در آخرين شب تبليغات مرحله دوم انتخابات اخير رياستجمهوری در
حالی كه دو فرزند من هنوز مايل به رای دادن به آقای احمدینژاد
بودند، به ميدان ولیعصر رفته بوديم، ميدان را بسته بودند و
موتورسوارهايی با پوششی شبيه بسيجیها صحنههايی نظير صحنههای
جنگ را تداعی میكردند و مشخص بود كه كاملا هدايت شده بودند،
اين وضعيت به حدی بود كه تقريبا احساس ناامنی میكرديم،
فرزندان من پس از برخورد با اين صحنه حاضر بودند ده رای بههاشمی
بدهند تا احمدینژاد پيروز نشود، من هم به آنها گفتم امروز كه
آنها رای شما را میخواهند اين گونه برخورد میكنند، وقتی به
رای شما احتياج نداشته باشند، چه خواهند كرد؟!
آقای احمدینژاد در زمان تصدی شهرداری، كارهايی بدون مصوبه،
كارهايی نظير كمك به هياتها و مساجد انجام داد.
اين در حالی بود كه شهرداری 400 ميليارد تومان به پيمانكاران
آسفالتكار بدهكار بود.
آقای خاتمی در
انتخابات دوم خرداد 76
حدود 66 درصد آرا را به دست آورد، در حالی كه آقای احمدینژاد
درمرحله اول
12 درصد و در مرحله دوم
– با همه مانورهائی که شد و در در بالا گفته هم گفته شد-
تنها 35 درصد
رای آورد،
اما پس از انتخاب او سرودهايی برای او ساختند كه حتی برای
خاتمی نساخته بودند.
برخورد برخی از آقايان به شكلی است كه گويی سيستم را از رژيم
شاه گرفتهاند، در حالی كه اين طور نيست.
به عبارتی آنها باور كردهاند كه اوضاع خيلی خراب است،
اما من معتقدم آقايان پذيرفتهاند كه اين كاره نيستند. روی هم
رفته هزينهها سنگين است و شرايط و روزهای سختی در پيش داريم. |