ابطحی ـ سر افطار(مراسم افطار خانه مهرعليزاده معاون محمد خاتمی درامور وزرش) در مذاكراتی كه آقايان خاتمی و كروبی داشتند و من هم بدليل جايی كه نشسته بودم ، استراقكی ميكردم. حرفها و دل نگرانی‌ها ی زيادی در وضع اداره كشور رد وبدل شد كه دلسوزانه بود والبته‌ بی‌اثر .

آقای خاتمی به يكی از نمايندگان نامدار جناح اكثريت مجلس كه مورد‌بی‌توجهی دولت فعلی قرار گرفته می‌گفت: آقای ناطق نوری اخيرا من را ديده وگفته حالا كه هردوتايمان مثل هم شديم، قراری بگذاريم تا  بيشتر همديگر را بينيم.

هريك از وزرا اخبار عجيب و غريبی از حوزه كاری سابقشان نقل می‌كردند.  يكی از وزرا از تلفن شخصی يكی از مقامات عاليرتبه ی كشور برای محدود كردن وسنگ اندازی برای كارهای موسساتی كه آقای خاتمی قصد راه اندازی آنان را دارد اطلاعاتی ارائه ميكرد كه عجيب بود!  من نميدانستم ولی ميگفت آقای خاتمی هم در جريان است.  

آقای يونسی علاقمند بود كه اين جلسات تكرار شود.

راست ميگفت. هريك از وزرا موارد دروغ و اتهام‌های فراوانی را كه دولتی‌های كنونی دنبال آن هستند را ذكر می‌كردند . هرچند عمر اين نوع فرافكنی‌ها بيش از 5،6  ماه نيست  . بعد از آن به جای انتقاد از دولت خاتمی بايد كار ارائه كنند ونميشود عدم كارامدی خود را تحت پوشش اتهام به گذشتگان توجيه كرد.

 آقای خرازی هم كه مثل دوران وزارت هنوز نميخنديد از يونسی پرسيد كه در قوه قضائيه به كار جدی مشغول هستی؟ يونسی گفت: نه. خرازی شوخی می‌كرد كه بايد بيشتر بروی كه در اين بحبوحه پرونده سازی در قوه قضائيه پارتی داشته باشيم . آقا محمود حجتی وزير سابق كشاورزی هم كه هيچوقت ارادتش به آقای منتظری را پنهان نميكرد در مورد مطلبی كه درباره ايشان در سايت نوشته بودم برای ديگران حرف ميزد.  آقای زنگنه وزير سابق نفت هم می‌گفت فرزندش  مرتب وبنوشت را ميخواند.  كاش روزی فرصت ارائه گزارش دقيق از تحليل‌های واقع بينانه سياسی كه در اين مجلس و مجالس مشابه ارائه ميشود به وجود آيد .  يكی به آقای كروبی از وضع سياسی فعلی گلايه ميكرد. آقای كروبی ميگفت من از يك چيز مهم تری نگرانم. برای مردم ايران يك امام زمان مقدس باقی مانده بود كه با وضعی كه در صدا وسيما وخبرهايی كه از سطوح رسمی در اين مورد نقل ميشود ، اين مسئله دينی هم دارد خدشه دار ميشود. بعد با آن حافظه عجيبی كه دارد كلی مطلب نقل كرد كه هركدام از آنان می‌توانست به اين جايگاه آسيب برساند . انصافا راست می‌گفت. بعد از افطار هم برای چای و استعمال دخانيات همه به حياط مجموعه پناه آوردند!  دوربين من هم مورد ذكر خير همه بود.  بخصوص از وقتی يكبار عكس اقای كروبی را در حال كشيدن سيگار منتشركرده بودم. در هرحال خدا از آقای مهر عليزاده كه انصافا از نيروهای كارامد وسالم و دوست داشتنی است قبول كند.