مسعود جزايری سخنگوی
رسمی سپاه پاسداران درگفتوگو با روزنامه اماراتی دارالخليج
ادعاهای تحريك آميزی را مطرح كرده است كه محوری ترين آنها
مربوط به مسائل اتمی ايران و مسائل عراق است. او گفته است:
«جمهوری اسلامی ايران تاكنون در تمام جنگها
عليه آمريكايیها پيروز بوده است.
ما به آمريكايیها در خصوص دخالت در عراق هشدار داديم؛ اما
آنها توجهی نكردند و درحال حاضر به دنبال راهحلی هستند كه به
نوعی خود را از باتلاقی كه در آن گرفتار شدهاند نجات دهند.
دولت آمريكا به منظور نامساعد ساختن اوضاع ايران با افغانستان
و عراق وارد جنگ شد، اما ايران از اين مساله هيچ ضرری نديد؛
بلكه قدرت و توانايیاش در قبال آنها بالا رفت. كشورهای همجوار
ايران و بويژه كشورهای اسلامی هيچ نگرانی در قبال برنامه صلح
آميز هستهيی ايران ندارند و در واقع قدرت ايران را در راستای
حمايت از اسلام و مسلمين میدانند. »
سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب به اين پرسش كه سپاه چقدر در
پيروزی احمدی نژاد نقش داشته است گفت:
«سپاه پاسداران يكی از نهادهای نظامی ايران است كه در
برگيرنده ميليونها بسيجی است كه بايد به نقش سياسی خود
بپردازند و اعضای سپاه پاسداران تنها سرباز نيستند، بلكه
شهروندانی هستند كه به طور عملی و معنوی آمادگی انجام عمليات
نظامی دارند و بايد بر اساس قانون اساسی به حقوق خود نيز دست
يابند.»
بدرستی معلوم نيست اين نوع
تحليلها و برداشتها از منطقه و جهان توسط چه كسانی به
فرماندهان سپاه تلقين میشود، اما آنچه مسلم است اين نگاه يك
بُعدی از درك استراتژی جنگی امريكا غافل است و تصور میكند
كشته شدن چند صد سرباز امريكائی در عراق برای سرمايه داری
مهاجم و در حال رقابت با سرمايه داری اروپا جای بيم دارد. اين
نگاه فراموش میكند كه امريكا ارتش و تجهيزات نظامی اش را برای
همين تجاوزها گسترش داده است و جنگهای بزرگتر در راه است.
سخنگوی سپاه پاسداران و كسانی كه اين تحليلها را برای امثال
او ارائه میدهند وبیشك زانو به زانوی رهبر هم مینشينند
فراموش میكنند كه اگر قرار بود سرمايه داری فربه شده و درعين
حال گرفتار بحرانهای درونی خود از مرگ و جنگ بترسد كه فاشيسم
هيتلری و جنگ دوم جهانی را روی دست بشريت نمی گذاشت و در
هيروشيما و ناكازاكی چنگ و دندان به اتحاد شوروی وقت نشان نمی
داد. اين نگاه همچنين فراموش میكند كه مقاومت دهههای پس از
جنگ دوم جهانی در برابر امريكا دركشورهای جهان سوم به پشتوانه
قدرتی مانند اتحاد شوروی و بلوك سوسياليستی جهان بود.
اينگونه نيست كه مقاومت در برابر
امريكا و يا حتی اروپا به آن دليل كه اتحاد شوروی و بلوك
سوسياليسم ديگر وجود ندارد ناممكن است. خير. چنين مقاومتی ممكن
است و دستآوردهای آن را هم در امريكا لاتين و سه دولت چپ كه طی
سالهای گذشته در كنار گوش امريكا بر سر كار آمده و نزديك ترين
پيوند را با كوبا برقرار كرده اند دليل ممكن بودن اين مقاومت
است. اين مقاومت ممكن است اما شرط اوليه اش بسيج ملی و حمايت
ملی مردم از حكومت است نه سركوب و برپائی مانور عاشورا برای
گسترش سركوب!
سخنگوی سپاه عملا مدعی میشود كه
كشورهای مسلمان با اتمی شدن ايران احساس قدرت خواهند كرد. اين
خواب و خيال اگر نباشد عوام فريبی است. مگر پاكستان مسلمان كه
سالهاست بمب اتم دارد پشتوانه مسلمين جهان شده كه ايران بشود؟
و تازه كدام جهان اسلام؟ دراين جهان اسلام چشم ديدن ايران شيعه
وجود ندارد. حتی تروريستهای سنی و وابسته به سازمان القاعده
نيز در نهايت بلای جان ايران خواهند شد.
ايران وقتی قدرتمند است كه حاكميت
آن با حمايت ملی همراه باشد و اين حمايت از چاه جمكران در نمی
آيد!
امريكا نيز طالب گسترش جنگ در
عراق و رفتن به سوريه و آمدن به ايران است، نه آن كه از عمليات
انفجاری درعراق ترسيده باشد و عقب نشينی كند. عقب نشينی برای
امريكا يعنی مرگ و آنها از 11 سپتامبر دست به چنين تهاجمی زده
اند كه از مرگ خود را نجات بدهند. با چه قيمتی؟ هنوز فاجعه در
پيش است. بغداد خاكريز اول است. بغداد لهستان 1937 است برای
امريكا. هنوز بايد منتظر جبهه فرانسه و گذشتن از مرزهای پربرف
روسيه بود.
حرفهای ساده لوحانه سخنگوی سپاه
پاسداران كه تاكنون در مقالات حسين شريعتمداری بارها تكرار شده
و رهبر نيز از سكوی خطابه همانها را تكرار میكند، شايد برای
مداحان اهل بيت سوژه تبليغاتی خوبی باشد، اما برای آنها كه
میدانند جهان به كجا میرود خنده دار و البته تاسف بار
است. |