ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

زنان ايران
آغاز فصل بازگشت سازمان يافته تر
شادی صدر

 
 
 
 
 

بعد از آن هفته‌هاى داغ پيش از انتخابات رياست جمهورى، به نظر مى رسد جنبش زنان ماه‌ها است كه وارد دوران سرد، ركود، سكوت و «تعليق استراتژى»۱ شده است. جنبش زنان كه با سلسله حركت‌هاى اعتراضى در خردادماه گذشته توانست مهر تاييدى بر وجود خود بزند و در واقع «خود» را كه از مدت‌ها پيش وجود داشت عملاً و عيناً نشان دهد، ماه‌ها است از سازماندهى هر نوع حركت جمعى گسترده در برخورد با تمامى اتفاقاتى كه خلاف اهداف اين جنبش روی داده، از كاهش ساعات كار زنان گرفته تا تبديل مركز امور مشاركت زنان به دفتر امور زنان و خانواده و... ناتوان بوده است. اعتراض ۱۱خرداد جمعى از فعالان زنان به تفسير كلمه «رجل» در قانون اساسى در مقابل نهاد رياست جمهورى به حركت ۲۲خرداد در اعتراض به نقض حقوق زنان منتهى شد. بين اين دو تجمع نيز گروه كوچكى از زنان با حضور پشت درهاى استاديوم آزادى موفق شدند راهى براى ورود و تماشاى بازى تيم ملى ايران- بحرين باز كنند. مهم ترين ويژگى تجمع اعتراضى مقابل نهاد رياست جمهورى، حضور فعالان جنبش زنان از طيف‌هاى مختلف فكرى در كنار هم بود كه گرچه كم تعداد بودند اما نيروهاى كليدى جنبش را تشكيل مى دادند. در مقابل، اما تجمع اعتراضى جلو دانشگاه، توده اى تر و گسترده تر و البته از حيث موضوع و نحوه برگزارى، راديكال تر بود به طورى كه گروهى از زنان اصلاح طلب يا نزديك تر به حاكميت از حضور در آن خوددارى كردند. با وجود اين، حتى تجمع جلو دانشگاه هم نشان داد كه فعالان جنبش زنان از طيف‌هاى مختلف نه تنها مى توانند در كنار هم كار كنند بلكه قادرند پرتعدادترين و توده اى ترين حركت اعتراضى زنان را از سال ۱۳۶۰ به اين طرف رقم بزنند. اگر بخواهيم از بيرون تحليل كنيم، در مقايسه با «زندگى» روزهاى خردادماه، از ناتوانى، بى عملى و تعليق حاكم بر جنبش زنان (كه كمابيش بر ساير جنبش‌هاى اجتماعى هم در چندماهه گذشته حاكم بوده است) مى توان به «كما» تعبير كرد اما اين به معناى مرگ و بى عملى مطلق كوشندگان اين حوزه نيست. ضمن اينكه نگاه از بيرون نمى تواند تمامى تحولاتى را كه در جريان است رصد و تحليل كند. حالا ديگر روزهاى شوك و بهت اوليه پس از اعلام نتايج انتخابات رياست جمهورى براى فعالان جنبش زنان هم مثل ساير كنشگران به پايان رسيده است اما آثار آن را هنوز مى توان در رفتارجمعى بسيارى ديد. اين آثار براساس نوع تحليل جمعى و فردى كنشگران زنان طيفى از نااميدى و ترس گرفته تا بى عملى و فقدان استراتژى براى حركت در شرايط جديد را دربر مى گيرد. با اين همه در اين دوران سكوت و ركود، حركت‌هاى زيرپوستى هم در جريان بوده است. علاوه بر حفظ و تعميق ارتباط‌هاى فردى، گروهى و شبكه اى در اين مدت، خارج شدن فعالان دولتى حوزه زنان (دولت- زنان) از ساختار حاكميت، آنها را نيز در كنار فعالان مستقل غيردولتى در زير چتر «اقليت بودن» قرار داده و صفوف جنبش را به هم نزديك تر كرده است. همچنين برخى از فعالان جنبش زنان حركت‌هايى گروهى يا جمعى را براى يافتن، تدوين و به كارگيرى استراتژى‌هايى نه تنها براى ادامه حيات بلكه براى حضور موثر در فضاى جديد آغاز كرده اند.

...

در يك كلام، ناگزيريم همانگونه كه هستيم، سيال، متنوع و متكثر، سازماندهى را به عنوان يك استراتژى محتوم براى بقا و حركت و پيشبرد اهداف مشترك بپذيريم و بر الزامات و اقتضائات آن نيز گردن نهيم.( مشروح اين مقاله در روزنامه شرق قابل دسترسی است.)