رقص دو دستماله
سريال نويسان، در سيمای ج. ا
نيره توكلی

بر اساس آخرين پژوهشهای معتبر بين المللی، كه تحقيقات مركز پژوهشهای فعلی مجلس هم جزو آنهاست، تمام مفاسد اجتماعی و تمام آسيب‌های اجتماعی از جمله خشونت با زنان، پاشيده شدن شيرازة خانواده‌ها، اعتياد جوانان، روسپيگری، حملة امريكا به عراق و افغانستان و بحران مربوط به انرژی هسته‌ای و همچنين بالارفتن ميزان سكته‌های قلبی و حتی گرانی و تورم در نتيجة زياد شدن روی زنان، رو دادن به آنها و رواج فمينيسم است.

البته، پيشتر هم تأثير زياد شدن روی زنان، كه تبلور آن به صورت زبان درازی بوده، در خشونت با زنان به اثبات رسيده بود. زيرا خبرهای بسياری حاكی از آن بوده كه گاهی برخی زنان با اين جمله كه «چرا ميزنی، خدا را خوش نميآيد!» زبان درازی كرده و شوهرشان را عصبانی تر كرده اند و باعث شده اند كه بيشتر كتك بخورند، اما پژوهش‌های اخير صحت اين واقعيت‌ها را تأييدتر كرده اند. به همين علت، شورای انقلاب فرهنگی هم، به فاصلة كوتاهی پس از رياست جمهوری آقای احمدی نژاد، تشكيل جلسه داد و ترويج بسياری از ايسمها، از جمله فمينيسم را ممنوع اعلام كرد تا، با كم كردن روی زنان برابری طلب و حق و حقوق خواه، هر چه زودتر جلو اين مفاسد را بگيرد.

مجموعة تلويزيونی شبی از شبها نيز، كه تا به حال 1934 قسمت آبكی و اخلاقی و كشدار آن داير بر محترم بودن و برحق بودن كلية كلاهبرداران و خاليبندها و پيدا كردن شوهر مناسب برای زنها پخش شده بود، يكباره به اين فكر افتاد كه با فمينيسم بازی و دم زدن زنان از شخصيت و حقوق مستقلشان به شدت مبارزه كند. تا نه تنها خدای نكرده در ترويج فمينيسم نكوشيده باشد، بلكه تمام پرسوناژهايی را هم كه در اين بيراهه افتاده اند در برابر ديدگان بينندگان تواب كند و به توبه وادارد.

لهذا (يعنی از اين رو)، كارگردان اين مجموعه كه چهارشنبه شبها از شبكة 3 پخش و پنجشنبه‌ها ظهر تكرار ميشود تمهيدی انديشيد كه به صورت وارد كردن زنی با عقايد فمينيستی در مجموعه بود. اين زن از شوهرش قهر كرده بود و به خانة عمويش آمده بود و در اين فاصله افكار تمام زنها و دخترهای طبقات مختلف آن خانه را با عقايد فمينيستی مسموم خود، مانند اينكه زنان نبايد فقط در خدمت خانواده باشند و بايد به رشد فردی خودشان نيز توجه كنند و تا حدی كه در امكانشان است بر دانش خود بيفزايند و نيز زنان بايد ورزش كنند و سلامت جسمی خودشان را افزايش دهند، منحرف كرد. به فاصلة كوتاهی آثار مخرب آموزه‌های او روشن شد، زيرا تمسخر اهالی خانواده در بارة كتاب خواندن و ورزش كردن و كلاس رفتن زنان و اينكه «وقتی به زنها رو ميدهی، نتيجه اش همين است» كم نبود، كه پدر يكی از دختران هم آن قدر از اين انحراف دخترش غصه خورد كه سكته كرد. به ويژه آنكه آن دختر، به عوض اينكه حلوا درست كند و در صدمين سالگرد مرگ مادرش آن را به سر خاك او ببرد، رفته بود كه در يكی از اين كلاسهای فمينيستی شركت كند. خلاصه همة زنها و دخترها يكی يكی متوجه شدند كه حرف زدن از اين چيزها چه قدر بد و دور از انسانيت (مردانيت = جامعة مردسالار) است و زن و دختر خانواده، به جای اينكه وقتشان را برای ورزش و كتاب خواندن و كلاس رفتن و افزودن بر معلوماتشان تلف كنند كه به درد مردانيت نمی خورد، بايد به فكر وقف خودشان و ذوب شدن در خانواده باشند .اين آموزه‌های گهربار وقتی تكميل شد كه معلوم شد آن زن فمينيست، كه چهرة عبوس و طلبكار و تلخی هم داشت، زندگی خانوادگی موفقی ندارد. با شوهرش اختلاف دارد و شوهرش هم او را تأييد نميكند.

چنين پيداست كه حالا حالاها بايد منتظر اين گونه نتايج پژوهشهای مجلس و كاربست آنها از طرف دولت و رقص دو دستمالة مجموعه سازان حرفه‌ای صدا و سيما باشيم.