سعيد حجاريان با نشريه دانشجويی «روشنگر» وابسته به دانشگاه
امير كبير مصاحبه كرده و به پرسشهائی پاسخ داده كه برخی از
آنها را میخوانيد:
- علت تغيير رويكرد برخی از انجمنهای اسلامی دانشجويان از
جمله اميركبير كه در سال 76 به جبههی اصلاحات خيلی نزديك
بودند و حالا فاصله گرفتهاند چيست؟
حجاريان: البته خيلیها از آقای خاتمی دور افتادند و فاصله
گرفتند، بعضی دنبال پست سياسی بودند، اما بچههای شما(انجمن
اميركبير) چنين خواستهای نداشتند، بعضی آنارشيست بودند،
آنارشيست به هر دولتی، چه دولت اصلاحگرا، چه دولت محافظهكار
و چه دولت راديكال. بچههای شما آنارشيست هم نبودند، بچههای
شما معتقد بودند؛ معتقد به همين حرفی كه حالا میزنند، ناقد
قدرت بودند، منتها آن سكويی را كه بايد از
آن قدرت
را نقد كرد پيدا نكردند. آنها هنگام نقد اصلاحات، عملا به
تناقض میافتادند. از طرفی میديدند دولت اصلاحات كارهايی
میكند كه بايد از آن دفاع كرد و بايد سوی نقد را به سمت ديگری
برد، اما توان نداشتند و جرأت نكردند ببرند. از طرفی میديدند
كه بايد از قدرت فاصله بگيرند تا آن را نقد كنند، برای اينكه
سوبژه بتواند آبژه را نقد كند، بايد فاصلهشان كافی باشد تا
اولا بتواند ببيند، ثانيا نقد كند، بچهها فهميده بودند كه
بايد فاصله بگيرند، اما كجا بايستند؟ كجا ايستادن برايشان مهم
بود، آن نقطهای كه بايد بايستند، نفهميدند كجاست. آيا آن نقطه
ليبراليسم بود؟ آيا ماركسيسم بود؟ مكتب فرانكفورت بود؟ يا پست
مدرنيسم بود؟ آيا آن نقطه محافظهكاری بود؟ كجا بود؟ بچهها آن
سكو را گم كردند، نقد من به بچههای اميركبير هميشه همين بوده.
اگر شرايط، شرايط طبيعی باشد، يعنی مثل بقيه دنيا باشد، انجمن
معنا ندارد. مثلا در دانشگاههای فرانسه، انجمن مسيحی نداريم.
چرا نداريم؟
- چون امور مربوط به دين در حوزهی كار كليسا قرار میگيرند
حجاريان:
مگر انجمن اسلامی كار دينی میكند؟ ابتدا بايد كاركردش را
تعريف كنيم. انجمن اسلامی چهكار میكند؟
- میخواهند ديدهبان جامعه مدنی باشند.
حجاريان: آنجا در غرب اين كار به عهده كيست؟ نهادهای مدنی.
درغرب، احزاب ناقد قدرت هستند، هنر اين كار را میكند، تئاتر و
رمان اين كار را انجام میدهد. آنجا انجمن معنا ندارد.
- پس فكر میكنيد در جامعهای كه فقدان اين نهادها باشد، اين
وظايف به انجمنها محول شده؟
حجاريان: بله، ما ناچاريم. ايران كشور در حال گذار است. به
خاطر ضعف احزاب و نهادهای مدنی است كه انجمنها به وجود
آمدهاند. انجمنها نهادهايی گذرا و موقتی هستند، بالذات
وظيفهای ندارند،
به نيابت
از آنچه به وجود نيامده است فعاليت میكنند، نيابت از غايبان
دارند. آيا احزاب ما فعال هستند؟ آيا جدی هستند؟ در پاسخ بايد
گفت كه نصفه و نيمهاند، لذا انجمنها بار احزاب را میكشند،
خودشان كانديدا میدهند، كاركرد حزبی دارند؛ رابطهی انجمن و
حزب، مثل رابطهی دو حزب است.
- شما معتقديد اگر دموكراسی محقق شود، اصلا لزوم وجود نهادی به
نام انجمن منتفی خواهد بود؟ در چنان شرايطی دليلی ندارد راجع
به تعامل احزاب و انجمنها صحبت كنيم و در حال حاضر هم كه
خودشان به نوعی حزب هستند؟!
حجاريان: با اينكه میخواهند از قدرت فاصله بگيرند اما قدرت
از آنها فاصله نمیگيرد.
میگويند يك روستايی به همراه همسرش كنار رودخانه ايستاده بود.
ديد يك پوستينی روی آب افتاده و میرود. آب با سرعت میبردش.
روستايی گفت: من در آب میپرم و شنا میكنم و پوستين را بيرون
آورده و خشك میكنم، برای زمستان خوب است. پس در آب پريد و
شناكنان خود را به پوستين رساند، پوستين را گرفت و خواست آن را
به سمت ساحل بياورد، هرچه تلاش كرد ديد كه نمیتواند، پوستين
را سفت بغل كرد. همسرش گفت: پوستين را رها كن و برگرد، خودت را
نجات بده. شوهر جواب داد: من پوستين را رها كردهام، پوستين من
را رها نمیكن. پوستين، پوستين نبوده، خرس بوده كه روی آب شنا
میكرده. دقت كرديد چه میگويم؟ دانشجويان میخواهند از قدرت
فاصله بگيرند، قدرت از آنها فاصله نمیگيرد. میخواهم بگويم كه
بچهها ناچارند سياست بورزند.» |