در گزارش سفر اخير رئيس جمهور
به عربستان كه توسط يكی از همرانشان در سايت خدمت منتشر شد ,
آمده است
:
هنگامی كه احمدی نژاد مسير توقفگاه اتوبوس تشريفاتی و مسجد
الحرام را به
همراه ساير سران كشورهای اسلامی طی میكرد و همچنين در داخل
مسجد الحرام
مردم عربستان و مسلمانان حاضر، عليرغم حضور عبدا... و ساير
سران , تنها به
ابراز احساسات نسبت به احمدینژاد میپرداختند و وی را «محمود
شجاع» و
«محمود
دلاور» میناميدند و مرتبا ندای «مرحبا بمحمود» به گوش میرسيد.
بی گمان برای هر ايرانی شنيدن چنين اخباری كه هم وطن او را در
خارچ از
كشور, به شجاعت و دلاوری ملقب میكنند , باعث مباهات است خاصه
كه اين هم
وطن نيز رئيس جمهور هم باشد اما اين لقب و انتشار خبر آن در
داخل كشور آن
هم از سوی اطرافيان رئيس جمهور , هر ايرانی را به فكر وا
میدارد كه
براستی اين لقب كه از سوی بيگانگان به رئيس جمهور كشوراو داد ه
اند , از
چه روی و برای چه , بوده است از همين رو اين نوشتار كندو
كاويست برای دانستن اين پرسش
.
از قضای روز گار در تاريخ اين كهنه ديار كه هزاران سلطان و
پادشاه به
خود ديده است , لقب " محمود شجاع " نيز مسبوق به سابقه است و
حكايتی شنيدنی از آن در تاريخ اين مرزبوم ثبت گرديده كه شنيدنش
در اين مقال خالی از لطف نيست
.
نقل است در زمان سلطنت سلطان محمود غزنوی در حوالی كرمان ,
دزدان قافلهای را غارت كردند و جمعی را كشتند, از آن جمله پسر
پير زنی بود, پيرزن خود
را به نزد سلطان محمود غزنوی میرساند و داد خواهی میكند ,
مجمود بعد از
شنيدن داد خواهی پيرزن به او میگويد : كرمان بلادی است كه از
پايتخت دور
است و چندان سر پرستی از آن نمی شود كرد , پيرزن در جواب محمود
میگويد
:
چندان ملك بگير كه نگاه توانی داشت و در قيامت از عهده جواب
بيرون توانی آمد . سلطان محمود از اين جواب متاثر شد و از
پيرزن ضمن دلجويی كردن سپاهی را برای سركوبی غارتگران به كرمان
مامور كرد و آنگاه پيرزن سلطان محمود را
"
محمود شجاع " ناميد چرا كه سلطان بر او از حقيقتی كه گفته بود
خشم بر
نگرفت و تن به قبول آن حقيقت داده بود . حال امروز در چنين
شرايطی كه هر
روز بر حلقه محاصره و تهديدات جهان بر عليه ايران از سر
گفتههای ريز و
درشت رئيس جمهور تنگ تر میشود , بايد ديد در كدام فعل رئيس
جمهور میتوان
شجاعت را تفسير كرد , شايد به زعم گروهی خوش باور , سخنان
تحريك آميز,
دليل بر شجاعت و دلاوری باشد , اما به شهادت تاريخ چنين
گفتههايی، آن هم از
سوی زمامدار يك كشور كه بيگانگان را به جمله و محاصره اقتصادی
تشويق میكند , نه تنها شجاعت نيست كه عينبیخبری از علم
سياست و زمامداری است
.
اما چرا بيگانگان آن هم عربها از سخنان احمدی نژاد حمايت
میكنند و او
را شجاع و دلاور میخوانند خود حكايت ظريفی است كه تنها آنهايی
كه اشراف
به تاريخ جهان دارند میدانند و بس . بسياری گمان دارند اين
گفته از رئيس
جمهور ايران كه بايد اسرائيل را به اروپا منتقل كرد , برای
اولين بار از
زبان احمدی نژاد گفته شده است در حاليكه همانهائيكه لقبها ی
شجاع و دلاور
به زمامدار كشوری میدهند كه هرلحظه از سر چنين سخنانی كشورش
در خطر
محاصره اقتصادی و حمله بيگانگان قرار دارد , خود از بانيان طرح
جابجايی اسرائيل از فلسطين به اروپا بوده اند. عبدالعزيز
پادشاه وقت عربستان اولين
زمامداری بود كه بعد از پايان جگ جهانی دوم چنين طرحی را به
سفير انگلستان
پيغام داد تا به گوش فاتحان جنگ كه خود را قيم جهان میدانستند
برساند اما
پاسخ آن بود كه خاموش, كه اين جابجايی ممكن است از فلسطين به
عربستان باشد
.
حال پس از سالها زمامداری از كشوری ديگر , همان طرح را به
سخنان آتشين
,
آن هم در شرايطی كه هر لحظه خطر حمله و محاصره اقتصادی برای
كشورش وجود
دارد , گفته مرا به گوش جهانيان فرياد میزند , پس چرا او را
نبايد محمود
شجاع و دلاور نخوانم ؟.
آری اين چنين است كه هم وطنی از ما , در سرزمينی ديگر قهرمان
میشود در
حالی كه قرار بود قهرمان نان آور سفرههای خالی گرسنگان اين
بلاد زرخيز
باشد . اما گويی اين سفرههای خالی را تنها بايد با نقشی از
نان پر كرد كه
سهمی از سراب وعدهها ست
. |