چون ديدم در سايت شما ديدگاهها منتشر میشود و عمدتا هم در
ارتباط با وبلاگها، اين نظر را نوشتم و فرستادم. البته، قبلا
برای خودشان هم فرستاده بودم.
متن اصلی اعلاميه سنديكای شركت واحد، خطاب به رانندگان شركت
واحد بصورت زير است:
« با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت رانندگان و ديگر همكاران
عزيز و زحمتكش شركت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
ضمن ارج نهادن به حركت پر شكوه اتحاد همبستگى و دادخواهى شما
در تاريخ ١٦-٦-١٣٨٤ احتراما به آگاهى ميرساند پيرو اطلاعيه
قبلى كه تا تاريخ ٣١-٦-١٣٨٤ به مسئولين مربوطه جهت رسيدگی به
خواستههاى صنفى فرصت داده شده بود متاسفانه عملا هيچكدام از
خواستههاى كارگران شركت واحد تامين نگرديده و حتى قول مساعد
هم داده نشده است. لذا سنديكای كارگران شركت واحد ضمن درخواست
رعايت كامل حق شهروندان و مسافران گرامی، با رعايت كامل نظم
سنديكايی از شما رانندگان گرامی و زحمتكش شركت واحد درخواست
مینمايد طبق ماده ۶ و ۴۸ و ۱۷۲ قانون كار جمهوری اسلامی ايران
و مقررات آئين نامه راهنمايی و رانندگی و رعايت اصول بهداشت و
ايمنی كار از تاريخ ۲۵/۷/۸۴ از دريافت بليط خودداری فرماييد.»
همانطور كه ميبينيد اعلاميه سنديكای شركت واحد خطاب بخود
كاركنان اين شركت است. خواستههای آنان هم بروشنی مطرح شده ومی
شود آنرا فهميد. قضيه ارتباطی باسال 68 وفرانسه وحزب كمونيست
واين حرفها ندارد. قضيه حتی مربوط به دفاع يا رد اصلاح طلبان
ايران هم نيست.
سنديكای كارگری شركت واحد همانطور هم كه از اطلاعيه اش برمی
آيد در چهار چوب همين قانون كار جمهوری اسلامی وبرای حل مشكلات
صنفی كارگران فعاليت میكند. مطمئن باشيد كه حاكمان جمهوری
اسلامی هم سعی دارند با انتساب اين سنديكا به كمونيستها
دستاويزی برای سركوب انها پيدا كنند. چنانكه حملات وحشيانه
سردمداران"خانه كارگر" به كارگران سنديكا، تحت عنوان "نفوذ
توده ایها" در ميان كارگران انجام شد.
نقطه قوت هر سنديكائی قانونی عمل كردن آن است. عمده ترين موضوع
فعاليت سنديكا فعاليت صنفی است. فعاليت سياسی سنديكا تنها در
موضوعاتی عام است كه سبب تفرقه كاركران نشود. مثلا اگر سنديكا
اعلام كند كه مخالف اصلاح طلبان وحزب مشاركت است، بخشی از
كارگرانی كه اينگونه میانديشند، رودر روی سنديكا قرار گرفته
واين اقدام سبب ضعف سنديكا میشود. در يك سنديكای كارگری،
كارگران با توجه به موضع سياسی ومذهب وايدئولوژی وتحريم يا
شركت آنها در انتخابات ودرستی يا نادرستی سياست حزب كمونيست
فرانسه، آنهم در سال 1968، پذيرفته نميشوند.
اما درباره جمع كردن امضاء برای بليط نگرفتن و بقيه ماجرا...
در خارج از كشور يك عده آدم گمنام مثل من كه برای مشهور شدن به
هر دری میكوبند، آماده امضای هر متنی هستند. شعارشان"بكش ولی
مشهورم كن" است. تابحال از اين كارها زياد كرده اند وبازهم
خواهند كرد. توجهی هم به اثرات منفی وبادكنكی اقدامات خود
ندارند. نزديكی جنبش كارگری ودانشجويی از اين طريق و با اين
افراد، درست عليه اهداف اين كارگران است.
در دوران انتخابات اخير رياست جمهوری در ايران ، منهم مثل
خيلیها به دليل داغ بودن بازار بحث وگفتگو از سايتهای زيادی
ديدن كردم . با علاقه تمام به سايت "راه كارگر" سری زدم. در
اين سايت مطلبی بود كه از كسانی كه نسبت به حمله احتمالی
آمريكا به ايران اعتراض داشتند، امضاء جمع میكرد. از موضوع
خوشم آمد وبرای اولين بارمن هم خواستم متنی را امضاء كنم. وقتی
روی موضوع كليك كردم ، با كمال تعجب ديدم كه "تحريم انتخابات"
راهم در همين متنی كه قرار بود اعتراض به حمله احتمال آمريكا
باشد، گنجانده اند. اين دوستان ظاهرا نمی توانند تصور كنند كه
كسی مخالف جنگ باشد ، اما معتقد به تحريم انتخابات نباشد.
تازه فكر میكنيد چه كسانی متن مربوطه را امضاء كرده بودند؟
تعداد زيادی از كانونهای ايرانی كه در هر شهری در اروپا هستند
و گاه تعداد اعضايشان از دوسه نفر هم تجاوز نمی كند. |