مصباح يزدی،در يك سخنرانی كه از طرف سخنرانی مجمع طلاب و فضلای
قمی حوزه علميهی قم، جامعهی انجمنهای اسلامی اصناف قم و
جامعهی اسلامی دانشجويان برگزار شده بود، گفت: بايد برای نسل
جوان و نوجوان گفته شود تا خيال نكنند اين پيروزی به خاطر
انگيزههای ملیگرايانه به دست آمد، بعضی نادانان و دشمنان
اسلام میخواهند حقيقت انقلاب را وارونه جلوه دهند و نقشی را
كه خدا و اوليای خدا و امام در پديد آوردن اين اسطورهی عظيم
تاريخ داشتند، به فراموشی سپرده شود كه البته شما نخواهيد
گذاشت.
مصباح يزدی اضافه كرد: در اوايل نهضت، شعارها “استقلال، آزادی
جمهوری اسلامي“
بود.
يعنی به عنوان يك مسلمان، در اين سه هدف، از قرآن الهام گرفته
بوديم
و با استقلال و آزادی
میخواستيم
تا جمهوری اسلامی برقرار شود. وقتی جمهوری اسلامی باشد، با
استقلال توأم است، شعارهای فداييان اسلام نيز اين بود كه كافر
نبايد هيچ تسلطی بر مومن داشته باشد و عزت مؤمن نبايد در هيچ
زمينهای خدشهدار شود،
و حتی در صحنهی اقتصاد يا عرصهی نظامی هدف اصلی مومن،
برقراری
نظام اسلامی
است و آزادی و استقلال از لوازم يك نظام اسلامی است.
وی اضافه كرد: اين مستلزم آن است كه گفته شود اسلام
چيزی
كم دارد تا چيز ديگری
ضميمه
آن شود و اگر كم ندارد بايد چيز مباينی اضافه شود تا اين دو
هدف مستقل شوند كه تربيت توحيدی با چنين چيزی
سازگار
نيست.
ما در فعاليتهای فردی فقط رضای خدا و در فعاليتهای اجتماعی
برقراری نظام اسلامی را میخواهيم و
بس.
و بقيه يا مقدمهاند يا لوازم يك نظام اسلامیاند. در كنار اين
هدف، هيچ هدف مستقلی مطرح نيست و اگر
در كنار
آن فردی
هدفی
قرار دهد مشرك است و با روح توحيدی كه اسلام میخواهد سازگار
نيست.
كسانی كه متأسفانه در اثر ضعف دينی و يا تحت تأثير فرهنگ
الحادی واقع شدهاند، فكر میكنند جمهوری اسلامی دو چيز مركب
است، يعنی جمهوريت و اسلاميت، و امروز از كسانی كه توقع
نداشتيم اين حرفها را میشنويم چه رسد به آنكه شخصيتی همچون
امام اين حرفها را گفته باشد و آنوقت كسانی بيايند بگويند تا
به حال شما برای اسلاميت كار كردهايد و جمهوريت را فراموش
كردهايد. و حتی برخی آنقدر گستاخ شدهاند كه گفتهاند اگر
جمهوريت با اسلاميت تضاد پيدا كند ، جمهوريت مقدم است. اينها
در بهترين تعبير، متأسفانه اسلام را نشناختهاند. حكومت
اسلامی، نظام اسلامی و جمهوری اسلامی قالبهايی هستند كه اسلام
در آنها جلوه میكند.
در ادبيات سياسی امروز دو نوع حكومت است. سلطنت و جمهوری، امام
ميخواست نفی سلطنت كند و برای نفی آن به زبان ادبيات سياسی
بايد جمهوری گفت، پس انتخاب واژهی جمهوری
برای نفی سلطنت بود
نه آن جمهوری كه در غرب مطرح است يعنی دموكراتيكی كه همه چيز
تحت آرا
و هوسهای
مردم
باشد، جمهوری كه هدف آن اسلام باشد ، نه اين كه در كنار اسلام
هدف ديگری به نام
جمهوری
داريم كه اين نوعی
شرك
است.
حتی شهدا در وصيتنامههايشان در مورد جمهوريت مطلبی ندارند ،
جمهوريت قالبی است كه در اين زمان برای تحقق حكومت اسلامی در
نظر گرفته شده است و هيچ اصالتی ندارد.
( تنها خبری كه تاكنون از ديدار مصباح يزدی و علی خامنهای
بعنوان رهبر جمهوری اسلامی منتشر شده، همان ديدار معروفی است
كه برای دهن كجی به عطاء الله مهاجرانی بين مصباح و خامنهای
ترتيب داده شد و رهبر به مصباح گفت: پس از آيت الله مطهری، چشم
اميد همه ما به شما بود!) |