می گويند روزی يكی از امرای دوره ناصرالدين شاه به نام سردار"
سطوت" به كمال الملك نقاش مشهور گفت : " میخواهم تابلويی از
واقعه كربلا را نقاشی كنی كه در
آن
شمر، امام حسين (ع) را میكشد و من دست او را گرفته ام و مانع
شده ام ". كمال الملك به بهانههای مختلف از اين كار سر باز
میزد، اما در مقابل اصرار زياد "سطوت " ، به ناچار قبول كرد و
تابلوئی كشيد، ولی در اين تابلو سردار سطوت مشغول بريدن سر
امام حسين (ع) بود و شمر دست سردار " سطوت " را گرفته بود و
مانع میشد .
حال حكايت امروز مداحان و واعظانبیعمل است كه آش را آنقدر
شور كرده اند كه از روحانی و مكلا، مسلمان و سكولار، پير و
جوان، همگی از اين همه ريا و تحجر و دورغ بستن به ائمه اطهار،
فريادشان بلند است آنچنانكه شيخی هم به صدا در آمده است كه يك
امام زمان داشتيم كه اعتقاد به آن را هم با چنين كارهايی
مخدوش كرد ه اند.(مهدی
كروبی رئيس مجلش ششم و امين الحجاج آيت الله خمينی در خونين
ترين حج تاريخ ايران)
اگر چه مستمسك قرار دادن دين و ائمه از سوی جماعت فرصت طلبان و
فريب دهندگان ملت در جامعه ما مسبوق به سابقه است و كار تازهای
نيست اما امروزه روز كه نظامی مبتنی بر دين و كلام خدا در اين
آب و خاك جاريست و مسئوليت امور دنيوی و رتق و فتق امورمردم
بعهده متدينين و روحانيت است ،بیشك كه هر كلامی از سوی
حاكمان و يا واعظان و مداحان گفته شود، مردم بر كرسی مقايسه
مینشينند كه فاصله حرف تا عمل را ببينند ، خاصه كه در طی 27
سال گذشته از اين همه حرف و شعاربیعمل به فيضی نائل نگرديدند
تا بلكه گرهای از مشكلاتشان باز شود كه به كره كورهم مبدل شده
است ،
بی گمان در هيچ يك ازسالهای گذشته در ليالی قدر چون امسال كه
سخنوران و واعظان كه جملگی به نحوی دستی بر قدرت داشته و دارند
، كلام ائمه و آيات الهی را برای اهداف سياسی خود مستمسك قرار
ندادند كه هر مستمعی را به فيض اين باور رساندند كه :
مرغ زيرك به در خانقه اكنون نپرد
كه نهاده است به هر مجلس واعظی دامي
گر چه تقدير ما چنين است كه به كنايت بايد گفت و
نوشت،امابیپرده میگويم كه در چند شب گذشته ( در ليالی
قدر)اول سخن هر واعظی بر كرسی وعظ
، سخن از مولای متقيان علی (ع) بود كه 27 سال پيش از اين به
شوق داشتن نظامی مبتنی بر الگو ی حكومت او ، سر از پا نشناخته
به خيابانها زديم كه امروز ره آورد آن همه فريادهای مرگ باد
و زنده باد جز ضجههای فرزندان ستم ديدگانی چون
گنجیها
نيست كه به تاريكخانهها در حبس اند ، بيداد فقر و فحشا و
سفرهبینان، وحشت از جنگ و تكه تكه شدن ايران است . و از اين
رو است كه امروز هر چند صدای بلند گوهای مساجد از بامداد تا
شامگا ههان بلند است و وعده رستگاری میدهند، دريغ
از مسلمانی، كه خدا جويان نه در مسجد كه در خلوت خدا میجويند
و رستگاری میپويند حال تو خود از اين مجمل حديث مفصل خوان .
(انتخاب عنوان مانند همه مطالبی كه در پيك نقل میشود به
انتخاب پيك نت است) |