛ برای اينكه
مردم، يك
برنامه خبری را از اول تا آخر نگاه كنند، بايد بخشهای كوچك را
حفظ كرد.
نمی توان در يك برنامه، چهار موضوع اقتصادی را پشت سر هم قرار
داد.
حالت تعليق را بايد
حفظ كرد
از آنجاييكه تعداد بسياری از گزارشات در
آخرين لحظه تصميم گيری میشوند و توسط گروههای مختلف انجام
میگيرند، عدم
تعادل بين « برنامه خبری» و « كار گزارشگری در محل» از بين
رفتنی نيست. يك
خبرنگار قراردادی میگويد: برای يك موضوع، گاهی میتواند تا
پنج
فيلمبرداری مختلف و سه گروه كاری متفاوت يعنی نه نفر در روز،
انجام پذيرد.
اين امكان هست كه مثلا برای يك مصاحبه بايد دويست كيلومتر سفر
كرد كه به
آن « گزارش تكميلی» میگويند. معمولا خبرنگاری كه زود تر از
بقيه به مركز
باز میگردد است كه تفسير بر گزارش را تهيه میكند . اين
«تايلوری»(زنجيرهای كردن توليد.م.) كردن حرفه، به يك نوع محو
شدن مسئوليتها در ساختن
گزارش منتهی میشود كه تبلورش را در تعداد امضای خبرنگاران
مختلف در زير
يك گزارش واحد، میبينيم. به اين ترتيب، در يك برنامه خبری،
«مارتين
ژاكمن» خبرنگار گزارشگر
(TF1)
در يك برنامه هم راجع به گروگانهای
«
بسلان» (روسيه) تفسيرمی نويسد و هم گزارشی در باره خبرنگاران
فرانسوی گروگان گرفته شده در عراق عرضه میكند.(۸)
«تنها
منطق رقابت بين كانالهای مختلف
تلويزيون است كه سلسله مراتب خبرها را تعيين میكند».
خبرنگاری از كانال
۳
میگويد: « مسئولين ما رابطه واقعی با زندگی را از دست داده
اند،
مسئوليت كاری آنها وحشتناك است و در هرلحظه زير فشار هستند.
امروز چيزی كه
برای يك رئيس هيئت تحريريه مقدم است، ايفای نقش مديريت
میباشد. بعضی از
دستور العملهای آنها باعث دور شدن از ماموريتهائی است كه
سنتا بر عهده
اين حرفه میباشد.
خبرنگاری از كانال يك معترض میگويد:
ازگزارشگری كه به طور مستقيم تفسير میكند، خواسته میشود كه
حتی اگر چيزی وجود نداشته باشد، حالت تعليق و هيجانی را حفظ
كند، «اريك لوماسون» میگويد : مدت زمان كلی اخبار «ساعت هشت»
مدام افزايش میيابد و اين در واقع
برای بدست آوردن بينندگان بيشتر است؛ بنابراين نبايد زودتر از
كانال رقيب،
برنامه اخبار را تمام كرد.و به اين سبب، نوعی طرز كار جديد،
برای چگونه و
درچه زمان به پايان رساندن برنامه اخبار،به وجود آمده است(۹).
وقتيكه میبايد تماشاچی را«جذب» كرد،
كانالهای تلويزيونی كاری به هزينه آن ندارند : برای كانال۲
خرج اجاره خط
ماهوارهای در يكماه اول «پوشش خبری» واقعه سونامی به دويست
هزار يورو
رسيد. نتيجه اينكه، مسئولين به استدلالهای حسابگرانه عادت
كرده اند.
«تيری
توليه» مسئول سرويس تحقيق و گزارش كانال۲ میگويد : وقتی تعداد
بينندگان كاهش میيابد، درآمد حاصل از
تبليغات نيز پايين میآيد و
بنابراين ابزاری كه در اختيار داريم محدود میشود.
«دومينيك
لوگلو» مسئول برنامه ورزشی
«استاديوم
دو» میگويد:زمانی كه من كارم را شروع كردم، هنوز خبرنگاری
برای خبرنگاری رسم بود ، اما با خصوصی سازی
« TF1»
همه چيز تغيير كرد . امروز
خود من هم توسط معيارهای اندازه گيری تعداد بيننده، مشروط عمل
میكنم.
ما، بعد از هر برنامه ای، با دستيابی به نتايج رفتارهای لحظه
به لحظه
بينندگان، میتوانيم ببينيم مثلا به محض اينكه مخاطبی مورد
پسند نيست
تعداد بيننده كاهش میيابد . نتيجه اينكه ما دائم در جلسات
شورای خبرنگاران، راجع به تعداد بيننده صحبت میكنيم. «كريستف
هوندلات» مجری سابق اخبار ظهر «كانال دو» ملاحظه میكند كه
برنامه اخبار «ژان پير پرنو»
(TF1)
برنامه موفقی است كه سالها ادامه دارد و نتيجه گيری میكند كه
«
بنابراين بهترين اخبار تلويزيونی است»(۱۰).
روش كار روشن است. «فابريس دكات» مسئول
خبر كانال ۱، با اشاره به قسمت دوم «اخبار ساعت يك»، كه
براخبارشهرستانها
متمركز است، میگويد: اخباری است مثبت وصميمی، مثل تنفسی
میماند كه بعد
از يك مجموعه گزارشات جدی میآيد . اغلب مردم به ما میگويند
كه خيلی لذت میبرند.... ما به خصوص در پی آن هستيم كه با
متنوع كردن مخاطبين، قصههای زيبا برايشان نقل كنيم (۱۱).
تكنيكهای بازاريابی هميشه حضور دارند.
در حاليكه اكثر خبرنگاران كانال۳ از سالها پيش خواستار تهيه
يك برنامه
جديد گزارشی كه توسط شورای خبرنگاران مركز و با همكاری
خبرنگاران شهرستانها، اداره شود، هستند. مديريت بخش خبری،
آنها را به «اصول واقعيت» كه بر
تلويزيون، از جمله تلويزيون دولتی، حكومت میكند، ارجاع
میدهد، چند ماه
پيش ،«اوليس گوسه» كه هنوز رييس خبر كانال ۳ بود چنين میگفت :
« يك
برنامه جديد ، بسيار خوب، اما با چه نگرشی؟ چه چيزی به تماشاچی
ارائه میكند؟ يك برنامه بايد به خواست بيننده جواب دهد. ما
كار تلويزيونی میكنيم
، يعنی رسانهای صنعتی كه در دنيای رقابت قرار دارد و درنتيجه
میبايد
خبرنگار را مقابل اين مسئوليت قرار داد»
.
بعضی از روسا از اين پيشتر میروند،
«برنارد
ويلنو»، مدير كل آنتن استانها ی كانال ۳، در يادداشتی به
مناسبت
برنامهای در باره « جذب مهاجرين خارجی تبار» كه برای ۱۸ مارس
۲۰۰۳ برنامه
ريزی شده بود، به خبرنگاران نوشت:
پرونده بايد از چندين نمونه مثبت « مهاجرين جذب جامعه شده»
حركت كند، زيرا
اين بهترين شيوهای است كه میتوان وارد موضوع شد .......
وخيلی جالب تر و
زنده تر از ارائه فهرستی در باره اشكال نژاد پرستی متداول و
معمولی است.«
و بهتر است كه » با فيلمی كه سر شب نشان داده میشود، همخوان
باشد « فيلمی كه در يادداشتی داخلی به عنوان نمونه مثبت وموفق
جذب مهاجرين در جامعه
فرانسه» از آن ياد شده است...(۱۲). و برای پيشگيری از هر سو
تفاهمی،
يادداشت فوق مشخص میكند : برای همخوان بودن با فيلم، مهم است
كه مثالی از
يك مورد مثبت «جذب مهاجرين »، نسبتا سريع در برنامه ارائه شود.
امروز
ديگرتفاوت بين يك تحقيق واقعی خبرنگاری با انتخاب موضوع و
تقسيم نقش در آن
از پيش، كاملا روشن است...
* LCI،
تلويزيون خبری وابسته به كانال يك
است و فرانس انفو، ايستگاه راديويی دولتی است كه ويژگی آن
همچون
LCI،
پخش
اخبار در بيست و چهار ساعت است.
(۱)
برنامه تلويزيونی «توقف روی تصوير» فرانس ۵، ۵ نوامبر ۲۰۰۵
(۲)
همان برنامه، ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۵
(۳)
برنامه «تكنيكارت» پاريس ، ژوئيه-اوت
۲۰۰۵. «
ژوزه بووه» در مورد اين برنامه میگويد: اين برنامه يك نوع
ذهنی گرايی را به عنوان دگم ارائه میدهد كه در زمانی كه
گفتمان قدرت حاضر، خود
را به عنوان عينی گرايی صرف معرفی میكند، بسيار مثبت است.
(۴)
روزنامه لوموند،۲۵ ژوئن ۲۰۰۲ از
خصوصی شدن كانال ۱ به اين سو تلويزيون بيشترين تعداد بيننده را
از طريق
برنامههای اخبار به دست میآورد. برنامه «ساعت يك» در حدود ۵۴
در صد سهم
بازار را به خود اختصاص داده است و برنامه اخبار شب ۴۰ در صد.
(۵)
ارقامی كه در كتاب «مرگ بر آمارتعداد بيننده» توسط هلن ريستر
نقل قول شده است
انتشارات سوی پاريس ۲۰۰۴
(۶)
در اين باره مراجعه كنيد به رمان-
سريالی او كه در آن مشكلات حرفهای خبرنگاری كه كارمند يك
كانال بزرگ
تلويزيونی فرانسوی است و در خارج ماموريت دارد :« جراحت خارجی»
پاريس،
۲۰۰۲.
لوموند ديپلماتيك در شماره مارس ۲۰۰۳، نقدی بر آن نوشت.
(۷)
انتر- مديا
،راديو فرانس انتر،۸
اكتبر ۲۰۰۵
(۸)
اخبار «ساعت يك» ۳ سپتامبر ۲۰۰۴،
مراجعه كنيد به مستند « گروگانگيری در و يا بوسيله
TF1»،
از مجموعه
Désentubages cathodiques
فيلم گروهی
Zaléa TV .
(۹)
مديريت جديد كانال دو خطر كرده و مدت زمان برنامه خبری شب خود
را كوتاه كرده است.
(۱۰) «اولين
قدرت» راديو فرانس كولتور، ۹ ژوئيه ۲۰۰۵
(۱۱)
ت.و ماگازين ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۴
(۱۲)
مراجعه كنيد به مقاله مهاجر اما كمياب.. از ماتيو ريگوست در
لوموند ديپلماتيك ژوئيه ۲۰۰۵ |