موسوی لاری دومين وزير كشور دولت خاتمی و
عضو شورای مركزی مجمع روحانيون مبارز
با خبرگزاری ايلنا مصاحبه مشروحی كرده است كه نكات برجسته آن
را می خوانيد
:
استفاده ابزاری از دين برای سياستهای معمول و زودگذر خطری
جدی است و من اين خطر را از شكست بازار بورس، مشكلات داخلی و
بينالمللی جديتر ميبينيم.
بعد
از مجلس سوم و شروع مجلس چهارم حذف جريان خط اماميها در
دستور كار بعضی جريانهای سياسی قرار گرفت، آنها با
حربههايی چون "مخالف هاشمی، مخالف پيغمبر است"، منتقدان را
از صحنه بيرون كردند، تا سال 74 وضع به اين گونه بود كه كم كم
وضع عوض شد و يكی از چهرههای سرشناس راست شعار "سياست تعديل
بايد تعديل شود" را مطرح كرد. اين شعار شامل تعديل رفتار با
هاشمی هم شد و اثرات آن در مجلس پنجم متجلی شد.
امروز شاهديم كه همان نگاه البته به شكلی ديگر در حال
شكلگيری است و بازار بحثهايی چون انداختن نامه در چاه,
هاله نور ديدن و خواب و رويا برای تاييد اين و نفی آن پررونق
شده است، امروز دوباره تجربه گذشته
(دهه 60)
در حال تكرار است و بيم آن ميرود مذهب، دين و معتقدات برای
مديريتهای اجرايی هزينه شود.
در انتخابات اخير بدترين شبنامهها و اتهامات توسط بعضی از
همان افرادی كه مخالفت با هاشمی را مخالفت با پيغمبر عنوان
ميكردند توزيع شد، حال چه تضمينی وجود دارد كه پس از گذشت
چند صباحی اين مسائل در مورد فرد ديگری تكرار نشود.
قشريگری، تحجرمابی و مداحيهای بيپايه، بنيانهای ايمان
جامعه را زير سوال ميبرد.
اساس انقلاب برای اين بود كه نظامی بر اساس دينداری مبتنی بر
عقلانيت پايهريزی شود نه بر اساس خواب و جادو و جنبل، اين
حرفها مال عصر قاجار است.
كسانی كه امروز همه 27 سال انقلاب را زير سوال ميبرند،
خودشان در اين مدت كجا بودند؟ چه عقبهای دارند؟ و جايگاهشان
كجا بود؟ به هر حال زير سوال بردن دستاوردهای 27 سال گذشته زير
سوال بردن
خودشان
هم هست.
وزير
كشور دولت اصلاحلات، ضمن اشاره به شعار سياست مهرورزی دولت
جديد، گفت:
اين شعار، شعار بسيار جذاب و جالبی است اما بايد ديد جايگاه
مهرورزی كجاست؟ نسبت به چه كسی قرار است مهرورزی كنيم؟ بايد
بدانيم اين مهرورزی نسبت به دوست، خويشان و اطرافيان است يا
نسبت به مردم، منتقد و مخالف؟
جريان
راست سنتی نبايد قيافه يك جريان پيروز را به خود بگيرد.
جريان راست كه نماد آن در انتخابات لاريجانی بود، بيشتر از
جريان اصلاحات شكست خورد. همه جريان راست همانگونه كه در دوم
خرداد خود را برای حجت الاسلام والمسلمين ناطق نوری هزينه
كردند،
برای لاريجانی هزينه شدند،
كانديدای پيروزهرچند
با
آنان همفكر است اما كانديدای تشكلهای آنان نبود كه حالا
بخواهند خود را پيروز تصور كنند. كانديدای آنها مگر چقدر رای
آورد كه حالا بخواهند از جايگاه جناح پيروز صحبت كنند.
ريختن درآمدهای دولتی به موسسات امدادی و تشكيل
خانواده بزرگ امداد هنر نيست.
بايد سعی كنيم با سرمايههای عمومی و مردمی زيرساختها را
محكم كرده و با ايجاد اشتغال، خانواده بزرگ امداد را كوچكتر
كنيم. اينكه از صندوق عمومی برداشته و به ملت پول توجيبی
بدهيم، ممكن است به صورت مقطعی جواب بدهد و مردم را خوشحال كند
اما در درازمدت برای كشور خطرناك است و مشكلی را حل نميكند.
|