هنر و انديشه

     www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

به مرگ
چنارهای تهران
می انديشم

 
 
 
 
 

در همان روزهائی كه تهران را تعطيل كرده بودند، يعنی نيمه آذر به تهران رسيدم. شتابزده رفته بودم و شتابزده هم بازگشتم. اروپا سبز بود، اما حاشيه خيابان‌های آن، قطار كه رد می‌شد، جنگل سبز كاج‌ها گوئی در فاصله‌ای نزديك به صف شده بودند. در شمال خودمان هم همه درخت‌ها در پائيز و زمستان برگ نمی ريزند. زمستان و تابستان سبزند.

به تهران رسيدم. به خيابان وليعصر. روزنامه‌ها نوشته بودند پوشش گياهی تهران سازگار با اين مقدار آلودگی نيست.‌ای كاش همين روزنامه‌ها می‌نوشتند كه طبع ما ايرانی‌ها هم سازگار با اين وضع نيست. همين روزنامه‌ها نوشته بودند كه گياهان برگ سوزنی نمی‌توانند به جنگ اين آلودگی بروند.

سوزنی‌ها که حريف نخواهند شد، سبز قدیمی هم که خشک می شوند و می میرند و فعلا شاهد مرگ زودرس چنارهای قديمی تهران هستيم. می‌سوزند و می‌ميرند. فصل مرگ قديمی‌ها، يكجا رسيده است؟ خبر رفتن و به ديگران پيوستن مميز، آتشی و بقيه و بقيه در همان فاصله كه رفتم و برگشتم، تكانم می‌دهد. چنارهای قديمی هم ديگر تاب هوای تهران را ندارند. همان چنارهائی در تهران دارند از پای می‌افتند كه در افسانه‌ها عمر هزار ساله دارند و آنقدر می‌مانند تا آنكه خود، خويش را از درون به آتش كشند.

تهرانی را تصور كنيد كه چنارهای قديمی آن سوخته باشند. هوای آلوده را جذب كرده اند و مرده اند. راستی! تكليف چنار امام زاده صالح چه خواهد شد؟ می‌ماند و يا می‌ميرد؟