دكتر ابراهيم
يزدى، دبيركل نهضت آزادی ايران، ارزيابی خود را از عملكرد دولت
احمدی نژاد و بحران اقتصادی -–سياسی رو به گسترش در ايران را
طی مصاحبهای با راديو آلمان ارائه داد. او گفت:
دلايلی وجود
دارد
كه
چرا
با
روی كارآمدن
اين
دولت
وضع
اقتصاد
فعلا
بدترشده
و
از
ارزش
پول
كاسته
شده
است.
يكی
از
دلايلش
اينست
كه
در
دولت
جديد
ما
يك
گروه
اقتصادی داريم
كه
شايد
بيش
از
هريك
از
وزرای ديگر
به
آنچه میگويند
اعتقاد
دارند
و میدانند
چكار میخواهند
بكنند
و
حداقل میگويند
كه میخواهند
اقتصاد
بازار
را
رايج
كنند
يا
خصوصی سازی را
ادامه
بدهند، میخواهند
بار
تصدی گری دولت
را
در
اقتصاد
كاهش
بدهند.
طبيعی ست
كه
اين
يك
مقدماتی دارد
و
يك
نيازهايی دارد،
اما
يك
تيم
ديگری در
اين
دولت
آمده،
در
وزارتخانههای امنيتی،
كشوری،
فرهنگ
و
ارشاد
و
غيره،
كه
اينها
سوابق
بسيار
طولانی در
تعارض
با
دمكراسی،
با
آزادیهای انسان
دارند
و
همينطور
كارنامه
در
سركوب،
در
محدوديت
و
عدم
تحمل
ديگران
دارند.
اينها
باعث
شده
است
كه
يك
عدم
تعادلی در
برنامهها
و
اهداف
اين
دولت
به
نظر
برسد.
به
نظر
من،
با
توجه
به
مجموع
اينها
و
شعارهايی كه
علاوه
بر
شعار
عدالت
خواهی داده
شده
است،
شعارهايی كه
چندان
قانونمدار
نيست،
اينها
باعث
شده
است
كه
يك
حالت
ترس
و
نگرانی بوجود
بيايد
و
همين
ميزان
سرمايههايی كه
امكان
داشت
در
ايران
بكار
بيفتند،
از
ايران
فرار
بكنند
و
به
بيرون
مرزها
بروند.
با
اقتصاد
نمی شود
بازی كرد
و
اين
باعث
تشديد
و
گسترش
ناامنیها
و
تشنج
و
تلاطم
در
بازار
اقتصاد
خواهد
شد.
كافی ست
كه
يك
يا
دوتا
حرف
يا
سخن
نابجای ديگر
گفته
شود،
مثل
آن
مطلبی كه
گفتند
«بازار
بورس
يك
قمارخانه
است»،
حرفى
كه
موجب
شد
بورس
حالت
فلج
پيدا
بكند.
به
نظر
من
به
سمت
و
سوی تلاطم
بيشتر
در
زمينه
ی مسايل
اقتصادی
،
گرانتر
شدن
كالاها
و
به
تناسب
آن
تشديد
نارضايتیها
خواهيم
رفت.
همين
كه
امروز
در
مجلس،
اخيرا،
طرح
شده
است
كه
به
دولت
گفته
اند میبايستی بنزين
وارداتی را
به
قيمت
تمام
شده،
يعنی ۴۵۰ تومان
به
مردم
به
فروش
برسانند،
ناگهان
يك
تاثيرات
منفی گستردهای را
بر
روی قيمتها
و
ثبات
وضع
بازار
برجای گذاشته
است.
به
نظر
من
روند
به
سمت
تشديد
بحران میرود.
احزاب
و
گروههايی كه
وجود
دارند
هركدام
در
يك
محدوديتهای بسيار
جدی بسر میبرند.
بنابراين،
نه
روزنامهها
و
نه
احزاب
هنوز
نمی توانند
آنطوری كه
بايد
عملكرد
و
برنامههای دولت
را
مورد
نقد
قرار
بدهند.
بايد
منتظر
يك
سلسله
تغييرات
جدی باشيم.
-
اين
تغييرات
به
نظر
شما
چه
تغييراتی هستند؟
به
نظر میرسد
كه
در
درون
محافظه
كاران
آن
جريان
خردگريزی كه
تابحال
دست
بالا
را
داشت
در
همين
چندماه
اخير،
علی رغم
پيروزیهايی كه
بدست
آورده،
بشدت
موقعيت
خودش
را
از
دست
داده
است
و
محافظه
كاران
خردگرا
بشدت
نگران
هستند
و
در
گوشه
و
كنار
سخنهايی گفته میشود،
مطالبی بيان
و
نوشته میشود
كه
حكايت
از
اين میكند
كه
بايد
جلوی تشديد
بحران
را
گرفت.
اما
اينكه
اين
محافظه
كاران
چگونه میخواهند
عمل
بكنند
روشن
نيست.
شايد
يكی از
دلايلی كه
مجمع
تشخيص
مصلحت
را
مامور
كرده
اند
كه
بر
سه
قوه
نظارت
داشته
باشد،
واكنشی ست
به
همين
نگرانیها.
حالا،
آيا
اين
نظارت
به
تعبيری كه
شورای نگهبان
در
انتخابات
سراسری يا
رياست
جمهوری بعنوان
نظارت
استصوابی دخالت
در
تمام
كار
و
جزييات میكند،
آيا
نظارت
مورد
نظر
مجمع
تشخيص
مصلحت
هم
از
همين
نوع
است
و
خواهد
بود
يا
نظارت
به
اصطلاح
استطلايی ست
و
فقط میخواهد
اطلاع
پيدا
كند،
اين
مطلب
جدايی ست.
اما
در
هرحال
جريان
محافظه
كاران
خردگرا
با
توجه
به
پيامدهای بسيار
گرانی كه
در
ادامه
ی وضعيت
كنونی برای مملكت
و
از
جمله
برای آنها
خواهد
داشت،
دارند
واكنش
نشان میدهند.
بايد
كمی صبر
كرد،
تأمل
كرد
و
ديد
كه
آيا
در
درون
محافظه
كاران
جريان
خردگرا
چگونه میخواهد
جلوی تشديد
اين
بحران
را
بگيرد
و
با
چه
مكانيزمهايی. |