دفتر رئيس جمهور
متن
گفت وگويي با محمود احمدي نژاد
را بجای شرکت احمدی نژاد در یک مصاحبه مطبوعاتی منتشر کرده
است. این دفتر مدعی شده که سئوالات از احمدی نژاد همان
سئوالاتی است که در سطح جامعه مطرح است!
درواقع این شیوه عمل، شباهت زیاد دارد به خطبه های نماز جمعه و
یا دیدارهای فرمایشی رهبر و سخنرانی های وی برای کسانی که به
دیدارش برده می شوند. او نیز مدعی که سخنانش پاسخ به سئوالات،
شبهات و مسائل روزی است که در جامعه مطرح است. همان ادعائی که
امام جمعه ها می کنند و با این بهانه از رویاروئی با خبرنگاران
و شرکت در مصاحبه های مطبوعاتی و سئوالات مستقیم خبرنگاران می
گریزند.
سئوال اول و اساسا نحوه سئوال را بخوانید تا بقیه ماجرا
دستگیرتان شود:
سوال) آقاي دكتر احمدي نژاد, يكي از اهداف اعلام شده جنابعالي
تلاش براي پاسخگو كردن دولت است و مي دانيم كه روشها و برنامه
هايي هم براي تحول در اين زمينه و ارائه گزارشهاي منظم به
افكار عمومي داريد و برخي شروع هم شده است, ولي اگر اجازه دهيد
بعضي نقدها و سوالات راجع به دولت احمدي نژاد را به طور ويژه
با جنابعالي طرح كنيم.
پاسخ) من از دولت, هيچ تلقي شخصي ندارم و بنابراين تعبير دولت
احمدي نژاد اگر به معناي مالكيت خصوصي با انتساب دولت به شخص
خاصي باشد, تعبير گمراه كننده اي است. ما نقد دولت را بر مردم
و نخبگان و نقدپذيري را بر دولت و دولتمردان واجب شرعي مي
دانيم.
دموكراسي غرب را قبول ندارم,
چون حاوي عوامفريبي و مغزشويي و پوششي براي سرماه سالاري است,
ولي نظارت دائمي بر دولتمردان را يك تكليف شرعي و مصداق بارز
امر به معروف و نهي از منكر مي دانم.
تازه اول عشق است.
ما از راههاي متعددي به افكار عمومي متصل هستيم, ولي در اين
حوزه هر چه زياده روي كنيم, اسراف نخواهد بود. نه فقط انتقادات
اعلام شده بلكه نقدهاي گفته نشده و صداهاي ضعيف كه معمولا
ناشنيده مي مانند, بايد رصد شوند و پاسخگويي ما هم لطفي از
ناحيه دولت نيست, بلكه وظيفه شرعي ماست. ما هنوز كار اصلي را
شروع نكرده ايم. ما اول راه و شديدا محتاج پيشنهادهاي مردمي
هستيم, ولي من نگرانم كه وقتي كار ما به طور جدي شروع شود, نه
اشكلات واقعي ما و نه صداي توده ها و مستضعفين بي هياهو, بلكه
فقط جنجالهاي سازماندهي شده و غير منصفانه به گوشها برسد كه
منشا آنها اتفاقا نه عقلانيت يا حقوق مردم بلكه منافع به خطر
افتاده اقليتهاي خاص باشد كه هم پول دارند و هم روزنامه و هم
اهرم فشار و هم ارتباط با خارج.»
همه این صغرا کبرا ها برای رفتن سر اصل موضوع، یعنی سومین وزیر
نفت پیشنهادی است و در واقع بیانیه ای دولتی بدون مزاحمت
خبرنگاران خطاب به مجلس. بخوانید:
سوال) يكي از نقدهايي كه شده است, مشاركت ندادن همه احزاب و
جريانهاي اصولگرا در فهرست وزراي معرفي شده است و در حالي كه
صدها چهره شناخته شده اصولگرا وجود دارند, تركيب اصلي دولت را
چهره هاي كاملا جديد تشكيل داده اند. چرا؟
پاسخ) در مجلس هم گفتم كه انتخاب يك وزير از ميان صدها چهره
شايسته اصولگرا, بسيار مشكل است و تعداد وزيران محدود است, ولي
دامنه اصولگرايي بسيار وسيع است و ما خوشبختانه فقر نيروهاي
زبده اصولگرا و عدالتخواه نداريم و به همين دليل,انتخاب كردن
براي ما بسيار دشوار بوده است اما روشن است كه دولت عدالتخواه
يك دولت حزبي نيست و مطلقا قرار نبوده كه مشمول سهميه بندي
حزبي شود. همچنين علاوه بر صلاحيت علمي و عملي و عدالتخواهي,
يك شرط ديگر هم در انتخاب وزير دخالت دارد و آن انسجام در روش
ميان اعضاي دولت است. انسانهاي شريف و قوي بسيارند, ولي فرصت
ها كوتاه است و اگر بخواهيم 6 ماه يا يك سال را صرف آشنايي
تدريجي و حضوري با يكديگر كنيم و به تدريج
قلق گيري
صورت گيرد و جا بيفتيم, زمان زيادي از دست مي رود. گزينش از
ميان افراد آشناتر, كارآمدي دولت را ارتقا مي دهد. ضمن اينكه
ما ادعا نداريم كه در دولت مردان استثنايي يا بي نظير حضور
يافته اند و
سوپرمن
هستند. ما مي خواستيم با كمترين ميزان اتلاف وقت و كمترين چالش
و سوء تفاهم, هرچه سريع تر وارد عمل شويم شما مي بينيد كه تنها
2 ماه از تشكيل دولت گذشته و دولت هنوز تكميل نشده, به ما مي
گويند پس كو عدالت؟! ناكرده هاي 4 ساله و 8 ساله , ظرف دو هفته
و دو ماه از ما مطالبه مي شود.
برادران ما ظرف اين 2 ماه به اندازه 6 ماه كار كرده اند.
|