هوشنگ
اميراحمدی، كه چندين سال است میكوشد پل ارتباطی بين امريكا و
جمهوری اسلامی شود، پيرامون محاصره اقتصادی و تحريم فروش
هواپيما و قطعات يدكی آن به جمهوری اسلامی، با راديو آلمان
مصاحبه كرد. او دراين مصاحبه گفت:
متاسفانه
آمريكا
نه
فقط
نمیگذارد
ايران
از
خود
آمريكا،
مثلا
شركت
بوئينگ
آمريكا
يا
مك
دونالد
داگلاس
يا
جاهای ديگر
هواپيما
بخرد،
بلكه
جلو
ايران
را
در
خريد
هواپيمای ايرباس
اروپا
هم
گرفته
است.
برای
اينكه
بخش
وسيعی از
تكنولوژی داخل
ايرباس آمريكايی ست
يا
آمريكايیها
صاحب
بخش
وسيعی از
آن
جريان
هستند.
اينست
كه
تنها
راه
،
عادی كردن
اين
رابطه
هست
و
قبول
مذاكره
با
آمريكاست،
قبول
نشستن
سر
ميز
با
آمريكا
و
مسايل
را
بطور
استراتژيك
با
آمريكا
مطرح
كردن
است
.
در
حال
حاضر
راه
ديگری من
نمیبينم،
برای اينكه
ايران
عملا
جايی ندارد
برود.
البته
يكسری هواپيماها
از
جاهای ديگر
هم
میتواند
بخرد.
مثلا
از
روسيه
يك مقدار
خريده
است،
ولی متاسفانه
گويا
اين
هواپيماهای جديد
روسيه
حتا
بيشتر
از
هواپيماهای كهنهی آمريكايی دچار
سانحه
میشوند.
واقعا
چارهای نيست.
يعنی
آمريكا
در
بازار
هواپيماسازی در
دنيا
يك
كنترل
خاصی دارد.
شما
هرجا
كه
برويد
هواپيما
بخريد،
به
شكلی آمريكا
میتواند
آنجا
جلويتان
را
بگيرد.
من
تنها
راهش
را
حل
مشكل
ايران
و
آمريكا
میبينم،
ولی مشكل
دارد
به
يكجايی میرسد
كه
دارد
تبديل
به
يك
فاجعهی ملی میشود.
البته
اما
مشكل
ايران
و
آمريكا
مشكل
سادهای نيست،
تراژدی همين
جاست.
ايران
البته
هميشه
ارتباط
داشته،
ولی هيچوقت
اين
ارتباط
تداوم
نداشته
و
يك
دستور
جلسه
هم
نداشته
است.
الان
هم،
متاسفانه
میگويم،
دولت
ايران
باز
همان
اشتباهی را
كرد
كه
قبلا
در
مورد
افغانستان
و
موارد
ديگر
كرده
است.
يعنی آمده
با
آمريكا
در
عراق
سر
عراق
چانه
میزند،
يك
جريانی كه
اصلا
به
او
مربوط
نيست.
يعنی به
جای اينكه
بنشيند
با
آمريكا
سر
مسايل
خودش
مستقيما
چانه
بزند،
رفته
سر
يك
كشور
ديگری كه
مستقل
است،
خودش
دولت
دارد،
سر
اينكه
جلو
تروريستها
گرفته
بشود
يا
نشود
با
آمريكا
چانه
میزند.
يك
تفكر
بسيار
غلط.
مثلا
همين
مسئلهی انرژی هستهای. اينها
آمدند
و
عملا
غيرمستقيم
پشت
در
با
آمريكا
حرف
میزدند،
ولی غيرمستقيم
و
از
طريق
اروپا.
خوب
اين
غلط
است.
ما
مسئلهی هستهای با
اروپا
نداشتيم.
اينها
اين
مسئله
را
آمدند
و
مشكلاش
كردند.
يعنی چون
میخواهند
مسئله
را
مستقيما
با
آمريكا
سرجريانهای اساسی ايران
مطرح
نكنند،
مدام
از
اين
در
به
آن
در
میزنند.
بنابراين،
میخواهم
بگويم
كه
يك
تماسهايی هست،
گفتگوهايی هست،
ولی اينها
جسته
گريخته،
بیبرنامه
و
متاسفانه
بايد
بگويم
خارج
از
مشكل
ايران
و
آمريكا
سر
مسايلی كه
به
نظر
من
در
رابطهی ايران
و
آمريكا،
در
تحليل
نهايی،
فرعی
هستند.
يعنی،
حتا،
مشكل
عراق
را
هم
ميان
ايران
و
آمريكا
شما
حل
بكنيد،
مشكل
اصلی با
آمريكا
هيچ
فرقی نكرده
است
و
همانجا
سر
جايش
خواهد
بود. |