چه طور میشود به تك تك مديران اين دولت غولآسا نظارت داشت و
تانكها و خودروهای زرهی 200 ميليون تومانی و حقوقهای 60
ميليونی آنها را پس گرفت اما نمیشود مجموعه كوچكتر شهرداری
تهران را درست نظارت كرد؟
سال 82، زمانی كه مديرعامل يكی از بزرگترين شركتهای تبليغاتی
ايران (ه.ق) و عضو كنسرسيوم صدا و سيما ( فقط چند شركت محدود
امتياز عضويت در اين كنسرسيوم را دارند) مدير روابط عمومی
سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران شد، كسی در اينباره سوال
نكرد چون:
1- خبر نداشت
2- يا برايش موضوعی عادی بود. چون خبرنگاران عادت كردهاند به
شنيدن اينكه فلان مدير دولتی صاحب شركت بزرگی است و احتمالا
موضوع جديدی نيست در راس سازمانی باشی كه اتفاقا مشتری صدا و
سيماست و سود سرشاری را میتواند از طريق قراردادی های قانونی
به سمت شركتاش هدايت كند
3- جرات يا انگيزه ای نداشت مثل خودم.
موضوع هنوز هم كهنه نيست. مدير آن سازمان كه تخلفاتش رو شده،
اكنون در راس سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری است و تا يك ماه
قبل هم قرار بود مديرروابط عمومیاش را با خود در سازمان جديد
همراه كند.سازمانی كه قراردادهای تبليغی هنگفتتری دارد. وقتی
طرف معامله،
BBC
باشد با 6 ساعت تيزر و 864 هزار دلار حتما سازمان سفارش دهنده
از سازمان جزئی فرهنگی هنری شهرداری تهران وضع مالی بهتری
دارد.
داستان سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران ، تنها قصه
مجموعه نيست. از اين اتفاق ها در شهرداری تهران زياد افتاده
بود اما طرحش چه زمان انتخابات چه بعد آن مساوی بود با اتهام
"تضعيف شخصيت" و"تضعيف عملكرد دولت جديد".
شايد دلمان برای ثروتهايی كه به باد میرود بسوزد اما نه من
خبرنگار كاوشگر و مسئولی بودهام برای افشای اتفاقات شهرداری (
به بهانه اينكه ديگر حوزه خبریام نيست) نه شهردار قبلی تهران
يك مدير دقيق و مبارزه كننده با فساد در زيرمجموعه كوچكش كه
اگر غير از اين بود 1- برخورد میشد 2- مدير متخلف دوباره سر
از مجموعه دولت در نمی آورد. |