به اعتقاد من
آقای سلطانی صددرصد بیگناه است و در حقیقت ایشان کفارهی چیز
دیگری را میدهد.
آقای سلطانی سالهاست از زندانیان سیاسی ـ عقیدتی
با شهامت کامل و مجانا دفاع میکند و متاسفانه از دید برخی از
افراد اینطور است که
کسی که از زندانی سیاسی دفاع میکند الزاما باید با او هم همسو
باشد. در حالیکه
اینطور نیست. مگر یک وکیلی که از قاتل دفاع میکند، آیا در قتل
شریک است! آقای
سلطانی از گروههای مختلف سیاسی تا بحال دفاع کرده است و هدفشان
هم در حقیقت دفاع از
آزادی عقیده و بیان در ایران است و بس. آقای سلطانی به هیچ حزب
و گروه و دستهای
متعلق نیستند و کاملا مستقل اند، و صرفا به آزادی بیان و
اندیشه میاندیشند و از
بنیانگذاران «کانون مدافعان حقوق بشر» هستند. یعنی تنها جایی
که آقای سلطانی عضو
است همین «کانون مدافعان حقوق بشر» است که یک موسسهایست مربوط
به حقوق بشر. اما،
متاسفانه، برخی از مقامات این مسئله را بخوبی درک نمیکنند و
فکر میکنند وقتی از
یک متهم مربوط به «براندازى» و یا متهم به «جاسوسی» کسی دفاع
میکند، الزاما همسو
با اوست.
آنچه من گفتم بطور کلی بود. یعنی هم در ارتباط با
پروندهی قتل زهرا کاظمی ست و هم در ارتباط با تمام
پروندههایی که آقای سلطانی با
شجاعت تمام از آنها دفاع کردهاند و یادمان باشد،
۳
سال قبل هم باز مجددا آقای
سلطانی به اتهام دفاع از گروه ملی ـ مذهبی زندان رفتند و آقای
دادخواه هم محکوم به
زندان شدند. یعنی در واقع دومین بار است که آقای سلطانی برای
دفاع از موکلین اش به
زندان میرود.
آقای سلطانی قبل از اینکه به زندان اعزام شوند
متنی را نوشته بودند، دائر بر اعلام جرم علیه برخی که اتهاماتی
متوجه آنها بود از
باب عدم رعایت قوانین و گفتند كه هر زمانی که اعلام کردم شما
اين را مطرح بکنید و
طی فاکسی، که روز قبل به منزل شان از زندان آمده بود، ایشان
اعلام کردند که به وکلا
بگویید پروندهی من را به جریان بیندازند. و در نتیجه گروه
وکلا حسب دستور آقای
سلطانی دائر بر اعلام جرم مبنی بر عدم رعایت نظامات قانونی،
اینکار را باید انجام
بدهد.
رادیو آلمان-
مانع اصلی را در راه رسیدگی به
پروندهی آقای سلطانی در کجا باید جست؟
شیرین عبادی:
مانع اصلی را در اینجا باید جست و جو بکنیم که
عدهای
خود را فراتر از قانون میدانند و فکر میکنند در موقعیتی
هستند که
میتوانند قوانین را نادیده بگیرند، و دقیقا خطاب آقای سلطانی
هم به این افراد است
و اعلام جرم هم به این مناسبت.
من به آقای شاهرودی نزدیک نیستم که ببینم نفوذ
ایشان چقدر است و اساسا دستگاهی بنام «نفوذسنج» اختراع نشده
است. من فقط این را
میدانم که در مواردی چند آقای شاهرودی بخشنامههایی صادر
کردند و دستوراتی دادند
که مورد توجه مقامات اجراکننده قرار نگرفته است.
رادیو آلمان-
یعنی آقای شاهرودی از نفوذ چندانی
برخوردار نیستند!
شیرین عبادی:
من پاسخ شما را به همان صورتی که گفتید تکرار
میکنم، برای اینکه بایستی دید که دستوردهنده تا چه میزان برای
اجرای دستورهایش هم
پافشاری میکند. فراموش نکنید، گاهی اوقات رییسی به مرئوس اش
دستوری میدهد برای
اجرا و وقتی که مرئوس اجرا نمیکند، اساسا کار را به بالاتر
میکشند و رییس
میگوید، من دیگر از امروز کار نمیکنم در ادارهای که
کارمندها حرف من را
نمیخوانند. اما، گاهی از اوقات خود رییس هم مدارا میکند.
اینست که من دقیقا
نمیتوانم به شما بگویم که کدامیک از این شقوق است و گفتم که
پاسخ من به این سوال،
با توجه به اینکه دستگاهی هنوز مبنی بر «نفوذسنجی» اختراع
نشده، دشوار است. من فقط
از آنچه اتفاق افتاده تاکنون صحبت میکنم. |