محمد خاتمى، رئيس جمهورى سابق ايران در ارتباط با
مسائل حاد ايران و بحرانسازىهاى رئيس جمهور جديد محمود احمدىنژاد
طى سخنانى
در موزه ملی قرآن و درجمع هنرمندان و پزوهشگران و نويسندگان
حوزه كتاب آسمانی گفت:
چطور است كه مسالهى خريد و فروش خون بهعنوان يك موضوع مورد
اهتمام علما و
متفكران اسلامى ما قرار مىگيرد، اما پديدهاى به نام آزادى
براى متفكر اسلامى ما
دغدغهى خاطر ايجاد نمىكند؟ تكليف ما با عقيدهى جهانى شدن ـ
كه مانند سونامى
مىآيد ـ، و با آزادى و مردمسالارى چيست؟ آيا هنوز كسانى اين
تصور را دارند كه
مىتوان بشريت را به دوران ماقبل مردمسالارى برگرداند؟
بارها گفتهام به ليبراليسم حمله و
فحاشى نكنيد، آن را نقد كنيد. بينشهاى اسلامى با ليبراليسم
سازگار نيستند، ولى
ليبراليسم و دموكراسى دو چيز هستند. بدتر اينكه نقد ليبراليسم
با معيارها و اصول و
ارزشهاى
فاشيستى،
به نام اسلام انجام گيرد.
نگذاريد
چه در عرصهى تفكر يا
عرصهى اجتماعى، ديگران براى ما تعيين تكليف كنند و از آن
سوى اقيانوس
براى ما
داعيهدار آوردن دموكراسى و مردمسالارى و آزادى بشوند.”
ذهنيتهاى ما
هنوز
ذهنيتهاى قديمى است
.
خواجه نظامالملك تحتتاثير
نظام شاهى ايران آمد و صورتى از حكومت اسلامى را عرضه داشت
كه در آن مدار و
محور شاه و قدرت فردى است و هيچ مسؤوليتى در مقابل هيچكس ندارد.
ما هيچ رسالت جهانىاى نداريم؛ خيال نكنيد كه آمدهايم همهى
عالم را طبق روال خودمان به حكومتهاى ديگرى تبديل كنيم و حرفهايى
بزنيم كه مشكلات
اقتصادى و سياسى براى خودمان در دنيا بوجود بياوريم. چه كسى
گفته كه ما رسالت
داريم همهى دنيا را مسلمان كنيم؟
هر كسى كه سواد قرآنى،
اسلامى و حتا سواد امروزى ندارد، هر پندارى را كه به ذهنش مىآيد،
مىگويد قرائت من
از اسلام است. شناخت اسلام، معيار دارد. با مسائل ۸۰۰ سال پيش
جواب مسائل امروز را
از قرآن نخواهيد گرفت؛ مگر آنكه امروز را بشناسيد. |