آيتالله محمدرضا توسلی، رييس دفتر حضرت امام خميني(ره)،
بنيانگذار جمهوری اسلامی در ديدار مسوولين خبرگزاری كار ايران
(ايلنا)
از
مراجع تقليد، علما و شاگردان
آيت الله خمينی خواست تا
در برابر تحريفكنندگان آراء وی
و
خطر حذف جمهوريت نظام سكوت نكنند.
آيتالله توسلی
دراين ديدار گفت:
در زمان امام(ره) اينكه كسی در
خفا
حرف بزند و
مخالفتی با جمهوری اسلامی بكند، هيچگاه نبوده است حتی بعد از
رحلت
امام(ره) تا امروز نيز نشنيده بوديم كسی جرات كند نسبت به
ميراث امام(ره)-
كه برای همه مردم واضح و آشكار بوده است و آن نظام جمهوری
اسلامی است-
خدشه وارد كند اما اين اتفاق در اين زمان واقع شده است.
كسانی كه متوجه نيستند مقصود امام(ره) از جمهوری اسلامی چه
بود، امروز ديدگاه امام(ره) را تحريف میكنند. اگر كسی بگويد
من هم يك رای دارم و نظرم اين است كه جمهوری معنا ندارد، او
آزاد است اما نسبت دادن اين
حرفها به امام(ره) از گناهان كبيره است. اينكه به امام(ره)
نسبت دهند،
ايشان به جمهوری اسلامی قائل نبود، به آرا مردم اعتنايی نداشت،
اين اتهام
به امام(ره) است و بايد جلوی آن را گرفت.
اين حرفها را در ميان يك
عده جوان سادهلوح و بچههای خوب،
منتهی از نسل دوم انقلاب كه زمان
امام(ره) را درك نكردهاند، با سفسطه جا میاندازند.
جمهوری اسلامی را
در نظر اينها به جايی میرسانند كه به عنوان شرك مطرح میشود
و اگر كسی بگويد "جمهوری اسلامی» مشرك است. خوارج هم به امير
مومنان(ع) میگفتند،
مشرك. كار به اينجا رسيده است كه جمهوری اسلامی ايران را
اينگونه برای مردم توجيه میكنند كه در افكار امام(ره)،
جمهوری نبود.
مجبورم
حرفهای امام(ره) را با سند بگويم. امام(ره) وقتی كه در پاريس
بودند،
مصاحبهای دارند. در 10 آبان 57 كه در جلد چهارم صحيفه نور
آمده است.
خبرنگار سوال میكند: نظرتان درباره تغييرات و تحولات آينده
ايران چيست؟
امام(ره) جواب میفرمايد: "با قيام انقلابی ملت شاه خواهد رفت
و حكومت
دموكراسی و جمهوری اسلامی برقرار میشود. در اين جمهوری يك
مجلس ملی مركب
از منتخبين واقعی مردم، امور ملك را اداره خواهند كرد.
در جمهوری اسلامی زمامداران مردم نمیتوانند با سوءاستفاده از
مقام، ثروتاندوزی كنند(ص 266).
من جمهوری اسلامی را به ملت پيشنهاد كردم كه بعد از سقوط شاه
به آرای عمومی میگذاريم(ص 420).خبرنگار
سوال میكند كه ماهيت جمهوری مورد نظر حضرتعالی چيست و
مشخصات آن چگونه
است؟ امام(ره) جواب میدهند: "ماهيت جمهوری اسلامی اين است كه
با شرايطی كه اسلام برای حكومت قرار داده است و با اتكای آرای
عمومی ملت، حكومت
تشكيل شده و مجری احكام اسلام باشد. "
در همين جلد چهارم، صفحه 479
آمده است: "اينكه میگوييم "جمهوری اسلامی»، برای اين است كه
هم شرايط
منتخب و هم احكامی كه در ايران جاری میشود، بر اسلام متكی
است لكن
انتخاب با ملت است و طرز "جمهوری» همان "جمهوری» است كه همه جا
هست.
در صفحه 512 هم آمده است: "تحقق جمهوری اسلامی نفی رژيم سلطنتی
است".
اصل
"جمهوری
اسلامی» همين است كه در مملكت شما هست كه آرای عمومی مردم آن
را
تعيين میكند. "اسلامی» میگوييم چرا كه قانون اساسی ما بر
اساس آن است
(صفحه
311 ج 5).
در مصاحبه با مجله عربی المستقبل كه در تاريخ 10 دی
57
انجام شده، امام(ره) فرمودهاند: "حكومت "جمهوری اسلامی» يك
"جمهوری»
است مثل ساير "جمهوریها" و لكن قانونش، قانون "اسلامی»
است.(صفحه 311).
حكومت جمهوری اسلامی مورد نظر ما از رويه پيامبر اكرم (ص) و
امام علی (ع)
الهام خواهد گرفت و متكی به آرای عمومی ملت میباشد و نيز شكل
حكومت با
مراجعه به آرای ملت تعيين میشود.(ص 375)"
امام(ره) در ديدار با
نماينده پاپ پل ششم كه در جلد 10 صحيفه نور آمده، فرموده است:
"ما تابع
آرای ملت هستيم. ملت ما هر طوری رای داد، ما هم از آنها تبعيت
میكنيم.
ما حق نداريم، خدای تبارك و تعالی به ما حق نداده است، پيغمبر
اسلام(ص) به
ما حق نداده است كه ما به ملتمان چيزی را تحميل كنيم.(ص 10)"
باز من
از عباراتی كه امام(ره) به كار بردهاند، میگويم. میخواهم
اينها برای مردم بيان شود و مردم ببينند كلمات امام(ره) چه
بوده است. آيا اينها قابل
توجيه است كه كسی اين جور حرفهای امام(ره) را توجيه
كند.امام(ره) در
12
بهمن 57 به تهران آمد. روز 9 اسفند امام(ره) به سمت قم حركت
كرد و در
يك سخنرانی در مدرسه علوی فرمودند: "با خواست خداوند متعال به
زودی درباره
شكل حكومت رفراندوم برگزار خواهد شد. لازم است تذكر دهم آنچه
اينجانب به
آن رای میدهم، "جمهوری اسلامی» است و آنچه ملت شريف ايران در
سر تا سر
كشور با فرياد از آن پشتيبانی نموده است، همين جمهوری اسلامی
بوده است، نه
يك كلمه زياد و نه يك كلمه كم.
آنچه ملت ما میخواهد جمهوری اسلامی است، نه جمهوری فقط، نه
جمهوری دموكراتيك، نه جمهوری دموكراتيك اسلامي( ص 276).
ما اگر بخواهيم يك حكومت اسلامي, يك جمهوری اسلامی در ايران
برقرار كنيم، با اين رفراندوم بايد بشود، فقط جمهوری اسلامي(ص
324).
تاسيس حكومت جمهوری اسلامی غايت آمال همه مسلمين و غايت فرمان
خدای تبارك و تعالی است(ص 352).
مسير
شما؛ مسير اسلام است. مسير شما اين است كه جمهوری اسلامی را به
پا كنيد.
من رای به جمهوری اسلامی میدهم(ص 353 ). ملت در طول اين
يكسال و چند
ماه اخير در خيابانها ريخت و فرياد كرد آزادي, استقلال,
جمهوری اسلامی؛
ما بايد تابع ملت باشيم(ص 354 ).
ملت ما خون داده است تا جمهوری اسلامی وجود پيدا كند(ص 362).
در
تاريخ 10/1/58 فرمودند: امروز رفتم در محلی كه شهدای قم جان
خود را برای اسلام و جمهوری اسلامی از دست دادهاند. برای
اينكه آنها را شاد كنم و
ملت اسلام را دلگرم كنم. به جمهوری اسلامی رای دادم. جمهوری
اسلامی برای ما سرنوشت آزادی، خوشبختی و استقلال هديه
میآورد. بعد میفرمايد: "الان
يك امانتی دستان شماست، بايد حفظش كنيد كه آن امانت جمهوری
اسلامی است"(ص
450).
از اين كلمات امام(ره) زياد دارند. من شماره و احصا كردم.
امام(ره) 275 مرتبه عبارت جمهوری اسلامی را به كار برده است.
در جاهای مختلف الان برخی مسوولين وقتی سخنرانی میكنند،
جمهوری اسلامی را
نمیگويند. میگويند دولت اسلامی. انقلاب را میگويند اما
اسم جمهوری اسلامی را نمیبرند و اين برای ما مايه تاسف است.
امروز برخی مسوولين
نظام ما كلمه جمهوری اسلامی را دارند حذف میكنند. امام(ره)
مدتی كه در
ايران و پاريس بودند، 275 بار كمله جمهوری اسلامی را به كار
بردند، برای اينكه مردم آن را فراموش نكنند.
دو اصل در قانون اساسی داريم كه يكی اصل اولی است. قانون اساسی
ما تثبيت شده است و اصل اول آن مربوط به عبارت جمهوری اسلامی
است.
عنايتی بوده است به اين كلمه جمهوری. لذا در اصل اول آمده است:
"حكومت ايران
جمهوری اسلامی است كه ملت ايران بر اساس اعتقاد ديرينهاش به
حكومت حق و
عدل قرآن در پی انقلاب اسلامی پيروزمند خود به رهبری مرجع
عالیقدر
تقليد، حضرت آيتاللهالعظمی امام خمينی در همهپرسی 10 و
11 فروردين
1358
هجری شمسی با اكثريت 2/98 درصد كليه كسانی كه حق رای داشتند،
به آن
رای مثبت دادند.
اصل آخر قانون اساسی هم مربوط به تغييرناپذيری است
اين اصل است. اصل 177 قانون اساسی میگويد: محتوای اصول مربوط
به اسلامی بودن نظام و كليه قوانين و مقررات بر اساس مقررات و
موازين اسلامی و
پايههای ايمانی و اهداف جمهوری اسلامی ايران و جمهوری بودن
حكومت و
ولايت امر و امامت است و نيز اداره امور كشور با اتكا به آرا
عمومی و دين
و مذهب رسمی ايران تغييرناپذير است.
در اصل آخر اصول قانون اساسی آمده كه جمهوری بودن نظام قابل
تغيير نيست و كسی نمیتواند آن را تغيير دهد.
اينها
میگويند رای ملت يعنی چه؟ همانطور كه آقای
كروبی
گفتهاند اينها
نقشهای است برای اينكه به مردم بفهمانند رای بیاثر است و
اگر شما در
رای دادن تقلب كرديد، هيچ خلاف شرعی نكردهايد زيرا رای
معنا ندارد.
امام(ره) وقتی وارد بهشت زهرا شد، هنوز صدای امام(ره) در گوش
ما هست كه
فرمود: "به اتكای اين ملت، دولت تشكيل میدهم". با اينكه امام
مرجع تقليد
بود، نگفت با اتكای ولايت. وقتی امام(ره) اعلام كرد كه من
حكومت تشكيل
میدهم،
نگفت به اتكای ولايتم،
فرمود
به اتكای آرا اين ملت،
دولت تشكيل
میدهم. در همه جا حرف امام(ره) اين بود.
متاسفانه چه شده است كه در
اين دوره در حوزه علميه قم اين مسائل مطرح میشود. اگر اين
حرفها را كس
ديگری بزند، دل انسان خيلی نمیسوخت. امروز در حوزه علميه قم
كه امام(ره)
نسبت به علما، روحانيت و حوزه علميه اين قدر تعريف و تمجيد
كرده است، صدای انحراف افكار امام(ره) بلند شده است. من از
مراجع تقليدی كه شاگرد
امام(ره) بودند، عاجزانه تقاضا میكنم كه سكوت نكنند. شما چرا
سكوت
كردهايد؟ چرا شما سخن نمیگوييد؟ من يك وظيفه الهی تشخيص
دادم كه پاسخ
دهم. وقتی میبينيم كه دارند افكار و انديشههای امام(ره) را
منحرف
میكنند و انقلاب را برای جوانهای امروز جور ديگری بيان
میكنند،
وظيفه خود تشخيص دادم كه بياناتی عرض كنم.
مجبورم كلماتی از امام(ره)
كه در منشور سوم انقلاب امام(ره) آمده است، بگويم. در 3 اسفند
57 در مورد
خدمات علما و روحانيت بياناتی داشته و اين بيانات میرساند كه
ممكن است
افرادی يك روزی بيايند و در مقابل امام(ره) اين حرفها را
بزنند. بعد از
اينكه امام(ره) از علما و روحانيت تعريف كرده و خدمات آنها را
گفتهاند،
میفرمايند: "اين بدان معنی نيست كه ما از همه روحانيون دفاع
كنيم چرا كه
روحانيون وابسته و مقدسینما و تحجرگرا كم نبودند و نيستند.
در حوزههای علميه افرادی عليه انقلاب و اسلام ناب محمدی (ص)
فعاليت دارند. امروز
عدهای با ژست مقدسمابی چنان تيشه به ريشه دين، انقلاب و
نظام میزنند
كه گويی وظيفهای غير از اين ندارند. خطر تحجرگرايان و
مقدسنمايان احمق
در حوزه علميه كم نيستند. اولين و مهمترين القای آنها شعار
جدايی دين از
سياست است كه متاسفانه اين حربه در حوزه و روحانيت تا
اندازهای كارگر
شده است كه دخالت در سياست دون شان فقيه است. ضربات روحانيت
ناآگاه و آگاه
وابسته به مراتب كاریتر از اغيار بوده و هست. خون دلی كه پدر
پيرتان از
اين دسته متحجر خورده است، هرگز از فشارها و سختیهای ديگران
نخورده است.
شروع تفكر شاه سايه خداست يا با گوشت و پوست نمیتوان در
مقابل توپ وتانك
ايستاد يا اينكه ما مكلف به جهاد و مبارزه نيستيم يا جواب خون
مقتولين را
چه كسی میدهد و از همه شكنندهتر شعار گمراه كننده حكومت
قبل از ظهور
امام زمان هم باطل است، [همين حرفها مال همين افرادی است كه
الان اين
سخنان را میگويند] اين قدر كه اسلام از مقدسين روحانینما
ضربه خورده
است، از هيچ قشر ديگر نخورده است. تا ديروز مقدسنماهای
بیشعور
میگفتند دين از سياست جداست يا مبارزه با شاه حرام است.
ديروز
حجتيهایها مبارزه را حرام كرده بودند و در بحبوحه مبارزات
تمام تلاش
خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نيمه شعبان را به نفع شاه
بشكنند و امروز
انقلابیتر از انقلابی شدهاند."
اين قسمتی از دردهای درونی امام(ره)
است.
امروز مساله
تحجر به طرزی رواج يافته است كه حرفهايی به ائمه اطهار نسبت
داده
میشود. خدمت امام زمان(عج) رسيدن، امام زمان(عج) را ديدن،
وقت معين كردن
و از اين دست. يك روز يادم هست كه عدهای به امام(ره) اصرار
كردند كه چند
نفر هستند كه خدمت امام زمان(عج) میرسند و میخواهند شما را
ببينند.
اجازه گرفتند و آمدند. بعد امام(ره) فرمود شما خدمت امام
زمان(عج)
میرسيد. آنها گفتند: بله. امام(ره) فرمود: من چند مساله
دارم؛ يكی مساله
حادث به قديم است كه يك مساله فلسفی است و برای من حل نشده
است، اين را از
آقا بپرسيد و جوابش را بياوريد. دوم من به چيزی علاقهمند
هستم، بگوييد
آن چيست و سوم اينكه من يك چيزی گم كردهام، بگوييد آن كجاست؟
مقصود
امام(ره) از چيزی كه به آن علاقهمند بود، عكس رسولالله بود
كه تازه
منتشر شده بود. امام(ره) آن را تابلو كرده بود و در اتاقشان
بود. چيزی كه
گم كرده بودند، ديوان شعرشان بود كه بعد آن را در همدان پيدا
كردند. سه
روز بعد آنها آمدند. دو مرد و يك خانم بودند. يك كتاب خطی هم
زير بغلشان
بود. با حاج احمد آقا صحبت كردند و حرفهايی زدند و حاج احمد
آقا آنها را
به امام(ره) منتقل كرد و امام فرمود به آنها بگو: "شيادها دست
از اين
كلاهبرداریهايتان برداريد".
يكی از بزرگان هم كه اسم نمیبرم از
همين سنخ افراد بود كه آمد و به امام(ره) گفت كه در جبهه امام
زمان(عج) را
ديدهاند. امام(ره) به او نگاه كرد. من به او گفتم اين
حرفها چيست كه
به امام(ره) میزنيد. مگر امام زمان (عج)خودشان نگفتهاند كه
اگر كسی ادعای رويت كرد، تكذيبش كنيد، آن وقت شما به امام(ره)
میگوييد امام
زمان(عج) را ديدهايد.
در روايات هم داريم آنهايی كه برای ظهور امام
زمان(عج) وقت میگذارند، كاذب هستند و شما آنها را تكذيب كنيد.
امروز
تحجر و واپسگرايی به اينجا رسيده است. مقدسات اسلام را برای
دنيا سپر
قرار میدهند. هدفشان چيز ديگری است. میخواهند از افكار و
اعتقاد پاك
مردم و روحيه اسلامی آنها سوءاستفاده میكنند.
من
اظهار
تاسف میكنم كه مارش ابتدای پخش خبر شبكه يك ساعت 19 برداشتهاند.
در
اين مارش اللهاكبر،
خمينی رهبر
دو بار
تكرار
میشد و تا چند روز قبل از
صدا و سيما پخش میشد اما اين را هم برداشتند. خدا رحمت كند
حاج احمد آقا
را كه آخر عمرش گفت:
"اين
يك كلمه باقی مانده است، منتظريم ببينيم كه اين
را كجا قطع میكنند" كه اين را نيز قطع كردند.
چند روز قبل
آقای خاتمی فرمودند من احساس خطر میكنم.
برخی رسانهها به ايشان انتقاد كردند
اما اين حرف فقط حرف آقای خاتمی نيست. من اين حرف را از يكی
ديگر از
بزرگان
و مسوولين نظام هم شنيدم كه به من گفت: "فلانی
من برای اين انقلاب احساس خطر
میكنم". اين تنها كلام خاتمی نيست، اين كلام بسياری از
مسوولين نظام است كه درد انقلاب دارند.
يك وقت دشمنان با انقلاب اين كار را بكنند، خوب
میتوان گفت از دشمنان انتظاری نيست اما
اينكه از حوزه علميه قم اين صدا بلند
شود و عدهای سادهلوح را جمع كنند و افكار امام(ره) را
منحرف كنند، خيلی دردآور است.
|