گفتگوی
خسرو
شمیرانی(شهروند) با همسر منصوراسانلو دبیرزندانی سندیکای
رانندگان شرکت واحد و مسئول کمیسیون تبلیغات
سندیکای رانندگان شرکت واحد.
- بالاخره چهار روز پیش یعنی یکشنبه ( هشتم ژانویه) با همسرم
ملاقات کردم. وضعیت او در مجموع رضایت بخش است به غیر از اینکه
به روشنی وزن کم کرده است و ناراحتی چشم آزارش میدهد.
قبلا گفته بودید که آقای اسانلو اخیرا قرار مداوای لیزری داشت
...
ــ بله. سه شنبه گذشته قرار داشتیم با مسئولان هم صحبت کرده
بودم. من تمام روز در بیمارستان لبافی نژاد بودم. قرار بود او
را از زندان به بیمارستان بیاورند ولی این قول عملی نشد و چشم
او روز به روز بدتر میشود.
شرایط ملاقات چگونه بود؟
ــ روز یکشنبه همراه با خواهر و مادر همسرم و همچنین پسرم به
ملاقات وی رفتیم. به ما اجازه ملاقات حضوری دادند اما تمام وقت
یک مامور زندان در کنار جمع خانواده ما نشسته بود. تقریبا بیست
دقیقه ملاقات داشتیم.
آخرین مطلبی که قاضی پرونده درباره آزادی همسر شما گفته است
چیست؟
ــ ظاهرا قاضی پرونده آقای راسخ متین، نقش زیادی ندارد. من
چندین بار از او خواستم که دست کم بگوید همسرم به چه اتهامی
دستگیر شده است و در زندان نگهداری میشود، اما ایشان برای
سئوال من پاسخی نداشت. در دادسر به من گفتند که همه کاره آقای
سعید مرتضوی است. من هم دیروز به دفتر ایشان رفتم. آقای مرتضوی
مرا نپذیرفت ولی منشی او نامه ای را که از قبل نوشته بودم از
من گرفت و از قول وی گفت که باید روز شنبه [ 14 ژانویه ] به
معاون او یعنی آقای محدث مراجعه کنم. اگر کاری برایم انجام
نداد روز بعد از آن صبح نزد خودش بروم. امروز و فردا که تعطیل
است. من روز شنبه(امروز) به قاضی محدث مراجعه میکنم و یکشنبه
دوباره به دفتر آقای سعید مرتضوی میروم.
وکلای ایشان چطور؟
ــ آقای مولایی و دکتر خورشید مراجعه کرده اند ولی آنها هم
موفق به دیدن پرونده نشده اند.
دستگیری آقای اسانلو چه تاثیری بر خانواده شما داشته است؟
ــ الان زمان امتحانات بچههاست. هر دو فرزند من به شدت تحت
تاثیر وضعیت پدرشان هستند و نمیتوانند به درس و کلاس شان
برسند. مادر همسرم سالخورده و مریض است گر چه هر روز به او
میگوییم که فردا منصور آزاد میشود، اما او نیز حال بدی دارد.
خودم هم که الان بیش از سه هفته است مجبور شده ام کار و زندگی
خودم را کنار بگذارم و هر روز به زندان و دادگاه و دادسرا و
دفتر این مسئول و آن مقام مراجعه کنم. به هر حال زندگی از
هنجار خود خارج شده است.
دوستان و آشنایان و همکاران چه میگویند؟
ــ هر روز دهها نفر زنگ میزنند و ابراز همدردی میکنند و
میخواهند بیایند و کاری انجام دهند. میدانم که آنها هم کار و
زندگی دارند برای همین از آنها میخواهم نیایند، اما ابراز لطف
و مهربانی بخصوص از سوی همکاران او ادامه دارد. خیلی خوب
هستند.
در یک ملاقات به قاضی او گفتم رسما در رسانههای عمومی اعلام
کنند که سندیکا غیر قانونی است من دیگر نمیگذارم منصور به
دنبال کار سندیکا برود برای اینکه او همیشه به قانون احترام
گذاشته است. هیچ کس نیست که از دست او ناراحت باشد. اصلا
نمیدانم جرم او چیست. اینکه کارگران او را دوست دارند و به او
احترام میگذارند جرم است و یا اینکه او در همه این سالها در
شرکت واحد سبب خیر بوده است گناه اوست. نمیدانم هیچ مسئولی هم
پاسخی نمیدهد. |