عیسی سحرخیز،؛ مدیر کل مطبوعات در دولت خاتمی و سلیمی نمین
سردبیر سابق کیهان هوائی و از بنیانگذاران "جمعیت دفاع از ارزش
ها" به دبیرکلی حجت الاسلام ریشهری مشترکا در یک مصاحبه با
داریوش سجادی ( تلویزیون هما) شرکت کردند. نقطه نظرات سلیمی
نمین همان نقطه نظراتی است که از خیمه رهبری بیرون می آید و
باندازه کافی رهبر در سخنرانی ها و خطبه هایش مطرح می کند. اما
عیسی سحرخیز نکات خبری قابل توجهی را در این مصاحبه بیان کرد
که آنها را میخوانید:
آقای احمدی نژاد بيان
کرده است که توهین به رئیس جمهور جرم محرز است. خوشبختانه ما
در فرهنگ
ایرانی موارد و ضرب المثل هائی را داریم که خیلی از نکات را
توضيح می دهد.از
جمله آنکه «از کرامات شیخ ما این است ـ شیره را خورد و گفت
شیرین است». توهین به هر کسی جُرم است. آقای احمدی نژاد یک چیز
بدیهی را برای دستیابی به یک هدف
سیاسی مطرح می کنند.
در مورد کمیته تخریب آقای احمدی نژاد هم ببينيد، در دوره آقای
خاتمی هم
کمیته ای را تحت عنوان کمیته ايکس مطرح کردند و سناريوسازان
همان بازی جنگ روانی را
که آن موقع داشتند اکنون و با رویکردی متفاوت دنبال می کنند.
سوال من اين است که چه
کسی باید نقد و تخریب را تشخیص بدهد. ما در هیئت نظارت بر
مطبوعات که بودیم دوستان
می گفتند این چیزی که در مطبوعات نوشته شده نقد نیست، بلکه
سياه نمائی است. اما بعد
ديديم همین سياه نمائی ها برای آقای احمدی نژاد مبنای تبليغات
جهت رسیدن به ریاست
جمهوری شد. اکثریت قریب به اتفاق اصلاح طلبها به ویژه آنها که
در احزاب و گروهها
هستند اصلاً نقدشان را هنوز شروع نکرده اند. من الان روزنامه
شرق را جلوی خودم
گذاشتم و می بینیم در یک طرف آقای تابش به عنوان دبیر فراکسیون
اقلیت مجلس می گوید
ما سیاست تعامل سازنده با دولت را دنبال می کنیم و هنوز هم
تصمیم نگرفتیم که در
مورد دولت حرف بزنیم.
حتی وضعیت بگونه ای است که ما می بینیم که در تعیین وزرا
وقتی نامزدها تعیین می شوند، شاهد سکوت اصلاح طلبها هستیم.
درهمين شماره روزنامه
شرق می بینیم تیتر نخست آن انتقاد سخنگوی جبهه پیروان خط امام
رهبری که متحدان رئيس
جمهور هم هستند، از دولت و محافظه کاران است. من فکر می کنم که
این مباحثی را که در
خصوص تخريب رئيس جمهور مطرح می کنند و طبیعتاً مثل موارد دیگر
ريشه آن را به خارج
از مرز وصل می کنند، هدف از آن سر جای خود نشاندن افرادی است
که در درون جبهه
محافظه کارها به نقد دولت پرداخته اند و اتفاقاً حرف های اساسی
هم می زنند. پيش از
اين هم ديديم که در مطبوعات همین بحث پایگاه دشمن را که مطرح
کردند و گفتند به خارج
از کشور ربط دارد، نتيجه آن برخورد با ملی مذهبی ها و جریانهای
سیاسی شد. با وب لاگ
نویس ها هم همین کار را کردند. شما می بینید که یک فردی (عماد
افروغ) به وزیر
پيشنهادی نفت با آن مسائلی که داشته نقد دارد، بلیط هواپیما
برای ايشان می گیرند که
بفرستند اش مشهد تا در روز رای اعتماد نباشد. یعنی وضعیت در
درون خودشان بگونه ای
شده که افراد را یکجوری می خواهند از صحنه مجلس حذف فيزيکی
کنند. بحث من این است که
این کمیته تخریبی که مطرح می کنند شبیه همان کمیته ايکس است و
عاری از واقعيت است.
اگر هم وجود دارد در درون همان افراد است. ما نمی دانیم در
جلسه داخلی آنها چه می
گذرد. شما اشاره کردید به اخباری از سايت «روز» که تائيدی هم
از اخبارش نشده. طبيعی
است وقتی ما در کشور جایگاهی برای رسانه ، برای روزنامه نگار
مستقل و آزاد، برای
حزب سیاسی نگذاشتيم و نقد کننده منطقی و علمی را حذف کردیم،
رسانه شايعه شکل می
گيرد.آقای سلیمی نمین بگویند که در این 5 سال گذشته که بیش از
100 نشریه را
بستند. این ماجراها را چه کسی باید جوابگو باشد؟ وقتی ناقد
روشنفکر صاحب نظر را حذف
می کنند. وقتی اجازه فعالیت حزب را نمی دهند، نتیجه اش این می
شود که رسانه شایعه
فعال می شود. شما در سایتهای خودشان نگاه بکنید. این ماجرای
فروش کاپشن آقای احمدی
نژاد 5000 تومان را خودشان در سايت هايشان زدند.من خودم عين آن
خبر را شب گذشته
در میدان 7 تیر دیدم. وقتی سطح رئیس جمهور به اینجا می رسد که
در خیابان کاپشن رئیس
جمهور را می فروشند و فرياد می زنندکاپشن
احمدی نژاد 5000 تومن
و بعد خلاصه اش می
کنند به اينکه
احمدی نژاد 5 هزار تومن!
معنی این چیست؟آقای سلیمی نمین می گویند
که بحث جمکران نبوده، اتفاقاً صحت داشته وخبرش هم بوده اما
گيريم هم آن خبر غلط
بود، بودجه هائی که در این زمینه از جانب دولت خرج می شود مردم
را به آن سمتی می
برد که آن خبر را باور کند و یا اين مسئله هاله نورانی در
اطراف رئيس جمهور در خلال
سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل. اينکه متن سخنانشان موجود
است.
کسی که سازمان
ملل رفته باشد و آن مرمرهای سبز را دیده باشد آن نحوه
نورپردازی در تریبون را دیده
باشد، می فهمد آن داستان برای هر کسی وجود دارد و اصلاً هاله
نورانی در کار نیست.
خوب؛ این خبرها که صحت دارد. بحث من اين است که رسانه شايعه از
درون همين حرف ها
شکل می گيرد.از طرفی روزنامه هم نداریم. سانسور و خود سانسوری
در نشريات هم
وجود دارد. آن چیزی را که من مطلع هستم اصلاح طلبها در مورد
مباحث بنیانی و قول و
قرارهایی که آقای احمدی نژاد به جامعه داده قصد ندارند تا
یکسال حرفی بزنند. اما
طبیعتاً کسی که تیشه به ریشه مملکت می زند و منافع ملی را به
خطر می اندازد طبیعتاً
در آنصورت اصلاح طلبان حرف خواهند زد. طبيعی است که وقتی افق
فلاکت و جنگ پیش روی
مردم قرار می گیرد، مردم نگران می شوند و به نقد می پردازند.
کدام رئیس جمهور را ما داشتیم که فردی را
به عنوان وزیر انتخاب کند وبعد هنوز به صحن مجلس نرسیده و وقتی
که پشت پرده اش هم
رو شده بیآید و با یک سناریویی کنار بگذارد اش؟ کدام رئیس
جمهور است که بیآید
خانه خودش
را به مردم نشان دهد و بعد یک وزیر را با
خانه های آنچنانی
و پولهائی که
در جاهای مختلف دارد، معرفی کند. کجا داریم رئیس جمهوری بیآید
بگوید من می خواهم در
یک کنفرانس بین المللی مانند تونس شرکت بکنم و بعد اعلام کند
که نمی روم. خوب اینها
هزار حرف و حدیث و بی آبروئی برای مملکت ایجاد می کند. ما که
بر روی اینها نمی
توانیم چشم هایمان را ببندیم. از درون محافظه کاران از دوستان
نزدیک آقای احمدی
نژاد می آیند و به اصلاح طلبان می گویند شما چرا نقدتان را
شروع نمی کنید تا ما
بتوانیم
حرف وسیع تری
را بزنیم. آنها ملاحظه می کنند که چون اصلاح طلبان نقدشان را
شروع نکردند در نتیجه دایره نقد آنها محدود شده و حساسیت به
وجود می آید و یا مطرح
می کنند که ما این حرف هائی که می زنیم انتقادی درون گفتمانی
است و در آن قالب هر
چه دلشان خواست بگویند
و به جناح مقابل که سکوت وتعامل سازنده را پیشه کرده اند
اتهام تخریب را می زنند.اينکه رؤسای 8 یا 9 کمیسیون مجلس
بیآیند روی سیاست دولت که
یکباره هفت بانک دولتی و اصلی کشور راعوض کرده اند از دولت در
این مورد سوال بکنند
آیا این تخریب است؟
یک موقع سطح دولت اینجاست که هنوز به 100 روز نرسیده بورس و
اقتصاد و تورم به حد فاجعه آمیزی رسیده و پرونده کشور از شورای
حکام در آستانه ورود
به شورای امنیت است و چشم انداز فقر و جنگ در مقابل جامعه قرار
گرفته.خوب طبعاً در
این مباحث اساسی و فوری کسی نمی تواند سکوت کند.
ماجرا این است که این مسائل بعد از نطق
آقای احمدی نژاد درسازمان ملل شروع شد.
اینکه ایشان تقابل پیدا می کند با سفیر
ما در نيويورک و تیم مذاکره کننده هسته ای و همه آنها را حذف
می کند. حالا اصرار
داريم بگوئيم که وضعیت مانند گذشته است؟
وقتی برای ما قطعنامه ای تصويب می کنند
که اسم ماشه درآن نيست ولی عملاً تا دوهفته دیگر خطر اینکه
پرونده ما به شورای
امنیت برود، در آن وجود دارد. اینها را نبايد در نظر بگيريم؟
وقتی آقای احمدی نژاد صحبتی را می کند، طبیعی است که وقتی
مردم در افق آینده کشور خطر جنگ وناامنی را احساس کنند، نمی
آیند سرمایه گذاری
کنند. امروز باز در خبرها بود که در امارات به دلیل حجم بالای
نقدینگی که از ايران
آمده اجاره ها در آن کشور در حال افزايش بوده و به همين دليل
شیخ آنجا گفته که
قیمتها نباید 15% بالاتر برود. خوب با این فرار سرمایه ها می
خواهیم چه کار کنیم؟
در مورد این سرمایه هائی که وارد ايران می شد و الان دارند
خارج می شوند، چه می
خواهید بگوئید؟
آن
تعدادی که سانسور و خود سانسوری از دست شان در می رود را نبرند
حراست معاونت
مطبوعاتی ارشاد بگویند شما حق ندارید در صفحه اول روزنامه تان
در مورد بورس و روند
منفی اش مطلب بنویسید. وقتی ما با رعب و وحشت جلوی نقد را
بگیریم، همانطور که گفتم
رسانه شایعه فعال می شود. |