من فكر میكنم كه يكی از آفت های مذاكرات
ايران با آژانس و كشورهای اروپايی برخوردهای تبليغاتی است. اگر
مسئله واقعا با حوصله بيشتر دنبال شود و از اقدامات تبليغاتی
پيرامون
آن، مثلا اينكه يك چيزی را شكست يا پيروزی تلقی بكنيم
بپرهيزيم، قطعا نتيجه
بهتر گرفته میشود. در رابطه با فضای اخير، من فكر میكنم،
تمام خيرخواهان
ايران و جهان نسبت به اينكه فضا ملايم تر شده است خوشحال
شدهاند. حتا آقای خاتمی در پيامی از اينكه امكان از سرگيری
مذاكرات فراهم شده است اظهار
خوشبختی كردهاند و فكر میكنم كه اين موضع خيلیها، هم
ايرانی و هم
غيرايرانی است. در عكس العمل به اين فضا ممكن
است مصاحبهها و صحبتهايی بشود از طرف غربیها كه وضع را
دشوارتر بكند.
نخست وزير فرانسه،
اعلام كرده است كه طرف اروپايی میتواند با اعمال فشار ايران
را به پذيرش
پيشنهادهای اروپا وادار بكند و حتا تلويحا تحريم ايران را
منتفی ندانسته
است. آيا شورای امنيت ملی ايران به نظر شما اين تهديد را جدی
گرفته يا
خواهد گرفت؟
احمد شيرزاد:
احتمالا تهديدها جدی گرفته میشود. اما من
شخصا اين نوع زبان تهديد و فشار را نمیپسندم و فكر میكنم
اين روش
غربیها باعث میشود كه اصولا مسئله حل نشود. ببينيد، در داخل
ايران بخشی از مسئله دارد رقم میخورد كه شايد طرف غربی به اين
بخش توجه نمیكند و آن
مسئلهی افكار عمومی ايرانيان است. افكار عمومی ايرانيان
بهيچوجه طالب يك
فضای منفی و تحريم و تهديد خارجی نيست و آنها هم مثل هر ملت
ديگری از
تهديد خوششان نمیآيد، از زبان تحميل خوششان نمیآيد و وقتی
اين زبان را
دولتهای غربی در پيش بگيرند، مسئله غامض میشود و دولت ايران و
طرفهای مذاكره كننده هم اصولا امكان رسيدن به تفاهم از آنها
سلب میشود. چون آنها
در عرصهی افكار عمومی مواجه شدهاند با يكسری تهديدها و
تحميلها و اگر
الان بخواهند كوتاه بيايند يا تفاهم بكنند و يا توافقی انجام
بدهند،
طبيعتا از طرف افكار عمومی داخل يا برخی از طرفداران جناح
اصولگرا متهم به
سازش و كوتاه آمدن خواهند شد. پس اين كار را دشوار خواهد كرد.
من بعنوان
يك ناظر ايرانی و خيرخواه اين مسئله، فكر میكنم كه اين نوع
زبان زبان
مناسبی برای حل قضيه نيست. البته باز تكرار میكنم كه آن
برخورد را هم كه
بياييم يك فضای مناسب را بعنوان پيروزی خودمان يا ضعف طرف
مقابل و يا شكست
آنها تلقی كنيم، آنهم برخورد نامناسبی ست.
- وزير خارجه انگلستان «جك استراو» با
اشاره به اينكه ايران در حال ساخت موشك هايی با برد بالاست،
گفته است مدارك
و شواهد مفصلی وجود دارد كه نشان میدهد ايران نگرانی بزرگی
برای جامعهی بين المللی بوجود آورده است. «استراو» اين سخنان
را پس از رد پيشنهاد
روسيه توسط ايران داير بر انجام غنی سازی اورانيوم در داخل خاك
روسيه مطرح
كرده است. به نظر شما ايران تحت هيچ شرايطی پروسهی غنی سازی
در خاك كشوری ديگر، مثلا روسيه، را نخواهد پذيرفت؟
احمد شيرزاد:
من فكر میكنم، پرونده پيشنهاد روسيه
بسته نشده و تازه آغاز راه است و میتواند يك مبنايی برای
چانهزنی سياسی و رسيدن به توافق باشد. اما اينكه وزير امور
خارجه به مسئله موشكهای ساخت ايران اشاره كرده است، باز به
نظر من، اين از همان نوع اقداماتی ست
كه كمك نمیكند به حل مسئله. اصولا مسئله موشكهای ايران
جداست از
مسئله برنامهی هستهای. در اين زمينه ايران از سالها پيش
برنامهاش را
بطور شفاف اعلام كرده و در معرض ديده همه بوده است، علاوه برآن
ايران
پيمانی را در اين زمينه امضا نكرده است. من فكر میكنم اينكه
همه چيز را
به همديگر ربط بدهند و هر نوع دستاوردهای ديگری كه در ساير
زمينهها هست،
اينها را بيايند و به اين ربط بدهند و كنار آن ايران را، مردم
ايران را
خطرناك جلوه بدهند، خوب باعث خواهد شد كه هيچ مشكلی اينجا حل
نشود. من فكر
میكنم كه بايد روی همان مسئله هستهای و اصول توافق در آن
زمينه محدود
بشود مذاكرات و بحثها و ساير بحثهای پيرامونی اينجا باز
نشود، تا باز
امكان حصول توافق فراهم باشد. پيشنهاد روسيه هم، فكر میكنم،
كماكان
پيشنهاد قابل مذاكرهای باشد و بايد منتظر زمان بود در اين
ارتباط.
- اگر ايران پروسهی غنی سازی اورانيوم
در خاك كشوری ديگر، مثلا روسيه، را نپذيرد، فكر میكنيد تصميم
اروپا و
آژانس چه خواهد بود؟ ارجاع پروندهی ايران به شورای امنيت؟
احمد شيرزاد:
خوب اين جدی ترين تهديدی ست كه تا بحال
از طرف اروپايیها مطرح شده است و ممكن است مآلا هم به همين
سمت برود. من
فكر میكنم در چنين شرايطی ما يك مقداری به شرايط بعد از اجلاس
سپتامبر و
قبل از اجلاس اخير ماه نوامبر نزديك خواهيم شد، در عين حال به
نظر میرسد
كه در حال حاضر غربیها سناريو معينی برای اينكه چگونه پرونده
ايران را
در جايی معين به پيش ببرند ندارند و شايد آنها هم دنبال زمان
هستند. اما
اگر مسايل لاينحل بماند و اين زمان را آنها بدست بياورند و
علاوه برآن
بتوانند در افكار عمومی هم ايران را بدتر از آنی كه الان مطرح
است بخواهند
باز نشان بدهند، خوب اين شرايطش بيشتر فراهم میشود. من
اميدوارم كه با
يك درايت سياسی و برنامهريزی دلسوزانه به اين سمت مسئله حركت
نكند.
-
سايت «بازتاب» مقالهای را منتشر كرده است با عنوان «عضو
اتمی مشاركت، انگليسیتر از انگليسیها» و دراين گزارش عنوان
كرده است كه
شما در «سخنانی همگام با آمريكا، انگليس و اسراييل» مدعی شدهايد
كه «ايران آمادگی ساخت بمب هستهای را دارد» و اشاره كردهاند
كه در دانشگاه تهران، در روز هشتم آذرماه گفتهايد
كه «سوختی كه از نيروگاهها بيرون میآيد، مادهای بسيار حساس
است كه
میتواند مصارف نظامی متعددی داشته باشد.» آيا تمايلی داريد كه
به اين
اتهام پاسخ بدهيد؟
احمد شيرزاد:
من ديدم اين خبری را كه نقل شده است.
اولا بخش اولش كذب محض است. من بهيچوجه مدعی نشدهام كه ايران
آمادگی ساخت
بمب هستهای را دارد. نمیدانم از كجا اين مسئله در اين خبر
رسوخ كرده است
و اتفاقا اگر دوستان بخاطر بياورند، هم در مصاحبه قبلی با
شما و هم در
ساير موضع گيریها، حرف اساسی من اينست كه ايران در حال حاضر
توانايی توليد سلاح هستهای را ندارد. كاملا برعكس اين را من
همواره ادعا كردهام
و بسياری از مواقع هم به دليل همين حرف مورد شماتت جناح
اصولگرا قرار
گرفتهام كه شما چرا توانايیهای ما را زير سوال میبريد!
كاملا برعكس اين
بود. من معتقدم اين توانايی از طرفی در خارج از ايران برای
كسانی كه با
ايران مخالف هستند، دولتهايی كه مسئلهدار هستند نسبت به رژيم
ايران دامن
زده میشود و اين خطر بزرگ نشان داده میشود. و از طرفی هم
بعضی از كسانی كه در داخل هستند، گويا خوششان میآيد از اينكه
اين خطر زياد نشان داده
بشود، در حاليكه به نظر من سرنوشت عراق نشان میدهد كه اين
غيرواقعیبينی نسبت به توانايیهای يك كشور نهايتا، هم برای
جامعهی جهانی و هم برای آن
مردم، نتايج خوبی را دربرندارد. اما، اين نكته ديگر كه
بازمانده سوخت
يك نيروگاه حاوی ماده خطرناكی هست، فكر میكنم اين يك واقعيت
علمی ست.
چنانچه در نيروگاههای آب سبك نهايتا بعد از اينكه سوخت مصرف
بشود مقادير
زيادی عنصر پلوتونيوم كه يك عنصر راديواكتيو است توليد میشود
و عنصر
پلوتونيوم اصولا خطرناك است. اما اين به اين معنا نيست كه يك
كشور نمیتواند نيروگاه هستهای داشته باشد. معمولا در
چارچوبهای معينی بايستی پسمانده سوخت منتقل بشود به جايی كه
هم به لحاظ عدم سوء استفاده در ساخت
سلاح ايمنیاش رعايت شده باشد و هم به دليل اينكه تشعشعات
خطرناكی دارد كه
برای محيط زيست مضر است. فكر میكنم كه يكسری واقعيتهای علمی
را ما
گفتهايم. اگر اين واقعيتهای علمی مورد قبول نيست يا انگليسی
تلقی میشود، خوب ما توی درس فيزيكمان مطالب زيادی به نقل از
دانشمندان
انگليسی، آلمانی يا آمريكايی، به همه كشورها میگوييم و فكر
نمیكنم بيان
مطالب علمی دليل بر وابستگی يك شخص به حكومتهای ديگر داشته
باشد.
- در گزارش «بازتاب» آمده است كه «احمد
شيرزاد، كه مدعی اطلاعاتی در زمينهی فيزيك هستهای ست» اين
صحبتها را
كرده. ممكن است بفرماييد تخصص شما چيست؟
احمد شيرزاد:
من دكترای فيزيك ذرات بنيادی دارم
.
رشتهی اصلیام فيزيك هستهای نيست، ولی طبيعتا به دليل نزديك
بودن
تخصصام و دورهی نمايندگیای كه داشتم بهرحال اطلاعاتی در اين
زمينه كسب
كردهام كه واقعا حاوی هيچ نوع اطلاعات محرمانهای نيست.
تحليلها و
اطلاعات من عمدتا چيزهايی ست كه در سايتهای اينترنتی قابل
دستيابی ست و
بخشی از آن هم واقعا گزارشاتی ست كه آقای البرداعی در رابطه با
برنامههای هستهای ايران اعلام كردهاند، و من فكر میكنم
بعنوان يك منبع اطلاعاتی معتبر قابل استناد است.
- آيا واقعيت دارد كه سايت خبری ـ تحليلی «بازتاب» سايتی ست
نزديك به آقای محسن رضايی؟
احمد شيرزاد:
من هم اين را شنيدهام، ولی بطور قطعا نمیدانم كه حالا هويت
گردانندگان اين سايت چه هست. در ای ميلى كه همين
حالا برای آنها فرستادهام به آنها خاطر نشان كردهام، آن خبری
را كه نقل
كردهاند كذب محض است و اعلام آمادگی كردهام كه در يك مناظره
يا مصاحبهی مفصل برايشان توضيح بدهم. بهرحال فكر میكنم اين
رفتار غيرحرفهای ست به
لحاظ خبررسانی.
- فكر میكنيد كسانی كه چنين خبرهايی را مطرح میكنند و يا
چنين اتهاماتی را میزنند چه اهدافی را دارند؟
احمد شيرزاد:
ما يك مشكلی را داريم در داخل كشور و آن
اينست كه بحث برنامه هستهای ايران تبديل شده است به يك بحث
مقدس غيرقابل
ورود و بسياری از افراد متخصص هستند كه نظراتی دارند،
انتقاداتی دارند
نسبت به بعضی از قسمتهای آن يا همه قسمتهای آن و اصولا اين
انتقادها و
مسايلی كه در داخل مطرح است شايد ارتباطی هم با مواضع كشورهای
غربی نداشته
باشد. واقعا ملت ايران هم از زوايه منافع ملی خودش حق دارد كه
نسبت به
برنامهی هستهای ايران اطلاعات داشته باشند و نظرهای مختلف را
بشنوند،
حتا ممكن است اين نظرها غلط هم باشد. من مواردی فاكتهای علمی
و فن آوری را در مورد مسئله هستهای ايران، در همان سخنرانی
دانشگاه تهران، مطرح
كردم كه متاسفانه در اين خبر سايت «بازتاب» با سخره و مسخرگی
با آنها
برخورد كردهاند. اصولا مشكل اين است كه بحث در اين زمينه در
ايران باز
نيست و هيچ سابقه ندارد كه مثلا راديو و تلويزيون دعوت كرده
باشند از كسی مثل من كه منتقد اين برنامه هستم، بيايم و
انتقاداتم را بگويم، و بعد اگر
غلط است جوابش را بشنوم. فقط بشكل تعريف و تمجيد است از كسانی
كه اين
برنامهها را پيش بردهاند و من فكر میكنم كه اگر سعی بكنند
كه اين
انتقادات مطرح نشود و فقط مشكلاتش گريبان ملت ايران را بگيرد،
آنگاه خيلی دير خواهد بود. |