"سعيد لره" و "عباس" در دادگاه به 14 فقره لواط نوجوانان در شرق تهران اعتراف کردند. این خبر را خبرگزاری ایسنا در دل یک خبر دیگر و به نقل از موفقیت های نیروی انتظامی تهران بزرگ منتشر کرده است. خبر اصلی مربوط به دستگیری یک لات دیگر تهران بنام "بهشاد" است که حداقل دو قبضه اسلحه در خانه داشته و روزگار را با باجگیری و کیف قاپی و تجاوز به پسربچه ها و دختران می گذرانده است.

تا اینجای ماجرا، خبر و فعالیت این باندها در ایران کاملا برای مردم آشناست و کسی از آن تعجب نمی کند، اما در خبر دیگری در دل همین خبر و بعنوان ادامه بازجوئی از بهشاد و کشف همکاران و همدستان وی منتشر شده، نکته بسیار مهمی وجود دارد که باید به آن توجه کرد. یعنی شیوه "امر به معروف و نهی از منکر" که در جمهوری اسلامی باب شد و بسیراز از جنایات و تجاوزات از دل همین باندها و گروه ها درآمد و یا از شیوه عمل آنها و بنام ترویج اسلام بیرون آمد. خبر را به نقل از نیروی انتظامی و ایسنا بخوانید:

سعید لره به همراه همدستش که تاکنون به 14 فقره ربودن نوجوانان و تجاوز به آنها اعتراف کرده اند در باره شيوه عمل خود گفتند: اول طعمه را انتخاب می کردیم. سعید لره برای طعمه اسلحه می کشید و به طعمه می گفت که این آقا ( عباس) گزارش داده که تو مزاحم خواهرش شده ای و دنبال او افتاده ای. نوجوان متهم را جلب می کردیم و به کارگاهی می بردیم که در اختیار داشتیم و در آنجا به او تجاوز می کردیم.

آخرین بار دو نوجوان را از مقابل مدرسه بردیم اما بعدا با شکایت والدين‌ آنها به دام افتادیم. حوزه عمل ما شرق تهران بود.

وقتی در هر گوشه و کناری بازداشتگاه موقت و پنهان امنیتی وجود دارد و هر نیروئی با در دست داشتن اسلحه می تواند افراد را جلب کند و یا وارد خانه مردم شده و متهم سیاسی دستگیر کند و یا در خیابان جلوی زنان و جوانان را بگیرد و آنها را به نقطه نامعلومی که نامش بازداشتگاه است ببرد، حاصل جز این نمونه از صدها نمونه می شود که در بالا خواندید؟

قاضی مرتضوی که مبتکر جمع آوری اوباش و اراذل شده، اگر ریگی به کفش نداشت، اول از جمع کردن اوباش "امر به معروف و نهی از منکر" شروع می کرد که بخش مهمی از این فجایع از آنجا بیرون آمده است و احمدی نژاد نیز اگر ریگ در کفشش نبود قبل از تائید نظر و نامه قاضی مرتضوی، سردار نقدی را خلع لباس می کرد، که خود از جمله گردانندگان این نوع باندها بوده و به همین جرم نیز دادگاهی شده است. سعید لره همان سردار نقدی است، منتهی دومی شانس نیآورده و نتوانسته سردار انتظامی  شود و گوش به فرمان احمدی جنتی رئیس شورای نگهبان!

قاضی مرتضوی و فرمانده نیروی انتظامی و احمدی جنتی و دهها قاضی و زندانبان اگر بوئی از انسانیت برده بودند جوانان دانشجو را به بخش جنایات کاران زندان ها منتقل نمی کردند تا به آنها تجاوز شود و پس از درهم شکسته شدن برای آنها اعترافات کنند! وقتی ماهی از سر گندیده است، چگونه می توان انتظار داشت سعید لره و عباس گاوکس و صدها امثال آنها در جامعه سبز نشوند؟