دو نمایشگاه عکس
جنگ تلخ بود
نگوئید شیرین است
دو نمايشگاه در دو سالن خانه هنرمندان ايران در تهران گشايش
يافت: عكسهاي ناديده و معروف كاوه گلستان كه بيش از 27 سال
پيش از روسپيها، كودكان عقبمانده ذهني و كارگران گرفته بود
و بندرت و پراكنده و تك تك در سايتي يا نشريهاي منتشر شده
بود، در گالري ميرميران، و در گالري مميز نيز "به مجنون بگو
زنده بمان"، نمايشگاه عكسهاي جنگ كاوه گلستان و محمد فرنود به
نمایش درآمد.
عكسهايي از تلخي و زهر جنگ، عكسهايي از مقاومت ايران،
عكسهايي از حضور جوانان و نوجوانان در دفاع هشت ساله،
عكسهايي از كودكان بيسر و قتل عام كپرنشينها، عكسهاي
خرمشهر و آبادان، حصرشكني و شهادت و...
عكسهايي كه بعضيشان آنقدر شهره شدهاند كه دنيا جنگ تحميلي
عراق و ايران را با آنها ميشناسد؛ همان اولينها از دفاع مردم
ايران كه به دنيا مخابره شد.
واقعيتي از نگاه دو عكاس خبري، 30 عكس كاوه گلستان كه خود
قرباني يكي از همان سناريوهاي تلخ شد و 37 عكس محمد فرنود.
گاوه گلستان دیگر نیست، اما فرنود می گوید: جنگ ادبيات خود را
دارد و ادبيات پس از جنگ، ادبيات ديگري است.
صداي كلت و مسلسل و كلاشينكف را شنيده بودم، اما صداها كه
مهيبتر شد و بمباران وحشيانه رژيم عراق را با 16 هواپيما در
بستان ديدم، نهايتش شد جنگ؛ هشت سالي كه مقاطع مختلف زندگيام
را دربر گرفت و عوارض آن را هنوز ميبينم و دنبال ميكنم. در
جبهه كه بودم، از هيچ چيز واهمه نداشتم و با مرگ نيز دست و
پنجه نرم ميكردم، اما وقتي به تهران برميگشتم، ميترسيدم، از
چيزهايي كه ديده بودم و براي من قابل هضم نبود، حتا صداي صفحات
روزنامهها نيز مرا آزار ميداد و براي فرار از اين حالت، گاهي
باز ميگشتم، و دوباره ترس، و دوباره ترس... تا اينكه جنگ تمام
شد...
پس از جنگ به آموزش و پرورش پيشنهاد کردم ابعاد مختلف جنگ را
بررسي كند و در كتاب تاريخ بگنجانند.
ضرورت دارد بچهي امروز و نسل آينده بداند در زمان جنگ چه
اتفاقي رخ داد. اگر تاريخ هر كشوري درست ورق بخورد، نسل آينده
نسل كاملي خواهد بود. اگر بخواهيم واقعيت را تحريف كنيم، بر
پيكرهي كل نظام و جامعه ضربه زدهايم و در تعليم و تربيت نسل
آينده، نسل غلطي به بار خواهد آمد.
|